آخرین اخبار
کد خبر : 10623 تاریخ ثبت : 1397/4/14 16:41:36
درس های اخلاقی آیت الله مجتبی تهرانی

والدین به فطرت الهی کودک خیانت نکنند

فطرت کودک بزرگترین راهنمای اوست، خواهشی که از والدین داریم این است که به این بچّه ضربه نزنید. به این امانت الهی، خیانت نکنید.

 به گزارش واحد خبری کانون شیفتگان حضرت قائم (عج) به نقل از شبستان ، مجالس وعظ آیت الله مجتبی تهرانی عالم وارسته و عارف بالله به ویژه آنجا که پای اخلاق و تربیت و عمل اخلاقی به میان می آید پر از نکات و دقایق و ظرایف بی شمار است. آیت الله تهرانی، مرد علم و عمل بود و از این رو لحن و نفس ایشان در مخاطب اثر می گذاشت و آن ظرایف و دقایق را مثل بذرهایی مستعد در سینه ها می کاشت. آنچه از امروز ان شاء الله به صورت سلسله وار در سرویس قرآن و معارف خبرگزاری شبستان منتشر می شود گزیده هایی از مجالس سخنرانی این عالم بزرگ در باب موضوعات تربیتی و اخلاقی است:

جامعه الهی با غیرت انسانی و غیرت دینی ساخته میشود
فرق بین غیرت حیوانی با غیرت انسانی و غیرت دینی در این است که اکثر همّتت را برای این بگذاری، اگر بخواهید جامعه انسانی بشود، الهی بشود، باید روی غیرت انسانی جامعه کار کنید، روی غیرت دینی جامعه کار کنید. نه اینکه بارها بروید در کانال غیرت حیوانی و همیشه آن را پررنگ کنید و در نتیجه آنها تحت الشعاع قرار بگیرد که بعد نعوذبالله اگر غیرت دینی و انسانی آرام آرام از یک جامعه رخت بربندد، چیزی برای آن جامعه باقی نمی ماند، بدبختی جایی است که گرفتار این شود.
 

ضرورت شدّت غیرت در محیط خانوادگی
لذا اولین محیطی که دارد این نقش را ایفا می کند، همین محیط خانوادگی است و روی این بسیار تأکید شده است که من عرض کردم از همان هنگام نطفه اهمیت دارد و شروع می شود. این محیط خانوادگی که غالباً شدیدترین محبت در آن هست، باید غیرت هم خیلی قویتر باشد، چون پیوند، پیوندی قوی است و روی آن زیاد تأکید شده است. انسان در این محیط از نظر نقشی که از مربیان در آن محیط می گیرد نقش آن خیلی اساسی و سرنوشت ساز است. غیر آن محیطهای دیگر است.
 

فطریات اکتسابی نیست!
من این را مقدّمتاً بگویم که انسان وقتی پا به این نشئه می گذارد، بچّه از مادر که متولد می شود، مفطور به فطرتهایی است که اینها آمیخته به وجود او هستند و این فطرتها در همین دو بُعدی که ما بحث کردیم می باشد، یعنی عقل عملی و دین. همان موقع که به دنیا آمده است. لازم نیست به او بگویی، اکتسابی نیست. او در بُعد معنوی، هم خداجو است، هم خداخواه است. هم دنبال خدا می گردد، هم خدا را دوست می دارد. این فطرت او است یعنی آمیخته به حق است" کُل مَولودٍ یولَدُ عَلَی الفِطرَة/ هر فرزندی بر اساس فطرت به دنیا می آید."
بعد فطرت را هم معنی می کند: " أَلفِطرَةُ هِی التّوحید " این آمیخته به او است. اصلا و ابدا نمی خواهد تو به او تحمیل کنی.
 

تربیت یعنی شکوفایی فطرت
تو فقط یک کار بکن و آن این است که این فطرت را بیا کمک کن، شکوفا کن، رو به رشد ببر، و الاّ خود او سرمایه دارد، نمی خواهد تو برای او سرمایه فراهم کنی، چه در بُعد الهی او، چه در بُعد انسانی او. همان موقع که پا به عرصه این نشئه گذاشت در فطرت او این مطلب هست که ظلم بد است، عدل خوب است، فحش بد است، دروغ بد است، خیانت بد است، امانتداری خوب است. اینها همه در فطرت او است. می گوییم اینها جزء فطریات اوست، یعنی مربوط به بُعد عقل عملی است.
تحمیلی نیست که تو بخواهی به او بگویی، فقط وقتی به دنیا آمد خرابکاری نکن، خواهشی که از تو داریم این است که تو به این بچّه ضربه نزن. تو به این امانت الهی، خیانت نکن. این خیانت است تو داری می کنی. خواهم گفت که خیانتها چگونه است. گاهی عملا، گاهی لفظا که من الآن وارد نمی شوم. الآن فقط مقدمات بحثم را می گویم.
 

صفحه وجودی کودک پاک است
یک سنخ امور هست که اینها به عنوان ملکات نسبت به اعمال مطرح است. ملکه این است که با تکرار یک سنخ اعمال چه از خودش صادر بشود، چه از غیر انعکاس پیدا کند در وجود انسان نقش ببندد. چه سمعی آن، چه بصری آن، اینها بحث بعدی است. صفحه وجودی فرزند، صفحه پاکی است، هیچ چیزی در آن نوشته نیست. از نظر ملکات چطور؟ پاک است. هیچ ملک های نقش ندارد نسبت به کارها و هیچ زمینه و گرایشی ندارد.
ما در معارفمان داریم که فرزند در خانواده که محیط اوّلی است، به انسانهای دیگر چشم باز می کند و چهره ها را می بیند، اعمال را می بیند و.. اینها است که دانه دانه جزء واردات او می شود و این روی صفحه سفید پاک اثر می گذارد و نقش می بندد. اینجاست که دست گذاشتند، گفتند باید مراقب باشید. تربیت در ارتباط با اینجاست. در روایات مان داریم که مثلاً علی علیه السلام به امام حسن علیه السلام خطاب کرد، فرمود: " إِنَّما قَلبُ الحَدَث کَالأَرضِ الخَالیةِ ما ألقِیَ فیها مِن شَئٍ قَبِلَتهُ فَبادَرتُکَ بِالأَدَبِ قَبلَ أَن یَقسُوا قَلبُکَ / قلب بچّه مانند زمین خالی است که هر چه در آن ریخته شود آن را قبول می کند، پس من به تربیت تو مبادرت ورزیدم، پیش از آنکه قلبت سخت شود. این بچّه، هیچ چیزی در او نیست، هر چیزی در آن بریزی، مثل زمین می ماند که در آن بذری، درختی، بنشانی قبول می کند. این زمین صاف است. حضرت فرمود من قبل از آنکه این دل تو سخت بشود شروع کردم. قبل از اینکه این زمین چیزی قبول نکند، تو را ادب کردم. فرزند ابتدا که می آید، پاک و تمیز است. فطریاتی هم همراه خودش آورده است چه در بُعد معنویاش، چه در بُعد انسانی اش. خدا در او نهاده، آمده است اینجا. تو هستی که الآن می خواهی پایه ریزی کنی.
 

تربیت در کودکی راحت تر است
مسئله مهم اینجاست که فرق بین این محیط با محیط های دیگر در این است که ملکات در این محیط سریعتر نفوذ می کند. یک وقت می گویی که پاک است، یک وقت بحث سرعت اثرپذیری است. این دوتاست با آن فرق می کند، سریع اثر می گذارد روی آن. مِن باب مثال، این عبارت را در باب تعلیم و تعلّم شنیدید که دیگر جزء تکیه کلامهای مشهور است" أَلعِلمُ فی الصِّغَر کَالنَّقشِ فِی الحَجَر" علم در کودکی مانند حکاکی بر روی سنگ است. سریع اثر می کند و می ماند.
این "یَقسوا" که امیرالمؤمنین در روایت فرمود، معنایش این است. هنوز سخت نشده که بخواهم با زور وارد دل تو بکنم. چون اگر بزرگ شدی، دیگر نمی شود به این زودی در این زمین چیزی بار آورد. اگر بخواهم تعبیر مسامحی کنم، این زمین حتی شخم زدن نمی خواهد؛ که بخواهیم سنگ و کلوخ و... را جمع کنیم که بعد بکاریم. بقدری آماده است و زود و حسابی هم در آن نفوذ می کند. سرعت نفوذ در اینجا خیلی بالاست. میخواستم اینها را به شما بگویم، این که اسلام اینهمه تکیه کرده دربارۀ محیط خانواده، برای این رابطه قوی ای است که در کار است. اولین محیط است که می خواهد این ملکات را، در این دل پاک و صافِ روح، صفحه تمیز، وارد کند. ما این همه سفارش در روایات مان داریم. حتی راجع به خود انبیاء، نسبت به مأموریتهای الهی، اینکه به آنها هم می گویند اول برو سراغ خانواده ات، به این خاطر است. حالا من آمدم خیلی دایره آن را هم ضیق کردم. لذا می خواستم این را عرض بکنم که این همه سفارش که شده است، جهتش این است.
 

اقتضای غیرت انسانی و الهی تربیت فرزند به آداب انسانی و الهی است
غیرت انسانی و الهی اقتضا می کند که فرزند را به آداب انسانی و الهی تربیت کنی. یک انسان تحویل جامعه بده، یک مؤمن تحویل جامعه بده، نه یک حیوان. به خدا قسم حیوان دو پا زیاد است. نمی خواهد تو دلسوزی کنی که بخواهی حیوان دو پا زیاد کنی! خدا خیلی فراوان دارد! دنبال این باشید که یک انسان تحویل جامعه بدهید. یک مؤمن تحویل جامعه بدهید. غیرت ایمانی، یعنی دینی و انسانی تو اقتضای این معنا را می کند، اگر حبّ صادقانه، خالصانه داری باید اینگونه تربیت کنی. تو که انسانی و نسبت به فرزندت حبّ انسانی و الهی داری، مسئله حیوانیّت تحتالشعاع است. لذا علی علیه السلام می گوید: بیشترین کارت را برای تربیت و بعد معنوی او بگذار. حیوانیّت او را بگذار باشد. خدا به او می دهد مثل بقیه حیوانات که برای آنها روزی می دهد و اینها از گرسنگی نمردند، در بیابانها می چرند.

اخبار مرتبط
کلمات کلیدی
ثبت دیدگاه