راهکار رفع کسالت در عبادت
وظیفه مؤمنان این است که اگر دیدند در کار خیر سست و خسته شدهاند و در انجام فرایضی مانند نماز و روزه کسالت دارند، موظفاند که روحیه عبادی خود را تقویت کنند.به گزارش واحد خبری کانون شیفتگان حضرت قائم (عج) به نقل از ایکنا ،هشتمین جلسه تفسیر و تدبر در قرآن حضرت آیتالله العظمی سیدمحمدتقی مدرسی(دام ظله)، مرجع تقلید شیعیان و صاحب تفسیر «من هدی القرآن» بامداد سهشنبه، ۲۴ اردیبهشت برابر با هشتم ماه مبارک رمضان در دفتر تهران معظم له با محوریت تفسیر آیات ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ سوره انسان برگزار شد.
وی با اشاره به این آیات به اوصاف بهشت و حورالعینهای بهشتی پرداخت. خداوند متعال در این آیات میفرماید:
وَجَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّهً وَحَرِیرًا﴿۱۲﴾
و به [پاس] آنکه صبر کردند بهشت و پرنیان پاداششان داد
مُتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِکِ لَا یَرَوْنَ فِیهَا شَمْسًا وَلَا زَمْهَرِیرًا﴿۱۳﴾
در آن [بهشت] بر تختها[ى خویش] تکیه زنند در آنجا نه آفتابى بینند و نه سرمایى
وَدَانِیَهً عَلَیْهِمْ ظِلَالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِیلًا ﴿۱۴﴾
و سایهها[ى درختان] به آنان نزدیک است و میوههایش [براى چیدن] رام
مشروح بیانات معظم له در این جلسه به شرح زیر است:
بهشت؛ موضوع محوری سوره انسان
سورههای قیامت، دهر(انسان)، مرسلات سه سوره آخر جزء ۲۹ قرآن است، در این سه سوره، خداوند سه موضوع را بیان فرموده است که در سوره قیامت، موضوع قیامت، در سوره دهر یا انسان موضوع بهشت(اوصاف بهشت)، و در سوره مرسلات درباره دوزخ سخن گفته شده است. بنابراین اگر در عرائض ما درباره بهشت و اوصاف بهشت بیشتر صحبت میشود، به تناسب همین سوره کریمه انسان است که عرض شد موضوع این سوره بهشت و اوصاف بهشت است.
انسان قبل از وارد شدن به بهشت در او یک تحولی ایجاد میشود. یعنی این انسانی که مدتی در دنیا و برزخ و روز قیامت بوده، اکنون جهت ورود به بهشت در او تحولی ایجاد میشود و یک خلقت جدید رخ میدهد و بعد از این تحول جدید وارد بهشت میشود.
نوشیدن آب کوثر (شَرَابًا طَهُورًا)
در ورودی بهشت دو آب قرار دارد که یکی آب کوثر است که در همین سوره به آن اشاره شده و خداوند میفرماید: «رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا»؛ (و پروردگارشان شراب طهور به آنان مینوشاند(آیه ۲۱ سوره انسان) که شب قبل در این باره بحث شد. حالا مومنین قبل از ورود به بهشت با نوشیدن آب کوثر هر پلیدی درونی و برونی در آنها هست از بین میرود. مثلا دیگر نه مریضی جسمی دارند و نه اینکه در آنها تکبر هست، و امثال آن.
این شرابی است که خدا آن را به دست آقا علی بن ابی طالب(ع) داده است و ایشان آن را به مؤمن میخوراند. بعضی از مفسرین و عرفای الهی میگفتند: همین که خدا میدهد پس همه چیز در آن هست.
آبی هم نزدیک در بهشت است که به آن «نحر الرحمه» میگویند و این آب همان آب حیاتی است که گاهی درباره آن بحث میشود. حالا اگر کسی در آن آب رفت و غوطهور شد دیگر مرگ سراغش نمیآید. پس ابتدا آن شراب را میخورد و سپس در این آب هم شنا میکند و خود را شستشو داده و حالا وارد بهشت میشود.
افق بینهایت نعمات بهشتی بر اساس رحمت الهی است نه اعمال ما
دیگر اوصاف بهشت این که، نعمتهای بهشتی نظر به کار و اعمال ما در دنیا ندارد و کار ما فقط یک بهانه بوده و رحمت خدا اساساً آن نعمتها را لطف فرموده است؛ به تعبیر بنده، به این دلیل نعمتهای بهشت افق ندارد و بینهایت است.
یک وقت در زمانهای گذشته مردم حسابهای فلکی را بلند نبودند. مثلا میلیون، میلیارد، تریلیون را نمیدانستند، حتی نمیدانستند در آسمانها چند میلیارد ستاره و چند میلیون کهکشان است و فضای علمی آنها اقتضای فهم این مسائل را نداشت. حالا در چنین شرایطی ائمه(ع) چگونه رقم را بیان میکردند؟ حضرات معصومین(ع) برای بیان رقم میگفتند: به مقدار دانههای شنی که در فلان صحرا هست. مثلا اگر میخواستند رقمی از بهشت یا دوزخ را بیان کنند اینگونه بیان میکردند.
بقای مخلوق در بهشت به فضل الهی
اگر گفته شد که بشر در بهشت مرگ ندارد و خلود دارد، به این مفهوم نیست که تحولی که در او ایجاد شده او را خالق کند! ابداً چنین نیست و او همچنان مخلوق است ولی بقای او به فضل الهی است.از این جهت هر روز خدا برای هر یک از مومنین به اسم و آدرس ومشخصات آنها نامهای میفرستند و ملائکهای آن را میآورد.
ضمنا بهشت جوری است که هر یک مومن، یک پادشاه است و برای خودش خادم و تشکیلاتی دارد و هرگز مرگ سراغ آنها نمیآید. ولی خدا خلودش ذاتی است اما خلود مومن عرضی و به امر و توفیق خدا است.
روزهای بهشت تکراری و خستهکننده نیست
اگر گفتیم بینهایت به این مفهوم است که در بهشت زمان و مکان بینهایت است. بینهایت بودن زمان و مکان از دیگر اوصاف بهشت است. خوب فرض کنید، فردی میخواهد در یک خانه چند روز بماند، روز اول عادی است اما هر چه روزها میگذرد، ماندن او باعث خسته شدن است. حالا اگر خواستیم میلیونها سال در بهشت باشیم، دیگر خسته نمیشویم، چون مرتباً خدا به ما چیزی اضافه میدهد.
اولاً ممکن نیست کسی در بهشت بتواند به تمام باغها، کاخها و حورالعینی که خدا به او داده ورود کند؛ چون این قدر تعداد اینها زیاد است که اصلا کسی نمیرسد به همه آنها ورود کند.
ثانیاً در شبهای جمعه تمام اهل بهشت به ضیافت خدا میروند! حالا این ضیافت کجاست ما نمیدانیم. حالا خدا به بندگان مؤمنش میگوید: بندگان من مهمان من هستید و هرچه دادم به شما اکنون مضاعف میشود. پس در هر شب جمعه این نعمتها دو برابر میشود و کسی در آنجا از نظر زمان و مکان خستگی ندارد.
درخواست ابوبصیر از امام صادق(ع) برای کسب شوق بیشتر به بهشت
روایتی از امام صادق(ع) از ابوبصیر که یکی از اصحاب حضرت و پدرشان امام باقر(ع) است نقل شده و ابوبصیر کسی است که حضرت درباره او فرمودند: اگر او و چند نفر دیگر نبودند، دین پدر من امام باقر(ع) از بین رفته بود. حالا این ابوبصیر خدمت حضرت رسیده و از حضرت درخواست دارد که مرا نسبت به بهشت مشتاق کنید. به نحوی درخواست بیان اوصاف بهشت را دارد.
شب گذشته عرض شد که ایمان چهار پایه دارد: شوق بهشت، ترس دوزخ، صبر و جهاد که هر کدام چند قسم دارند. حالا ابوبصیر برای شوق بهشت خدمت حضرت رسیده و این درخواست را دارد که مرا مشتاقتر به بهشت کنید.
ابوبصیر که جزء اصحاب حضرت بود، چرا چنین درخواستی کرد؟!
ابتدا در کنار این روایات یک استفاده جنبی داشته باشیم و آن این که ابوبصیر که خودش از یاران حضرت است چه شده که خدمت حضرت رسیده و درخواست بیانی از بهشت جهت شوق بیشتر به آن را نموده است؟ شاید او خسته بوده یا مشکلی برایش پیش آمده و میخواسته با شنیدن اوصاف بهشت یک شوق به بهشت در او ایجاد شود. این شوق بهشت باعث میشود که فکر شهوات دنیوی نکنید و به شهوات دنیوی توجه نداشته باشید.
اصلا این وظیفه مؤمنین است که اگر دیدند در کار خیر سست و خسته شدند، مثلا در نماز و روزه و عبادات کسالت دارند و شل شدهاند؛ در چنین شرایطی موظف هستند که کاری کنند که به روحیه عبادی خود افزوده شده و این کسالت رفع شود. در چنین وضعیتی سعی کنید نزد عالمی بروید، یا اینکه قرآن بخوانید، و یا اینکه به گورستان و بیمارستان بروید و از آن عبرت بگیرید، تا روحتان بیدار و خستگی دور شود؛ به هر صورت که شده باید موتور عبادی خود را تقویت کنید و به آن سوخت بدهید که شل و خسته نشود.
پس ابوبصیر این حرف را زد. من میخواهم از کنار روایات استفادههای جنبی داشته باشیم و استفاده کنیم که ابوبصیر چه شده بود خسته شده بود مشکلات پیدا کرده بود میخواست نیرو بگیرد نمیدانم و این وظیفه مومن است که اگر دید در کار خیر سست شد و روزهها را با کسالت و عبادت را با کسالت میگیرد و شل شد موظف است کاری کند این روحیه خودش اضافه شود یا نزد عالمی بروید، یا قرآن بخواند یه به گورستانها و بیمارستانها برود و عبرت بگیرد و یک جوری موتور خود را تقویت کند و سوخت بدهد تا تقویت شود.
معنای حقیقی صبر
خداوند در ادامه میفرماید: «وَجَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّهً وَحَرِیرًا»؛ (به پاس آن که آنکه صبر کردند بهشت و پرنیان پاداششان داد. آیه ۱۲ سوره انسان) در این آیه خدا میفرماید به سبب صبری که در دنیا داشتند، به آنها جزا دادیم. بنابراین حقیقت ایمان صبر است، و اساس صبر این است که انسان لحظهای که در آن است به آن توجه نکند و توجه او به آینده باشد.
مثلا اگر در سختی دنیا است، به آن لحظه توجه نکند، بلکه توجهاش به آینده که آخرت و بهشت است، باشد. به فرض شخصی بیمار در بیمارستان است و باید جهت بهبودی به اتاق عمل برود و زیر تیغ جراحی عمل کند، این رفتن به اتاق عمل و جراحی سخت است، اما او به این لحظه سختی عمل توجه نمیکند، بلکه به او میگویند بعد از عمل کردن تو خوب خواهی شد، بنابراین این فرد دیگر آن سختی و درد آن لحظه عمل را توجه نمیکند و به آینده که خوب میشود، توجه میکند.
پس بهشتیان کسانی هستند که در دنیا مومن بودند و فکرشان از دنیا عبور کرده بود و در آخرت بودند. اما متاسفانه فکر ما همچنان در همین دنیا است؛ به طور مثال اگر یک دانشجو در درس و تحصیل صبر میکند، اما جنس این صبر او برای همین دنیا است، که صبر میکند فارغ التحصیل شود تا به شغل و پست و مقامی برسد و زندگی تشکیل دهد، دایره فکر او بیشتر از همین دنیا نیست و به آخرت و رسیدن به بهشت نمیاندیشد و کلا اگر صبری هم دارد، در چهارچوب دنیا صبر دارد.
اما مومنین در دنیا صبرشان برای آخرت است، که در همین آیه خداوند در پاداش صبر آنها میفرماید جزای اینها جنت است، و جنت به معنای باغ است و لباس آنها هم از حریر است.
در آسایش و استراحت بودن همیشگی اهل بهشت
در آیه بعد خداوند میفرماید: «مُتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِکِ لَا یَرَوْنَ فِیهَا شَمْسًا وَلَا زَمْهَرِیرًا»؛ (در بهشت بر بخت های خویش تکیه زنند که در آنجا نه آفتابى بینند و نه سرمایى. آیه ۱۳ سوره انسان) این تعبیر اینکه نه آفتابی نه سرمایی نمی بینند به این دلیل است که آنها در بهشت شغل و گرفتاری ندارد، پس نه حرارت خورشیدی آنئها را آزار می دهد و نه اینکه از سرما گریزان هستند.
بالاخره در دنیا هر کس شغل و کاری دارد و مشغولیات دنیای بعضیها زیاد است و وقتی آنها سرشان خلوت و از کار فارغ میشوند، به جایی میروند که استراحت کنند، اما در این آیه میگوید که بهشتیان مشغولیتی ندارند و همیشه در حال استراحت هستند.
نزدیک بودن میوههای درختان در بهشت
در آیه بعد خداوند در ادامه بیان ویژگیهای بهشت میفرماید: «وَدَانِیَهً عَلَیْهِمْ ظِلَالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِیلًا»؛ (و سایه هاى درختان به آنان نزدیک است و میوه هایش براى چیدن رام. آیه ۱۴ سوره انسان) در این آیه اشاره شده که شاخههای درختان میوه به بهشتان نزدیک است. قطوف هم در این آیه منظور میوه رسیده است، که شاخههای این میوههای رسیده به آنها نزدیک است.
نزدیکی این شاخههای میوه به نحوی است که اگر بهشتیان ایستاده باشند، یا نشسته و یا حتی خوابیده این شاخهها به آنها به همان نحوه نزدیک هستند تا بتوانند از آن میوهها استفاده کنند. بحثهای بهشت زیاد و وقت کم است.
کاری کنید که خدا بهشت را بر شما واجب کند
گاهی وقتها از کسی کار بدی سر میزند و وقتی خداوند این کار را از او میبیند، میفرماید هر کاری میخواهی بکن، ولی من دیگر هیچ وقت نمیبخشمت! خداکسی را میبیند کار بد میکند هرکاری میخواهی بکن ولی من هیچ وقت تو را نمیبخشم! ولی برعکس هم هست، گاهی خدا برای کسی که کار خیر میکند، بهشت را بر او واجب میکند. در این خط بروید که خدا بهشت را بر شما کند، و این خیلی مردانگی و همت میخواهد.
خواندن سوره انسان در نماز صبح روزهای دوشنبه و پنجشنبه
مردم در گذشته نسبت به دو روز از هفته احساس بدبینی و کسالت داشتند و این دو روز، دوشنبه و پنجشنبه بود. حالا شاید هم این بدبینی مردم قدیم دلیلی داشته است. از این رو در روایات آمده که برای اینکه در این روز به شما آفتی و بلایی نرسد در نماز صبح این دو روز در رکعت اول بعد از سوره حمد، سوره هل اتی (انسان) را بخوانید و در رکعت دوم بعد از حمد سوره غاشیه را بخوانید. که اگر کسی چنین کرد در آن روز هیچ بدی به او نمیرسد.
خداوند هم در آیه ۱۱ این سوره فرمودند: «فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِکَ الْیَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَهً وَسُرُورًا»؛ (خدا آنان را آنان را از آسیب آن روز نگاه داشت و شادابى و شادمانى به آنان ارزانى داشت. آیه ۱۱ سوره انسان) حالا چون خدا در این آیه فرموده آن روز به آنها شری نمیرسد، از این جهت به میمنت این کلمه روز دوشنبه و پنج شنبه اگر کسی نماز صبح را به این کیفیت بخواند در آن روز شری به او نخواهد رسید.
بیان ویژگیهای بهشت جهت تشویق شما
حالا کمی از ویژگیهای بهشت را جهت تشویق شما عرض کردیم و امیداوریم خدا ما را اهل بهشت کند و این نفس اماره را در غل و نابود کند و به ما همان قدرتی را بدهد که به اولیاء خود داد که توانستند از خاکریزهای دنیا عبور کنند و به بهشت الهی برسند.
- عبادت، اندیشه کردن در کار خدا است/کفر برای اثبات خودش دلیلی ندارد
- برترین عبادت
- عادت یا عبادت
- خدمت به خلق بهتر است یا عبادت
- روش عبادت در شب قدر
- لذّت عبادت
- توفیقی که نصیب هر کسی نمیشود/ بهترین راه نجات از مشکلات
- بالاترین عبادت
- مکمل تمام عبادات محبت امیرالمومنین(علیه السلام) است
|