آخرین اخبار
کد خبر : 14386 تاریخ ثبت : 1398/12/3 10:51:30

حکمت و فلسفه غیبت امام عصر(عج)

از برخی روایات استفاده می‌شود که غیبت امام مهدی (ع)، امتحانی الهی است که خداوند به وسیله آن، مؤمنان راستین و ثابت قدم را از مدعیان دروغین و مسلمانان سست عنصر تمییز می‌دهد.

به گزارش واحد خبری کانون شیفتگان حضرت قائم (عج) به نقل از مهر ، متن زیر برشی از کتاب «معرفت امام زمان» اثر ابراهیم شفیعی سروستانی است که در ادامه می‌خوانید؛

در روایات معصومین (ع) و سخنان دانش‏وران بزرگ شیعه از موضوع‌های مختلفی به عنوان حکمت، فلسفه یا علت غیبت امام عصر (ع) یاد شده است که در اینجا به برخی از مهم‌ترین آنها اشاره می‌کنیم:

بیشتر اموری که در روایات از آنها به عنوان علت یا سبب غیبت، یاد شده‬ ‏اند، بیان کننده فواید، آثار و نتایج غیبت هستند، نه علت به معنای اصطلاحی آن‏که وجود آن موجب وجود معلول و عدم آن موجب عدم معلول می‌شود. بنابراین، با وجود برطرف شدن برخی یا حتی همه این علت‌ها نیز استمرار غیبت قابل تصور خواهد بود. از همین روست که در برخی روایات آمده است که غیبت، رازی از رازهای خداست و این راز تا زمان ظهور ناگشوده خواهد ماند.

آیت الله صافی گلپایگانی، از صاحب‏نظران حوزه مهدویت در این زمینه چنین می‌نویسد: آنچه بگوییم راجع به اسرار غیبت، بیشتر مربوط به فواید و آثار آن است و الاّ علت اصلی آن بر ما مجهول است و این است معنای احادیث شریفه‏‬ ای که در آنها تصریح شده به اینکه سرّ غیبت آشکار نشود مگر بعد از ظهور.1

الف) حفظ جان آخرین امام

بر اساس برخی روایات می‌توان گفت حکمت و فلسفه غیبت، در امان داشتن آخرین حجت حق از کید و مکر دشمنان است. شیخ صدوق در کتاب کمال الدین و تمام النعمة، روایات متعددی در این زمینه نقل کرده است که از آن جمله می‌توان به این روایت اشاره کرد که وقتی راوی از امام صادق (ع) در مورد علت غیبت امام عصر (ع) می‌پرسد، آن حضرت می‌فرماید: «یَخافُ عَلی نَفسِهِ الذَّبحَ؛ او از قربانی شدن خویش هراس دارد.»2 نعمانی نیز در کتابش، چندین روایت را با همین مضمون درباره علل غیبت امام عصر نقل می‌کند.3

اگر بپذیریم که علت یا فلسفه غیبت امام مهدی (ع) بیم آن حضرت از کشته شدن بوده است، این پرسش مطرح می‌شود که مگر دیگر امامان نیز در معرض خطر کشته شدن به دست طاغوت‌های زمان خود نبودند، پس چرا آنها غیبت و نهان‏زیستی را پیشه خود نساختند؟

در پاسخ این پرسش، دو نکته را یادآور می‌شویم: نخست اینکه دیگر امامان شیعه معمولاً در برابر طاغوت‌های زمان خود، طریق تقیه و مدارا در پیش می‌گرفتند و تا آنجا که ممکن بود از مخالفت صریح با آنها پرهیز می‌کردند. به همین دلیل، خلفای ستم‬ ‏پیشه کمتر بهانه‏‬ ای برای تعرض به آنها پیدا می‌کردند، ولی سیره و روش امام مهدی (ع) بنا بر آنچه در روایات تصریح شده، کاملاً متفاوت است و آن حضرت مأمور به قیام مسلحانه در برابر ظالمان و گردن‏کشان است. دشمنان اهل‏بیت نیز به خوبی بر این نکته واقف بودند.4 بدیهی است با این سیره و روش، دشمنان هرگز وجود ایشان را تحمل نخواهند کرد و در پی نابودی آن حضرت برخواهند آمد.

دیگر اینکه امام مهدی (ع) بر اساس آنچه در روایات معصومین (ع) آمده است، آخرین حجت و ذخیره الهی است و اگر خدای ناکرده آن حضرت کشته شود، جای‏گزینی برای ایشان وجود نخواهد داشت. بر خلاف دیگر امامان که هرگاه یکی از آنها به شهادت می‌رسید، در اندک زمانی، امامی دیگر جای‏گزین او می‌شد.5

ب) برعهده نداشتن بیعت ظالمان

در برخی روایات آمده است که آن حضرت به این دلیل در غیبت به سر می‌برد که می‌خواهد هنگام ظهور، برخلاف اجداد خویش، بیعت حاکمان جور را بر گردن نداشته باشد. در روایتی که شیخ صدوق در کتاب کمال الدین از امام رضا (ع) نقل می‌کند، آن حضرت در پاسخ این پرسش که چرا امام مهدی (ع) از دیده شیعیانش پنهان می‌شود؟ می‌فرماید: «لِئَلاّ یَکُونَ لِأحَدٍ فی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ إِذا قامَ بِالسَّیْفِ؛ برای اینکه در هنگام ظهور و قیام به شمشیر، بیعت و عهد و پیمان کسی را بر گردن خویش نداشته باشد».6

در توقیعی نیز که از ناحیه مقدسه صادر شده، به این موضوع اشاره شده است و حضرت می‌فرماید: ‬إِنَّهُ لَمْ‏یَکُن لِأَحَدٍ مِن آبائی (ع) إِلاّ وَ قَد وَقَعَتْ فی عُنُقِهِ بَیعَةٌ لِطاغِیَةِ زَمانِهِ وَ إِنّی أَخرُجُ حینَ أَخرُجُ وَ لا بَیعَةَ لِأَحِدٍ مِنَ الطَّواغِیتِ فی عُنُقی....7 هرکدام از اجداد من بیعت یکی از سرکشان عصر را بر گردن داشتند، ولی من در زمانی که قیام خویش را آغاز می‌کنم، بیعت هیچ کدام از حاکمان سرکش را بر عهده ندارم.

ج) اجرای سنت‌های پیامبران پیشین

شیخ صدوق (ره) در باب «علة الغیبة» از کتاب کمال الدین و تمام النعمة روایتی را نقل کرده است که8 آن استفاده می‌شود، خداوند ازاین‏رو غیبت را بر امام عصر (ع) رقم زده که می‌خواسته است سنت‌های پیامبران پیشین را در مورد آخرین حجت خود جاری سازد. در این روایت سدیر از امام صادق (ع) چنین نقل می‌کند: إِنَّ لِلْقائِمِ مِنّا غَیْبَةً یَطُولُ أَمَدُها. فَقُلْتُ لَهُ (ع) یا ابنَ رَسُولِ اللّهِ وَ لِمَ ذلِکَ؟ قالَ (ع) لِأَنَّ اللّه عَزَّ وَ جَلَّ أَبی إلاّ أَنْ تَجْرِی فِیه سُنَنَ الأَنْبِیاءِ (ع) فِی غَیْباتِهِمْ وَ إِنَّهُ لابُدَّ لَهُ یا سَدیرُ مِنْ إِستِیفاءِ مُدَدِ غَیباتِهِمْ. قالَ اللّهُ تَعالی (ع) «لَتَرْکَبُنَّ طَبَقا عَنْ طَبَقٍ.»8  أَیْ سُنَنَ مَنْ کانَ قَبْلَکُمْ.9

همانا قائم ما [اهل بیت (ع)] غیبتی دارد که مدت آن به درازا می‌کشد. پرسیدم: ای پسر رسول خدا! علت آن چیست؟ فرمود: برای اینکه خدای عزّ و جلّ حتماً می‌خواهد که سنت‌های پیامبران پیشین در زمینه غیبت‌های آنها، در مورد قائم هم جاری شود. ای سدیر! او گریزی از کامل کردن مدت زمان‌های غیبت آنها ندارد. خدای تعالی می‌فرماید: «قطعا از حالی به حالی برخواهید نشست».

بر اساس این روایت می‌توان گفت چون یکی از سنت‌های رایج در میان انبیای پیشین غیبت بوده است، امام مهدی (ع) نیز باید غایب شوند تا اراده الهی مبنی بر جریان سنت‌های پیامبران پیشین در وجود آن حضرت، محقق شود.

گفتنی است بسیاری از انبیای الهی در زمان خود غیبت یا غیبت‌هایی داشته‬ ‏اند که از آن جمله می‌توان به حضرت ادریس، نوح، صالح، ابراهیم، یوسف، موسی، شعیب، الیاس، سلیمان، دانیال، لوط، عزیر و عیسی (ع) اشاره کرد.10

د) امتحان مردم

از برخی روایات استفاده می‌شود که غیبت امام مهدی (ع)، امتحانی الهی است که خداوند به وسیله آن، مؤمنان راستین و ثابت قدم را از مدعیان دروغین و مسلمانان سست عنصر تمییز می‌دهد. از جمله این روایات، روایتی است که از امام موسی کاظم (ع) نقل شده و در آن آمده است: إِذا فُقِدَ الخامِسُ مِنْ وُلْدِ السابِعِ فَاللّهَ فَاللّهَ فی أَدیانِکُمْ لا یُزِیلَنَّکُم أَحَدٌ عَنْها، یا بَنِیَّ! إِنَّهُ لابُدَّ لِصاحِبِ هذَا الأمْرِ مِنْ غَیْبَةٍ حتّی یَرْجِعَ عَنْ هذَا الأَمْرِ مَنْ کانَ یَقُولُ به، إِنّما هِیَ مِحْنَةٌ مِنَ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِمتَحَنَ بِها خَلْقَهُ....11

چون پنجمین امام از فرزندان امام هفتمین غایب شود، الله الله در دینتان؛ مراقب باشید کسی آن را از شما زایل نسازد. ای فرزندان من! به ناچار صاحب‏‬ الامر غیبتی دارد تا آنجا که معتقدان به این امر از آن باز گردند. این محنتی است که خدای تعالی خلقش را به واسطه آن بیازماید....

در روایتی که از امام علی (ع) نقل شده، در این زمینه چنین آمده است: أَما وَ اللّهِ لَأُقتَلَنَّ أَنَا وَ ابنایَ هذانِ وَ لَیَبْعَثَنَّ اللّهُ رَجُلاً مِنْ وُلِدی فِی آخِرِالزَّمانِ یُطالِبُ بِدِمائِنا وَ لَیَغیِبَنَّ عَنْهُمْ تَمْیِیزا لِأَهْلِ الضَّلالَةِ حَتّی یَقُولُ الْجاهِلُ (ع) ما لِلّهِ فِی آلِ مُحَمَّدٍ مِنْ حاجَةٍ.12

به خدا سوگند، من و این دو فرزندم (حسن و حسین) کشته خواهیم شد و خداوند در آخرالزمان، مردی از فرزندانم را به خون‌خواهی ما برمی‏انگیزد و او مدتی غایب خواهد شد تا گمراهان جدا گردند [این غیبت به درازا می‌کشد] تا جایی که افراد نادان می‌گویند: خداوند دیگر به آل محمد نیازی ندارد.

پی نوشت:

1. لطف‏الله صافی گلپایگانی، نوید امن و امان: پیرامون شخصیت، زندگانی، غیبت و ظهور حضرت ولیّ‏عصر (ع)، چاپ اول: قم، حضرت معصومه (س)، ۱۳۷۵، صص ۱۶۶ و ۱۶۷.

2. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۲، ص ۴۸۱، ح ۱۰.

3. کتاب الغیبة (نعمانی)، صص ۱۷۶ و ۱۷۷.

4. ر. ک: اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۷۰، ح ۶۸۵؛ تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، صص ۱۲۳ ۱۲۵.

5. ر. ک: کتاب الغیبة شیخ طوسی، صص ۹۲ و ۹۳.

6. کمال الدین و تمام النعمة، باب ۴۴، ص ۴۸۰، ح ۴.

7. همان، ص ۴۸۵، ح ۴.

8. سوره انشقاق (۸۴)، آیه ۱۹.

9. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۴، صص ۴۸۰ و ۴۸۱، ح ۶.

10. ر. ک: همان، ج ۱، باب ۱ ۷، صص ۱۲۷ ۱۵۹.

11. همان، باب ۳۴، صص ۳۵۹ و ۳۶۰، ح ۱.

12. کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۱۴۱، باب ۱۰، ح ۱.

اخبار مرتبط
کلمات کلیدی
ثبت دیدگاه