میگفت زن و زندگی حتی لباس پوشیدن ما باید زمینهساز ظهور باشد/ پاسداری را عشق به ولایت میدانست
شهید کمالی همیشه بارها در موضوعات مختلف به ما میگفت باید طوری زندگی کنیم که زمینهساز ظهور امام زمان(عج) باشیم. زن و زندگی، مهمانی رفتن، حتی لباس پوشیدنمان اصلاً ورد زبانش بود که زمینهساز ظهور باشیم.به گزارش واحد خبری کانون شیفتگان حضرت قائم (عج) به نقل از شبستان ، پیکر مطهر شهید مدافع حرم، «سعید کمالی کفراتی» که چهار سال پیش در کربلای خانطومان به شهادت رسید، هفته گذشته در جریان تفحص پیکر مطهر شهدا سوریه کشف و شناسایی شده است. پیکر این شهید به همراه پیکر مطهر شهید علی جمشیدی به تهران منتقل شد.
به این مناسبت با برادر آن شهید بزرگوار گفتگویی ترتیب داده ایم که در ادامه مشروح آن را می خوانید:
در ابتدا شرح کوتاهی از زندگی شهید برای مخاطبان ما بگویید.
حاج سعید نوزدهم شهریور ۱۳۶۹ در روستای کفرات از توابع شهرستان نکا به دنیا آمد، چهارساله بود که خانواده مهاجرت کردند و ساکن ساری شدند . فارغ التحصیل رشته علوم سیاسی از دانشگاه قم بود، سال ۹۱ عازم حج شد همان سال هم ازدواج کرد و یک پسر ۶ ساله به نام امیرمهدی دار.
خصوصیات بارز اخلاقی شهید چه بود و چه ویژگی هایی در سبک زندگی ایشان تبلور داشت؟
سعید خیلی به نفس خود مسلط بود، هیچگاه او را عصبانی و یا پرخاشگر ندیدم، در این مواقع سکوت می کرد. با وجود اینکه بسیار شاد و شوخ بود اما هیچگاه از حد اعتدال خارج نمی شد و هرگز کسی را با مزاح و خنده هایش نمی رنجاند. ببسیار مراقب بود که گناه نکند. نظم خاصی داشت بویژه در خصوص نماز بسیار دقیق و منظم بود.
به نماز که می ایستاد بسیار، سنگین، باوقار و متواضع بود، گاهی اوقات به او نگاه که می کردی با خود می گفتی آیا این همان سعید شاد و شوخ است که این چنین باوقار به نماز ایستاده است؟
اهل تعقیبات و ذکر و اهل دعا و مناجات بود.
شهید تا چه حد برای مسجد اهمیت قائل بود و با مسجد انس داشت؟
همیشه سعی داشت نمازش را به طور اول وقت و به جماعت بخواند، زمان تحصیل اش که ساکن قم بود برای نماز یا به مسجد مقدس جمکران می رفت یا حرم حضرت معصومه سلام الله علیها و یا حتی نمازخانه.
آیا فعالیت فرهنگی هم داشت؟
بله ، از فعالان عرصه فرهنگ و هنر بود. یکی از حرفایی که همیشه سعید می گفت این بود که هر وسیله ای که از غرب برای ما می آید، تاثیر منفی ای بر کشور دارد. باید مراقب فرهنگ غرب که با این تجهیزات وارد می شود، باشیم.
انس و الفت شهید با امام زمان(عج) چگونه بود و چه اعتقادی درباره زمینه سازی برای ظهور ایشان داشت؟
بارها در موضوعات مختلف به ما می گفت باید طوری زندگی کنیم که زمینه ساز ظهور امام زمان(عج) باشیم. زن و زندگی، مهمانی رفتن، حتی لباس پوشیدنمان و ... اصلاً ورد زبانش بود که زمینه ساز ظهور باشیم.
در همین راستا عروسی اش را همزمان با سفر حج برگزار کرد. جشن با ولیمه حج یکی شد، حاج سعید ما همیشه دوست داشت جزء زمینه سازان ظهور باشد.
شهید به فعالیت های جهادی چه نگاهی داشت و با چه کیفیتی آن را دنبال می کرد؟
یکی از کارهای مهمی که شهید به آن اعتقاد داشت کمک به دیگران، مخصوصا مستمندان بود. در همین راستا عضو گروه بسیج سازندگی بود و به شهرهای جنوبی می رفت و آنجا در اغلب کارهای سخت و طاقت فرسا داوطلب می شد. همیشه می گفت باید علیوار زندگی کرد و این را در عمل نشان ثابت کرد.
چطور شد که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست؟
حاج سعید دیپلم تجربی داشت و همان سال اولی که در کنکور شرکت کرد در چند دانشگاه خوب پذیرفته شد اما با توجه به علاقه ای که به سپاه داشت دانشگاه شهید محلاتی قم را انتخاب کرد و بعد از فارغ التحصیلی در رشته علوم سیاسی در سپاه ناحیه میاندورود مشغول به کار شد.
دیدگاه ایشان نسبت به ولایت چگونه بود؟
اصلا یکی از دلایلی که سعید سپاه را انتخاب کرد بحث دفاع از ولایت بود ،همیشه می گفت پاسداری یعنی عاشق انقلاب و ولایت بودن و این لباس قسمت هر کسی نمی شود.
شهید چه قولی درباره رفتن به مشهد به همسرش داده بود؟
به همسرشان قول داده بود وقتی که از سوریه برگشت با هم عازم مشهد شوند اما شهید شد و نتوانست به قولش وفا کند. حالا که بعد از چهار سال پیکرش برگشته به عهدی که داد، وفا کرد و با خانواده عازم مشهد شد.
حاج سعید در کدام منطقه و در چه زمانی به فیش شهادت نائل شد؟
حاج سعید در تاریخ 95/1/14 با نیت دفاع از حرم حضرت زینب(سلام الله علیها) به جمع دلاورمردان لشکر 25کربلا پیوست و به سوریه اعزام شد. در تاریخ 95/2/17 در منطقه خان طومان به همراه 12 تن از همرزمانش به شهادت رسید. پیکر مطهرشان بعد از ۴ سال به همراه شهید علی جمشیدی به وطن بازگشت.
خاطره ای از شهید برای مان بگویید.
یک بار به یکی از بچه های فامیل در زمینه حجاب و پوشیدن چادر سفارش کرد و برای اینکه حرف ها و سفارشاتش اثر بیشتری داشته باشد، خودش از قم برای آن دختر خانم یه چادر زیبا خرید. در بحث امر به معروف اعتقادش بود که باید امر به معروف و نهی از منکر در عمل انسان و به زیباترین روش باشد.