نکات آیتالله بهجت(ره) در خصوص اهمیت حیا و عفاف/ اتمامحجت خداوند با گناهکاران در قیامت
در قیامت زن زیبایی را که بد کرده است، میآورند و به او میگویند: آیا تو زیباتری یا حضرت مریم علیهاالسلام؟!حیا و عفت یکی از دستورالعملهای مهم در ادیان الهی است که نهتنها در سبک زندگی اسلامی بسیار مهم عنوان شده، بلکه در همه ادیان آسمانی نسبت به آن توجه خاصی شده است. در آموزههای دینی، حیا از عقل نشاءت گرفته و هر کسی که دارای عقل سلیم باشد، حتماً جانب عفاف و حیا را رعایت خواهد کرد. چراکه متوجه آثار و پیامدهای آن برای خود و اطرافیان خواهد بود و بهترینها را برای خود و جامعه خواهد خواست. به این ترتیب، میتوان به نکته مهمی در بیانات گهربار حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام دست پیدا کرد که فرمودند: «هر کسی که حیا ندارد، از عقل بهرهای ندارد.»
به گزارش واحد خبری کانون شیفتگان حضرت قائم (عج) به نقل از تسنیم ، با مرور نکات و بیانات آیتاللهالعظمی محمدتقی بهجت رحمهالله علیه، به آموزههای آن عالم وارسته در خصوص عفاف و حیا پرداخته است. لازم به توضیح است که این بخش از سخنان معظم له به تائید دفتر آن عالم جلیلالقدر رسیده است.
اتمامحجت خداوند سبحان در قیامت با انواع گناهکاران
در قیامت زن زیبایی را که بد کرده است، میآورند و به او میگویند: آیا تو زیباتری یا حضرت مریم علیهاالسلام؟! من تو را برای رعایت تقوا و عفت، زیبا آفریدم. و جوان زیبایی که گرفتار گناه و آلودگی شده میگوید: خدایا، مرا زیبا آفریدی و من بهواسطه آن دچار فریب زنان شدم. حضرت یوسف علیهالسلام را در برابر او قرار میدهند که با آن همه زیبایی و جوانی، دامن عفت خود را لکهدار نکرد؛ بلکه همچنان پاکدامن و سرفراز و روسفید از صحنه آزمایش الهی بیرون آمد. کس دیگری را که میگوید: به دلیل شدت مصیبت و بلا دچار فتنه شدم، میآورند و حضرت ایوب علیهالسلام را در برابر او قرار میدهند که با آنهمه ابتلائات به فتنه و گناه، آلوده نشد.
خداوند، توفیق تقوا و خویشتنداری و طاعت و فرمانبرداری کرامت کند تا از سستی و تکاهل به دور باشیم؛ و ما را جزو بندگان فرمانبر و شایستۀ خود قرار دهد.
او در همهجا حاضر و ناظر است
به حکم «أَلْحِکمَةُ ضآلةُ الْمُؤْمِنِ، فَلْیأْخُذْها وَلَوْ مِنَ الْکافِرِ؛ حکمت، گمشده مؤمن است، لذا مؤمن باید آن را ولو از کافر فراگیرد» با تأمل در احوال دیگران، حتی کافران، برای انسان تنبه حاصل میشود.
نقل شده که دو نفر مرد و زن از کفار محض، با یکدیگر مواعده خلاف دین و شرع میگذارند و جای خلوتی پیدا میکنند، به گونهای که هیچ مانعی وجود نداشته است. بااینوجود یکی از آنها (مرد یا زن) مطلع میشود که روی صورت بُت آنها باز است و مثلاً ما را نگاه میکند. لذا بلند میشود و جامهای بر صورت بت میاندازد تا به اصطلاح آنها را نبیند.
این داستان چقدر عبرت است برای مؤمن! آن کافر صورت بتی را که هیچ نمیداند، میپوشاند؛ بنابراین ما اگر خدا را همهجا حاضر و ناظر ببینیم، چگونه باید باشیم؟! از نگاه یک انسان عادی هراس داریم و به خاطر عدم اطلاع افراد معمولی در را میبندیم، بلکه از طفل حیا میکنیم؛ چه رسد به نظر خدا. با توجه به «فَلْیأْخُذْها وَ لَوْ مِنَ الْکافِرِ» از این ماجرا باید عبرت بگیریم که در برابر ذاتی که حیلولت و جدایی او از ما محال است و در همهجا حاضر و بر ما ناظر است، چگونه باید باشیم و مرتکب معاصی نشویم؟! هرقدر این درک حضور تقویت شود، انسان محفوظتر و مأمونتر است؛ و هرقدر تضعیف شود، مصونیت و مأمونیت او کمتر است.
عمل به معلومات
برای عمل چطور؟ آدم باید اختیاراً آنچه را که میداند [عمل] بکند، پا نگذارد [وگرنه] پشیمان میشود. آن چیزی که نمیداند را به این و آن نگاه نگند، به دفتر [شرع] نگاه کند. [اگر] بازهم ندانست توقف و احتیاط باید بکند تا روشن بشود، گفتهاند به آن چیزهایی که میدانی اگر عمل بکنی، «أورثه الله علم ما لا یعلم»، «کفی مالم یعلم» و «لنهدینّهم سبلنا».
مسئله عملیات تا به این درجه هم آمد که اگر دیدیم روشن نشد بر ما، بدانیم که خیلی چیزها را زیر پا گذاشتهایم؛ خیال کردیم که ما به واجبات عمل کردیم و محرمات را ترک کردهایم.