اهمیت "وحدت" جامعه از نگاه قرآن و عترت
وحدت جامعه در نگاه قرآن و عترت از ضروریات جامعه محسوب میشود و هرکس در زمان کنونی بر طبل تفرقه بکوید، بزرگترین خیانت را به اسلام کرده است.به گزارش واحد خبری کانون شیفتگان حضرت قائم (عج) به نقل از تسنیم ، یکی از مهمترین موضوعات اجتماعی در هر جامعه، مسأله وحدت و همبستگی آن جامعه است. تفرقه و هرج و مرج میان مردم به نابودی جامعه و از بین رفتن آن جامعه خواهد انجامید. جامعه اسلامی نیز از این قاعده مستثنا نیست و وحدت مردم و مسلمین یکی از ضروریات جامعه اسلامی است؛ حتی جوامع اسلامی برای تأثیرگذاری بر دنیا و رشد اسلام در دنیا باید با هم وحدت داشته و از تفرقه و تشتت جلوگیری کنند.
وحدت در یک جامعه آنقدر مهم و ضروری است که در قضیه گوسالهپرست شدن قوم بنیاسرائیل حضرت هارون علیهالسلام همین مسأله را در پاسخ به حضرت موسی علیهالسلام بیان میکند. داستان از این قرار است که حضرت موسی 30 روز برای عبادت خدا به کوه طور میرود و خداوند به او میفرماید باید 10 روز دیگر در آنجا بماند. در این 10 روز سامری از قوم بنی اسرائیل مردم را فریب داده و عده زیادی را گوسالهپرست میکند، بعد از آمدن حضرت موسی و دیدن اینکه برخی از مردم گوسالهپرست شدهاند، به برادر خود اشکال کرده که چرا کاری نکرده و مانع گوسالهپرست شدن مردم نشده است؟
حضرت هاورن علیهالسلام در پاسخ به حضرت موسی علیهالسلام میفرماید: «قَالَ یَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلَا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی [طور/ 96] گفت: ای پسر مادرم! نه ریش مرا بگیر و نه سرم را، من ترسیدم که بگویی: میان بنی اسرائیل تفرقه و جدایی انداختی و سفارش مرا [در حفظ وحدت بنی اسرائیل] رعایت نکردی.»
این آیات بیان میکند وحدت میان مردم یک جامعه بسیار مهم و حیاتی است، به حدی که از گوسالهپرست شدن مردم نیز مهمتر است. حضرت هارون علیهالسلام برای اینکه تفرقه ایجاد نشود و بنیاسرائیل به دو گروه تبدیل نشود، با آنان برخورد عملی نکرد و منتظر ماند تا حضرت موسی علیهالسلام بیاید، پس وحدت میان مردم و یکپارچگی امت از اهمیت بیشتری برخوردار است.
همین مسأله در زمان رحلت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نیز رخ داد و برخی حق امیرالمؤمنین علیهالسلام را غصب کرده و از رسیدن به خلافت ممانعت کردند و خلافت را که حق مسلم ایشان بود و در غدیر به خلافت رسیده بود غصب کردند، اما حضرت سکوت کرد و هیچ برخورد عملی با این کار انجام نداد و حتی آنان به در خانه حضرت ریختند و دستان حضرت را بستند و به همسرش حضرت فاطمۀ زهرا سلاماللهعلیها نیز جسارت کردند، اما امیرالمؤمنین علیهالسلام سکوت اختیار کرد.
بعدها خود حضرت، علت سکوت خود را جلوگیری از تفرقه بین امت اسلامی ابراز کرده و در پاسخ به معاویه فرمودند: «... من به خوبی دریافتم که حق من به یغما رفته و من با شکیبایی آن را رها کردم. ای معاویه، هنگامی که مردم با ابوبکر بیعت کردند، پدرت ابوسفیان پیش من آمد و گفت: پس از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله تو شایستهترین فرد برای زعامت مسلمانان هستی و من در برابر مخالفان، از تو حمایت میکنم، دستت را دراز کن تا با تو بیعت کنم؛ اما من از پذیرفتن پیشنهاد وی خودداری کردم.
ای معاویه، تو میدانی که پیوسته پدرت این گفته خود را تکرار میکرد و از آنجا که حکومت اسلامی نو پا بود، و احتمال چند دستهگی در میان مسلمانان میرفت، من به سخن او گوش ندادم و در خانه خود نشستم».[1]
همچنین حضرت در نامهای برای مصریان چنین مینویسند: «... چون او (پیامبر اکرم(ص)) به سوى خدا رفت، مسلمانان پس از وى برای تصاحب حکومت به جان هم افتادند؛ ... پس ترسیدم که اگر اسلام و مسلمانان را یارى نکنم، رخنهاى در آن بینم یا ویرانی که مصیبت آن بر من سختتر از [محروم ماندن از خلافت] است و از دستدادن حکومت شما».[2]
بنابراین حضرت به دلیل حفظ وحدت میان مسلمین و جلوگیری از تفرقه و تشتت میان امت اسلامی، حق خود را نادیده گرفته و دست به شمشیر نمیبرد و سکوت اختیار میکند و حتی در برابر هتک حرمت خانه و همسر خود نیز عکسالعلمی نشان نمیدهد، در حالی که برای ایشان بسیار سنگین و سخت بود.
امروزه نیز وحدت جامعه اسلامی ایران از ضروریات جامعه است، وحدت مذهبی نیز یکی از مهمترین مظاهر وحدت است، به این معنا که شیعه و سنی که در این مملکت زندگی میکنند باید در کنار هم بوده و دست در دست هم گذاشته و جامعه اسلامی را پیش برده و در مقابل دشمن تا دندان مسلح و خونخوار خود که با اصل اسلام مخالف است، مقابله کنند.
در سالهای اخیر که آمریکا و غرب با تمام امکانات و توان خود به جنگ با اسلام و دین آمدهاند و اصل اسلام را هدف قرار داده و به توهین پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله روی آوردهاند، وحدت میان جامعه شیعه و سنی ضرورت بیشتری دارد، الان فرانسه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله را که نقطه اشتراک بین شیعه و سنی است هدف قرار داده، لذا شیعه و سنی هم باید اختلافات را کنار گذاشته و دست از تکفیر همدیگر بردارند و دست در دست هم گذاشته و با در کنار هم بودن، مشتی باشند بر سر دشمن اسلام.
بنابراین هر کس در زمان کنونی بر طبل تفرقه بکوید و شیعه یا سنی را تکفیر کند و واجب القتل بداند و برادرکشی راه بیاندازد و یا هر شیعهای که به مظاهر و مقدسات اهل تسنن توهین کند و احساسات آنان را جریحهدار کرده و تفرقه ایجاد کند، بزرگترین خیانت را به اسلام کرده است.
* حجتالاسلام محمد فرضیپوریان استاد حوزه علمیه قم
---------------------------
پینوشت:
[1]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403 ق، ج29، ص632.
[2]. نهجالبلاغه، نامه 62.
|