آخرین اخبار
کد خبر : 16184 تاریخ ثبت : 1399/8/21 13:30:27
به مناسبت سالروز شهادت سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم

جوان ایرانی که آتش موشک‌هایش بلای آسمانی دشمن شد

شهید حسن طهرانی مقدم متولد محله سرچشمه تهران، جوانی سر به زیر و با ایمان که مانند بسیاری از جوانان نسل انقلاب، پاسداری از نهضت را تکلیف خود دانست و در نهایت آتش موشک ها و توپخانه اش بلای آسمانی بعثی ها، منافقین و صهیونیست ها شد.

به گزارش واحد خبری کاتون شیفتگان حضرت قائم (عج) به نقل از تسنیم ، حسن تهرانی مقدم در 6 آبان ماه 1338 در محله سرچشمه تهران متولد شد. به علت شغل پدرش (محمود تهراني مقدم)، كه به پيشه خياطي مشغول بود، به محله شكوفه و سپس به محله بهارستان نقل مكان كرد و مقاطع ابتدايي و دبيرستان را در همين مناطق گذراند. در سال 1348 در مسجد زينب كبراي سرچشمه، زير نظر آيت‌الله سيدعلي لواساني امام جماعت و مدير مسجد،‌ تعليمات ديني و مقدمات آشنايي با اسلام را فرا گرفت و به همراه برادرانش در گروه سرود مسجد شروع به فعاليت كرد. 

 
اين گروه سرود، هسته‌ اصلي گروه سرودي بود كه در روز 12 بهمن 57 در فرودگاه مهرآباد و در مراسم استقبال از امام(ره) به اجراي برنامه پرداخت.
 
در سال 1356 شهيد بزرگوار حاج حسن تهراني‌مقدم پس از پايان دوره تحصيلات متوسطه در رشته صنايع (برش قطعات صنعتي) در مقطع فوق‌ديپلم مدرسه عالي تكنيكيوم نفيسي پذيرفته شد. در سال 1357 همزمان با اوج‌گيري فعاليت انقلابي، تحت تاثير برادرش (محمد) به صف انقلابيون پيوست. او در روزهاي منجر به پيروزي انقلاب به اتفاق دوستانش در فعاليت‌هاي زيرزميني، نارنجك‌هاي دستي مي‌‌ساخت كه با استفاده از سه راهي لوله آب توليد مي‌شد. شب 22 بهمن در ميدان امام حسين(فوزيه سابق) با پرتاب نارنجك دستي يك خودروي نظامي ارتش را مصادره و سرهنگ سوار بر خودرو را به اسارت درآورد. 
 
در سال 1358 حسن تهراني مقدم در مقطع ليسانس رشته مهندسي صنايع پذيرفته و به اخذ مدرك مهندسي در اين رشته موفق شد. تهراني مقدم در 21 سالگي و در ابتداي شكل‌گيري رسمي سپاه پاسداران، به عنوان مسئول اطلاعات منطقه‌ 3 سپاه شمال، مشغول به فعاليت شد و تا 59/7/31 در اين سمت باقي ماند. در زمان بروز ناآرامي‌ها در نقاط مرزي كه مهم‌ترين آنها حوادث تجزيه‌طلبانه در كردستان بود، سپاه را در 15 ماه اول عمر خود متوجه ضرورت تقويت صبغه نظامي كرد. با اين رويكرد تا شهريور 1359 كه كشور در آستانه هجوم رژيم بعث عراق قرار گرفت، حداكثر توان رزمي سپاه، تعداد معدودي گردان‌هاي رزمي بود كه با روش‌هاي چريكي و غير كلاسيك، درگير مبارزه با اشرار و ضد انقلابيون مسلح در كردستان شدند. 
 
سنگين‌ترين سلاحي كه در آن دوران در اختيار سپاه بود، تعدادي خمپاره‌انداز و آرپي‌جي و تيربار بود، در حالي كه در همين وضعيت، ضد انقلابيون در كردستان، حتي به توپخانه نيز مجهز بودند. شايد آمار كل سلاح‌هاي سپاه در آن مقطع از چند هزار تفنگ  ژ3 ، كلت، آر پي‌جي و ده‌‌ها قبضه خمپاره‌انداز تجاوز نمي‌كرد. 
 
در 1359 بعد از عمليات ثامن‌الائمه كه منجر به رفع محاصره آبادان شد‌، از جمله غنائم به دست آمده از عراق، يك آتشبار توپخانه 155 ميليمتري كششي بود كه از جانب دشمن در شمال آبادان، بين دارخوين و پل مارد مستقر بود. اين آتشبار توپخانه بلافاصله تعمير و عملياتي شد و در همان منطقه، عليه دشمن به كار گرفته شد. سه ماه بعد در عمليات فتح بستان، مجددا يك گردان توپخانه 130 ميليمتري و يك آتشبار 105 ميليمتري پرتغالي ارتش عراق از سوي رزمندگان تيپ 14 امام حسين(ع) اصفهان به غنيمت گرفته شد كه اين گردان به دستور حسين خرازي(فرمانده تيپ) سازماندهي شده و در عمليات فتح‌المبين در پشتيباني از گردان‌هاي مانوري بسيجي مبادرت به اجراي آتش كرد.اين دو اتفاق، مبدا شكل‌گيري توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي است.
 
 آذر 1360حاج حسن بعد از عمليات ثامن‌الائمه، متوجه ضعف آتش پشتيباني خودي مستقر در خطوط مقدم جنگ شد،. مدت‌ها روي اين موضوع فكر كرد و سرانجام در پاييز 1360 طرح ساماندهي آتش پشتيباني (خمپاره‌اندازها) را به صورت سنجيده و مدون تقديم حسن باقري كرد. نامه را محسن رضايي(فرمانده وقت كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي) امضا كرد و تحويل حسن باقري داد و حسن باقري آن را به حسن مقدم داد. حاج حسن نامه تايپ شده را خواند و ديد طرح خودش درباره ساماندهي خمپاره‌اندازها به منظور پشتيباني از نيروهاي پياده است. 
 
در نامه خطاب به فرماندهان قرارگاه قدس، نصر، فجر و فتح سپاه در جبهه‌هاي جنوب آمده بود: «برادر حسن مقدم به عنوان فرمانده پشتيباني‌كننده آتش‌هاي خمپاره‌اي سپاه معرفي مي‌شوند؛ لازم است با او همكاري كنيد». 
 
از 20 مرداد 1365 تا 10 دي 1365 بعد از عمليات والفجر 8 و قبل از كربلاي 4، ليبيايي‌ها در همكاري موشكي كارشكني كردند و ما توان جواب دادن نداشتيم. ما در 20 مرداد 1365، پالايشگاه نفتي الدوره عراق را زديم. در اين مقطع پنج موشك زديم ولي به دليل كارشكني ليبيايي‌ها 35 روز توان پاسخ نداشتيم. ليبيايي‌ها 38 ايراد روي سكوي قطعات گذاشته بودند. بعضي از قطعات همزمان با مذاكراتي از كره شمالي وارد شد.به روايت محسن رضايي: «قذافي فكر كرده بود با دادن تعدادي موشك مي‌تواند دل مارا به دست بياورد و امام بعد از گذشت چند سال از انقلاب به او اجازه ملاقات مي‌دهد كه به ايران بيايد، بنابراين چندين موشك به همراه لانچر پرتاب و تعدادي كارشناس را به ايران فرستاد. همين كه ما مشغول كار با آنها شديم، شنيديم كه پادگاني كه برايشان در نظر گرفته‌ايم را ترك كرده‌اند و به همراه قطعاتي از موشك‌ها به سفارت ليبي رفته‌اند، به طوري كه نمي‌توان از موشك‌ها استفاده كرد. حسن و تيمش ظرف دو ماه اين موشك‌ها را عملياتي كردند و به محض اينكه عراق موشك زد، ما هتل الرشيد را كه محل تجمع ديپلمات‌ها بود زديم».
 
راه‌اندازی یگان موشکی حزب‌الله در لبنان ؛ محمد تهراني مقدم برادر شهيد از اين رويداد چنين سخن مي‌گويد: «حاج حسن‌ حتی به لبنان هم آمد و یگان موشکی حزب‌الله را در آنجا ایجاد کرد. تقریباً در سال 66-65 بود. بچه‌های حزب‌الله لبنان بسیار دوستدار حاج حسن‌آقا بودند. با کارهایی که ایشان انجام داد، حزب‌الله موفق به تجهیز سلاح‌هایی شد که هرگاه صهیونیست‌ها شرارتی می‌کردند، با پاسخ دندان‌شکن مواجه می‌شدند. الان هم قاطعانه بگویم، رژیم صهیونیستی اگر هرگونه عملیات یا تهدیدی را علیه جمهوری اسلامی داشته باشد، از ناحیه موشک‌های حزب‌الله لبنان مشت محکمی را دریافت خواهد کرد که قلب تل‌آویو را زیر و رو مي‌کند. باید بگویم بهترین هدیه حاج حسن آقا به مردم و حزب الله لبنان، آموزش و انتقال تجربیات  موشکی به  این کشور بود، به طوری که در جنگ ۳۳ روزه و جنگ ۲۲ روزه غزه، پیروزی حزب الله و بچه‌های حماس علیه صهیونیست‌ها مدیون همین آینده‌نگری ایشان بود که رزمندگان حزب‌الله را آموزش دادند. از همین طریق بود که حزب‌الله توانست سیستم موشکی‌اش را ایجاد کند و نه تنها مانع پیشرفت رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان شد بلکه تمام نقشه‌های صهیونیست‌ها را نقش بر آب کرد». 
 
دستيابي به "نازعات" اولين موشك ايراني؛ 1366 به روايت سردار نامي: «همزمان با انجام عمليات‌هاي مقابله به مثل موشكي و با پيگيري‌هايي كه خود سردار مقدم داشتند، در اواخر جنگ به يك سامانه موشكي و راكت ساخت داخل دست پيدا كرديم به نام راكت نازعات، كه بردش بين 80 تا 120 كيلومتر است و با تلاش‌هايي كه انجام داده بودند به 150 كيلومتر رسيده بود. از دلايل طراحي و ساخت اين سامانه، كمك در كنار موشك اسكاد بود كه بتواند با يك نواخت تير بالا قدرت مقابله با جنگ شهرها را داشته باشد. موشك اسكاد، موشك گران قيمتي است و به لحاظ آماده‌سازي و كم و كيف پرتاب براي اهداف خاص استفاده مي‌شود. ما بعضا اهدافي داشتيم با ابعاد گسترده كه حتما نياز به دقت يا قدرت انفجار زياد داشت، منتها تنها سامانه‌اي كه داشتيم همين اسكاد بود و لذا از همان مقطع، همزمان با فعاليت تحقيقاتي جهت ساخت موشك‌هاي اسكاد، ساخت سامانه‌هاي ارزان قيمت و داراي قدرت مانور بالاتر نيز آغاز شد، تا بتوانيم بعضي از اهدافي را كه ارزش و اهميت چنداني ندارد با آن سامانه مورد اصابت قرار بدهيم. همانجا تلاش و پيگيري براي ساخت و توليد موشك نازعات در اولين قدم طرح‌ريزي شد و در دستور كار قرار گرفت كه ما در پايان جنگ، يعني اواخر سال 1366 موفق شديم به اين سامانه دست پيدا بكنيم».
 
شركت در عمليات مرصاد؛ مرداد 1367به روايت سردار نامي: «در بحبوحه عمليات مرصاد ديديم سردار مقدم به عنوان يك خدمه پاي يك خمپاره 120 در حال شليك به سمت دشمن و منافقين است. سردار مقدم يعني كسي كه به عنوان فرمانده موشكي در حال انجام وظيفه بود وقتي ضرورت را احساس مي‌كند، مي‌آيد به عنوان يك خدمه 120 به مقابله با دشمن».موفقيت در ساخت شهاب3 ؛ 1377روايت سردار «عباس خاني آراني» جانشين فرمانده توپخانه و موشكي نيروي زميني سپاه، از اين اتفاق بدين ترتيب بود: «درست است كه وزارت دفاع به عنوان واحد پشتبياني كننده نيروهاي مسلح در بحث ساخت موشك «شهاب 3» وارد مي‌شود، اما عمده كارهاي تحقيقاتي‌اش را شهيد مقدم انجام داده بود. اين شهيد عزيز عقيده داشت نبايد چيزي را ديگران بسازند و بعد آن را به ما بدهند. به عبارت ديگر مي‌گفت اگر نيروهاي مسلح ما درك كردند بنابر نوع تهديد به چه ابزاري براي مقابله نياز دارند، بايد براي توليد آن گام بردارند. زيرا متخصصان داخلي كشورمان از توانمندي و قدرت عمل بسيار بالايي برخوردار هستند».
 
ساماندهي صعود بزرگ به قله دماوند؛ 1381روايت سردار «يدالله مكاري» مسئول هيات كوهنوردي سپاه از اين صعود بدين شكل است: «كاري كه سردار حسن مقدم انجام داد، كاري بس دشوار و بزرگ بود ولي از آنجا كه قربة الي‌الله بود و همراه با توكل و نشأت گرفته از نام ائمه و ياري گرفتن از آنها بود،‌ باموفقيت به انجام رسيد. صعود به قله دماوند بدون شك براي اولين و آخرين بار بود كه اجرا شد. در سالروز ميلاد حضرت فاطمه زهرا(س) از چهارده يال كوه دماوند با نام چهارده معصوم با شركت 5 هزار كوهنورد از سراسر رده‌هاي سپاه انجام شد كه از اين تعداد، 4137 نفر آنان موفق به صعود بر بام ايران يعني قله دماوند شدند و حديث كسا را آنجا قرائت كردند».
 
جانشين نيروي هوا فضاي سپاه؛ 1384شهيد تهراني مقدم در تاريخ 1384/7/1 به عنوان جانشين سردار علي زاهدي در نيروي هوا فضاي سپاه پاسداران منصوب شد.رئيس سازمان جهاد خودكفايي سپاه؛ آذر 138525 آذرماه 1385 بود كه حاج حسن مقدم به عنوان مشاور فرمانده كل سپاه در امور موشكي و رئيس سازمان خودكفايي سپاه انتخاب شد. 
 
 
سردار حسن تهراني‌مقدم تا روز آخر عمر نيز به عنوان مسئول این سازمان در ایجاد یک توان علمی و دانشی پایه و زیر بنایی مشغول کارهای علمی و تحقیقاتی بود و در روز شهادتش در پادگان اميرالمومنين(ع) شهرستان ملارد در حالي که براي آزمايش موشكي، آماده مي‌شد، بر اثر انفجار زاغه مهمات، به ياران شهيدش (احمد كاظمي، حسن شفيع زاده، حسن غازي،‌غلامرضا يزداني، عليرضا ناهيدي، مصطفي تقي‌خواه و ...) پيوست.
اخبار مرتبط
کلمات کلیدی
ثبت دیدگاه