حضرت فاطمه (س)؛ قهرمان مبارزه با جریان تحریف
حضرت زهرا(س) باوجود غربت و تنهایی کامل و حتی به قیمت جان پاک و مطهر خود، اجازه ندادند تا اهداف شوم اهالی سقیفه به بار بنشیند و مسیر نورانی ولایت از دسترس حقیقتطلبان تاریخ، دور بماند.به گزارش واحد خبری کانون شیفتگان حضرت قائم (عج) به نقل از شبستان ، حق و حقیقت به دلیل جذابیت ذاتی و مطابقت کامل با فطرت بشری، همواره مورد اشتیاق و توجه انسانها است و جای هیچ تردیدی در گرایش به سمت آن وجود ندارد. در این میان، یک عامل بازدارنده وجود دارد که میتواند بشر را از این مسیر فطری دور نماید و او را از وصول به حقیقت، بازدارد.
«تحریف حقیقت» موضوع بسیار مهم و خطرناکی است که در طول تاریخ بشر، همواره به عنوان یکی از ابزارهای اثرگذار، مورد استفادهی اهل باطل قرار گرفته است و در موارد بسیاری نیز -دست کم در کوتاهمدت- سبب انزوای حق و جولان باطل گردیده است. سرسلسله و بنیانگذار جریان تحریف در طول تاریخ را باید ابلیس دانست که پس از مغضوب و بیآبروشدن در محضر الهی، قسم یاد کرد تا به اغوای مردم بپردازد[1] و اغوا -در واقع- همان تحریف حقیقت است که با ایجاد اختلال در دستگاه عقل و فطرت، به صورتها و شکلهای مختلفی سعی میکند تا دستگاه محاسباتی افراد جامعه را در تشخیص حق و زیباییهای آن، مختل و باطل را در پیش چشم ما زیبا و درست، جلوه دهد.
این حرکت خزنده و خطرناک پس از رحلت پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله) با تمام قوا به میدان آمد و سعی کرد تا موضوع امامت و جانشینی آن حضرت(ص) را که بارها بر آن تصریح و تأکید شده بود، دستخوش تحریف نماید. عناصر این تحریف خطرناک، با ایجاد فضایی پر از رعب و وحشت -که براساس مفاهیم عصر کنونی، میتوان آن را یک کودتا نامید- و با زیرپا گذاشتن تمام سفارشهای انجام شده -مخصوصاً آنچه در هجده ذیالحجه سال دهم هجری در غدیر خم انجام شد- تلاش کردند تا نصب و تعیین الهیِ امام معصوم که شعبه و شعاعی از ولایت پروردگار برای هدایت جامعه به سمت سعادت است را تحریف نمایند و آن را به یک امر زمینی و بشری تنزل دهند و از این رهگذر، مانع از درخشش خورشید ولایت در اجتماع شوند.
در این میان، بزرگ بانوی عالم اسلام و برترین زنان دو عالم یعنی حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) با درک صحیح از این خطر عظیم که ممکن بود تمام زحمات انبیاء در طول تاریخ و نیز تلاشهای طاقتفرسای پیامبر اعظم (علیهوآلهوعلیهمالسلام) را بر باد دهد، وارد میدان مبارزه شد و با وجود غربت و تنهایی کامل و حتی به قیمت جان پاک و مطهر خود، اجازه ندهد تا اهداف شوم اهالی سقیفه به بار بنشیند و مسیر نورانی ولایت از دسترس حقیقتطلبان تاریخ، دور بماند.
در ماجرای حمله به خانهی امیرالمومنین (سلاماللهعلیه)، آتشزدن درب و ورود بدون اجازه به داخل خانه، این فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) بود که برای اتمام حجت با تاریخ به پشت درب رفت و مهاجمان را از حمله به خانهای با آن قداست، برحذر داشت. جایگاه باعظمت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در میان مسلمانان از امور قطعی و یقینی است و آن حضرت(س) با توجه به همین واقعیت، پشت درب خانه رفت تا حمایت کامل خود را از حضرت علی (علیهالسلام) به همه اعلام کند، چون حرف عناصر حملهکننده این بود که علی (ع) باید برای بیعت با خلیفه به مسجد بیاید، اما این درخواست ناصواب، با مخالفت اهلبیت (علیهمالسلام) مواجه شد تا جریان تحریف، نتواند اهداف شوم خود را در فریب و انحراف جامعه، محقق نماید.
البته وقاحت و جسارت هجومآورندگان به اندازهای زیاد بود که نه تنها به امر دختر رسول خدا (ص) مبنی بر عدم ورود بیاجازه، توجهی نکردند بلکه با آتش و ضرب لگد بر درب، جسارت را به اوج رساندند و موجب آسیب جدی آن بزرگوار (س) شدند. حتی اگر آن خانه را یک خانهی عادی میدانستند بنا بر دستور قرآن در آیهی 28 از سورهی نور، نباید بدون اجازه وارد میشدند؛[2] چه رسد به اینکه آن خانه، بر اساس آیهی 36 از سورهی نور، خانهی ویژهای بود[3] که بنا بر تصریح قرآن، نباید بدون اجازه به آن وارد میشدند.[4] همین حرکت شجاعانه از سوی حضرت فاطمه (علیهاالسلام) سبب شد تا در طول تاریخ و امروز، همه بدانند که آن حضرت، با آن چه در ماجرای جانشینی پیامبر (ص) رخ داد، موافق نبود و آن را قبول نداشت.
عدم رضایت تنها یادگار پیامبر اعظم (ص) از آن دو نفر نیز از موضوعاتی است که در مقابله با جریان تحریف و روکردن دست مخالفان حقیقت، انجام گرفت و در منابعی مثل کتاب صحیح بخاری -که از معتبرترین کتب نزد اهل سنت است- به صراحت، بیان شده است.[5] با این وجود و با علم به اینکه رضایت حضرت فاطمه (س) مساوی با رضایت خداوند و عدم رضایت ایشان، برابر با عدم رضایت پروردگار است، این نکته بر همگان آشکار میشود که عناصر فعال در ماجرای سقیفه و جانشینی پیامبر (ص) مورد غضب آن بانوی بزرگ بودند و همین حقیقت، برای زدودن گرد تحریف از آینهی شفاف حقیقت، کفایت میکند و طالبان حقیقت را بس است.
بندهای مهم وصیت حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) در اینکه نباید آن افراد، در تشییع بدن مطهر ایشان شرکت کنند و نیز مخفیبودن قبر آن حورای انسیه (س) نیز دقیقاً در راستای مقابله با جریان تحریف صورت گرفت تا بر جهانیان ثابت کند که غاصبان حکومت، صلاحیت حضور در مراسم تشییع و اقامهی نماز بر پیکر آن بزرگوار را نداشتند تا این سوال مهم برای آیندگان، مطرح شود که اگر کسی که بر مسند پیامبر (ص) نشست واقعاً صاحب صلاحیت بود و امام زمان خود به حساب میآمد، پس چرا حضرت فاطمه (س) حاضر نشد او بر پیکرش نماز بگذارد و در مراسم تشییع، حاضر شود؟[6]
این موارد، تنها گوشهای از اقدامات سرور و سرآمد زنان در طول تاریخ است که باید او را «پرچمدار و قهرمان مبارزه با جریان تحریف» نامید که برای دفاع از حق و مقابله با تحریف انجام گرفت تا جویندگان صراط مستقیم الهی، راهی برای کسب واقعیت داشته باشند و دست عناصر تحریف از پایمالکردن حق، کوتاه و ناکام بماند.
در روزگار کنونی که جریان تحریف، دوباره به کار افتاده تا با وارونهکردن حقایق و ایجاد خطا در محاسبات عقلی و فطری مردم، اغراض شوم خود را محقق سازد، بر پیروان آن بانوی بزرگ لازم است تا با تأسی به مسلک نورانی ایشان، به روشنگری مداوم و فراگیر در جهت تبیین حقیقت بپردازند و مانع از تحریف حقایق گردند که اگر انشاءالله چنین شود شاهد فروپاشی نقشهها و نیرنگهای دشمنان علیه ملت ایران خواهیم بود.
نویسنده: حجت الاسلام رضا رستمی، کارشناس سطوح عالی حوزه علمیه قم
پینوشت ها:
[1] قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِین» (قران کریم، سورهی صاد، آیهی 82)
[2] فَإِن لَّمْ تجَِدُواْ فِيهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتيَ يُؤْذَنَ لَكمُ ْ وَإِن قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُواْ فَارْجِعُواْ هُوَ أَزْكيَ لَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيم»، ترجمه: و اگر در خانه، كسى را نيافتيد، داخل مشويد تا شما را رخصت دهند. و اگر گويند: بازگرديد؛ بازگرديد. اين برايتان پاكيزهتر است. و خدا به هر كارى كه مىكنيد آگاه است.
[3] فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ و يُسَبِّحُ لَهُ و فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْأَصَالِ.» ترجمه: آن نور در خانههايى است كه خدا رخصت داد ارجمندش دارند و نامش در آنجا ياد شود و او را هر بامداد و شبانگاه تسبيح گويند.
[4] يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لاتَدْخُلُواْ بُيُوتَ النَّبِيِ ّ إِلا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ» (احزاب/54)
[5] فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ صلي الله عليه وسلم فَهَجَرَتْ أَبَا بَكْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتي تُوُفِّيَتْ.» ترجمه: فاطمه دختر رسول خدا از ابوبكر ناراحت و از وي روي گردان شد و اين ناراحتی ادامه داشت تا از دنيا رفت. ( صحيح البخاری، ج 3، ص 1126، ح2926 )
[6]وَعَاشَتْ بَعْدَ النبي صلي الله عليه وسلم سِتَّةَ أَشْهُرٍ فلما تُوُفِّيَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيٌّ لَيْلًا ولم يُؤْذِنْ بها أَبَا بَكْرٍ وَصَلَّي عليها» ترجمه فاطمه پس از رسول خدا شش ماه زنده بود و چون از دنيا رفت همسرش علی شبانه او را دفن كرد و به ابوبكر خبر نداد و خودش بر بدن فاطمه نماز خواند. (صحيح البخاری، ج 4، ص 1549، ح 3998)