تدوین جوامع حدیثی مرهون زحمات شاگردان امام باقر (ع) است
عضو هیئت علمی گروه شیعه شناسی دانشگاه علامه، با اشاره به حیات علمی و دستاوردهای مکتب امام محمدباقر(ع) و شاگردان آن حضرت گفت: تدوین جوامع حدیثی مرهون تلاشهای شاگردان امام باقر(ع) است.به گزارش واحد خبری کانون شیفتگان حضرت قائم (عج) به نقل از مهر ، پنجمین امام شیعیان حضرت امام محمد باقر (ع) به سبب اشراف بر عرصههای مختلف علمی به باقرالعلوم (شکافنده علوم) ملقب بود. آن حضرت تلاش و مجاهدت فراوانی در راستای نشر و گسترش مباحث مختلف علمی در جامعه اسلامی کرد چرا که بعد از مدتها شرایط جامعه ناشی از تغییر و تحولات سیاسی به سمتی حرکت کرده بود که فضا برای فعالیت آن امام همام فراهم و در نتیجه جلسات درس و بحث متعددی برگزار شد به گونهای که حاصل این رونق علمی در آن دوره، شاگردان فراوانی شد که هرکدام در رشتهای خاص مبرز بوده و در راستای روشنگری جامعه فعالیت میکردند.
شیخ صدوق از «عمر بن شعره» نقل میکند که گفت: «از جابر بن یزید جعفی سوال کردم: چرا امام محمد باقر علیه السلام را «باقر» نامیدید؟ گفت: و یبقرالعلم بقراً: شکافت علم را شکافتنی و آشکار ساخت آن را».
بر آن شدیم در سالروز ولادت پنجمین امام باقر (ع)، بخشی از فعالیتها، مکتب علمی و شاگرد پروری آن حضرت را بررسی کنیم. در این راستا با «سعید طاووسی مسرور» عضو هیئت علمی گروه شیعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی به گفتگو نشستهایم که در ادامه حاصل آن را میخوانید:
*در منابع مختلفی از سنت شاگرد پروری و تربیت اصحاب از سوی امام محمدباقر (ع) به منظور هدایت، آگاهی و سوق دادن جامعه به سمت مباحث علمی سخن به میان آمده است، با توجه به این مساله، به منظور آشنایی هرچه بیشتر مخاطبان ما اشارهای به شاکله این مکتب علمی داشته باشید
اساساً شاگرد پروری از جمله مهمترین اقداماتی است که امام محمدباقر (ع) در راستای حفظ اسلام و مکتب حقه اهل بیت (ع) در طول حیات پر برکت خود به عنوان یک خط فکری-تربیتی دنبال کرد. هرکدام از این شاگردان و راویان منجر به نشر اسلام اصیل در برابر اسلام اموی شدند.
باید توجه داشته باشیم که آن حضرت اصحاب و راویان متعددی داشته است به این شکل که شیخ طوسی از ۴۶۸ نفر به عنوان اصحاب امام باقر (ع) نام برده است که طبعاً تعداد واقعی اصحاب و راویان آن امام همام با توجه به نقلهای تاریخی بیشتر از این هم میتواند باشد.
یکی از نکاتی که در این بحث باید به آن بپردازیم، تفاوت راویان و شاگردان حضرت است، اساساً این دو با یکدیگر تفاوت دارند به این دلیل که شاگرد در توصیف فردی است که ملازمت با مکتب امام داشته و مدت قابل توجهی از محضر آن حضرت استفاده کرده و از نظر مکتبی و جریانی، پیرو تابع آن امام همام بوده باشند. در این بین اما، افراد متعددی نیز از اهل سنت بودند که به علم و فضل امام محمدباقر (ع) معترف بودند و از آن حضرت استفاده علمی میکردند که از جمله آنها میتوانیم به «ابوحنیفه»، «سفیان ثوری»، «سفیان بن عیینه» امام اهل سنت مکه و دیگرانی چون «ابن شهاب زهری»، «محمد بن اسحاق»، اشاره داشته باشیم که این افراد جز اصحاب و راویان اهل سنت بودند که از آن حضرت نقل کردند. نکته اینجاست که شاگردان آن امام همام مروج مکتب آن حضرت بودند و این تفاوت عمدهای است که میان راوی و شاگرد وجود دارد.
*کدامیک از شاگردان آن حضرت در جامعه آن زمان و دورههای بعدی منشأ اثر بودند؟
از جمله این شاگردان «زاره بن اعین» است که حدود سال ۱۵۰ هجری قمری درگذشت، او از مهمترین اصحاب و شاگردان امام باقر (ع) بوده و در زمان خودش برجستهترین فقیه شیعه محسوب میشد که مذهب اهل بیت را تعلیم داده و البته قاری قرآن نیز بود. او در عین حال یک متکلم و شاعر بود و گفته میشود پس از گرویدن برخی اعضای خاندان اعین به مذهب تشیع از جمله خواهر و برادر زاره، او نیز تشویق شده و شیعه میشود. نکته قابل توجه در مورد زراره آن است که او روایات متعددی از امام باقر (ع) اخذ کرد به طوری که امام صادق (ع) به نقش زراره در حفظ روایات اشاره کردند.
در واقع «عبدالملک بن اعین» و چهار برادر دیگرش یعنی «زراره» و «حمران» و «بکیر» و «عبدالرحمان» از یاران سرشناس و برگزیده امام باقر (ع) و امام صادق (ع) بودند که برای فراگیری علم و استفاده از محضر آن بزرگواران، همواره مسافت زیاد میان کوفه تا مدینه را طی میکردند. در گزارشی از «ربیعة الرأی» آمده است که به امام صادق (ع) گفتم: آن چند برادر که از عراق به محضرتان میآیند و من بهتر از آنان و مهیاتر برای فراگیری علوم در یاران شما ندیدهام، کیستاند؟ امام فرمود: «آنان خاندان اعین اصحاب پدرم هستند».
اساساً شاگرد پروری از جمله مهمترین اقداماتی است که امام محمدباقر (ع) در راستای حفظ اسلام و مکتب حقه اهل بیت (ع) در طول حیات پر برکت خود به عنوان یک خط فکری-تربیتی دنبال کرد. هرکدام از این شاگردان و راویان منجر به نشر اسلام اصیل در برابر اسلام اموی شدند
همچنین از دیگر افراد تأثیرگذار و شاخص میتوانیم به «محمد بن مسلم ثقفی کوفی» اشاره داشته باشیم که در سال ۱۵۰ هجری قمری درگذشت. او با زراره همدوره بود و از مهمترین فقها در میان اصحاب ائمه و مذهب شیعه به شمار میآمد، شغل و پیشهاش آسیابانی بود اما در کنار فعالیت خود به نشر احادیث اهل بیت میپرداخت و در این مسیر تلاش فراوانی کرد از جمله اینکه برای استفاده از محضر امام باقر (ع) رنج سفر را به جان خرید و به مدینه آمد و به مدت چهار سال در آن شهر زندگی کرد تا در خدمت امام باقر (ع) باشد و از مکتب علمی آن حضرت استفاده کند. محمد بن مسلم میگوید: هر سوالی که از امام باقر (ع) میپرسیدم ایشان پاسخ میدادند تا اینکه جمع سوالات، احادیث و آنچه که شنیدم به ۳۰ هزار مورد رسید.
همین مجاهدت محمد بن مسلم و تعدد این احادیث و روایاتی که از او به جای مانده است حکایت از جایگاه وی دارد. در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که روزی فردی نزد حضرت آمد و گفت: برای من مقدور نیست که برای پرسشهایم در هر زمان به شما مراجعه کنم، اگر شرایط فراهم نبود و نتوانستم حضوراً بیایم باید به چه کسی مراجعه کنم؟ در کتاب «رجال کَشّی» آمده است که حضرت فرمود: به محمد بن مسلم مراجعه کن که او مسائل شرعی را از پدرم آموخت و پدرم از او راضی بود.
اکنون نیز در کتب حدیث شیعه حدود دوهزار روایت از محمد بن مسلم موجود است که نشان میدهد او چه عظمت و جایگاهی میان شاگردان امام باقر (ع) و راویان شیعی دارد.
اما فرد دیگری که میشود به او به عنوان یکی از شاگردان برجسته امام باقر (ع) اشاره داشت «جابر بن یزید جعفی» است، او به مدت ۱۸ سال از کوفه به مدینه هجرت میکند تا از محضر امام باقر (ع) بهره مند شود و سپس به کوفه بر میگردد و احادیث حضرت را در آن شهر رواج میدهد. در واقع وی برای نقل احادیث به مدینه و مکه مسافرت میکرد.
جابر بن یزید جعفی، در این مدت ۱۰ جلد کتاب مینویسد از جمله تفسیر و کتاب «اصل»، او همچنین آثاری در مورد جنگهای جمل، صفین و نهروان دارد، آثار او مبتنی بر روایات امام باقر (ع) و امام صادق (ع) است.
*اگر بخواهید به تنی چند از دیگر افرادی که به نوعی گسترش دهنده مکتب اهل بیت (ع) در آن زمان بودند اشاره بفرمائید، کدامیک از اصحاب و یاران علاوه بر مواردی که مطرح شد نقشی مؤثر داشتند؟
اگر بخواهیم بیش از این مساله را بررسی کنیم باید اشاره به «بُرَید بن مُعاویه عِجْلی» داشته باشیم. او از شاگردان خاص امام محمدباقر (ع) بود. در کتب اربعه از این شخص ۴۰۰ روایت وجود دارد. از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود: «استوانه های زمین و پرچمهای دین چهار نفرند: محمد بن مسلم، برید بن معاویه، لیث بن البختری مرادی و زرارة بن اعین)، همچنین درباره این چهار نفر فرمود: «همانا یاران پدرم افتخار ما هستند چه در حیات و چه پس از مرگشان که آنها زراره، محمد بن مسلم، لیث مرادی و برید عجلی میباشند. قیام کنندگان به عدل و داد و صدق و راستی با آناناند، آنها پیشتازان پیشتازانند و آنان مقربان درگاه حق تعالی می باشند».
دوره امام باقر (ع) و امام صادق (ع) شرایط سیاسی بنی امیه به شدت ملتهب بود و در نتیجه فرصت ائمه بیشتر شده و به نشر معارف دین پرداختند
فرد دیگری که شایسته است در این مجال به خدمات او اشاره کنیم، «ابان بن تغلب» بود. او متوفی سال ۱۴۱ است و در علوم مختلف نظیر ادبیات عرب، علوم قرآنی، قرائت، حدیث و فقه سرآمد بود. در گذشت او مصیبتی برای شیعه بوده است و امام صادق (ع) از فقدان او اندوهگین شد چراکه وی به حق دست پرورده مکتب امام محمدباقر (ع) بود.
*دستاوردی که در دورههای بعد متأثر از فعالیت این شاگردان در جامعه و تمدن اسلامی مشهود شد چیست؟
مهمترین مساله حفظ میراث شیعی است. باید توجه داشته باشیم که دوره امام باقر (ع) و امام صادق (ع) شرایط سیاسی بنیامیه به شدت ملتهب بود و در نتیجه فرصت ائمه بیشتر شده و به نشر معارف دین پرداختند. به همین دلیل بیشترین حجم روایات ما از این دوران است. افرادی که در مکتب این امامان تلمذ کردند به سبب شرایط خاص و فرصتی که فراهم شده بود کتابهای جوامع حدیث شیعی را به رشته تحریر در آوردند و برای آیندگان به یادگار گذاشتند.
آنچه که میتوانم در این فرصت بیان کنم آن است که متأسفانه اکثر قریب به اتفاق شیعیان، حتی اسم این افراد را نشنیدهاند و درکی از جایگاه آنها ندارند و این بدان معناست که در این عرصه کمکاری داشتهایم در حالی که میتوان حتی در مورد این شخصیتها داستان بلند، داستان کوتاه نوشت و فیلم و سریال ساخت.