«یادگار آفتاب» ؛ پژوهشی در زندگی امام حسن مجتبی(ع)

  به گزارش واحد خبری کانون شیفتگان حضرت قائم (عج) ، با شهادت حضرت علی (ع) امامت به امام حسن (ع) رسید و روزگار جانفرسا و دوران سخت زندگانی ایشان آغاز شد. معاویه دشمن سرسخت امام و خاندانش تلاش گسترده ای را علیه ایشان آغاز کرد. او برای رسیدن به قدرت از هیچ کوششی فروگذار نکرد. از این رو میان معاویه و امام حسن(ع) جنگ درگرفت ولی معاویه با ترفندی مکارانه و در شرایطی سخت و پیچیده صلح را بر امام حسن (ع) تحمیل کرد.

 امام حسن مجتبی (ع) با بزرگواری برای جلوگیری از ریخته شدن خون مسلمانان با معاویه صلح کرد و خلافت را به او واگذارد. شرط صلح این بود که معاویه خلافت را پس از خود به امام و خاندان پیامبر (ص) بازگرداند ولی او با حیله گری تمام فرزندش یزید را جانشین خود معرفی کرد. از آنجا که امام با جانشینی یزید که انسانی بسیار شهوت پرست و خام بود مخالفت جدی نشان می داد، معاویه تصمیم به قتل امام گرفت و در جنایتی هولناک امام را به وسیله همسرش مسموم ساخت و به شهادت رساند.

در مراسم دفن، امویان حتی اجازه ندادند که امام را در جوار بارگاه ملکوتی پیامبر اکرم (ص) به خاک سپارند؛ از این رو بنی هاشم پیکر مطهر فرزند رسول خدا (ص) را به ناچار در قبرستان بقیع به خاک سپردند. اکنون با گذشت قرن ها آفتاب حسن در آسمان بقیع شیفتگان حضرت اش را به سوی خود می کشاند. کتاب «یادگار آفتاب» نگاهی به زندگانی و سیره امام حسن (ع) است که با رویکردی تحلیلی نوشته شده است.

 کتاب «یادگار آفتاب» پژوهشی در زندگی و سیره امام حسن مجتبی (ع) نوشته حجت الاسلام ابوالفضل هادی منش از سوی انتشارات بهار دلها منتشر شده است.

کتاب «یادگار آفتاب» مشتمل بر 192 صفحه و 9 فصل است. با زلال کوثر، از ولادت تا شهادت امام علی (ع)، ویژگی های امام مجتبی (ع)، فعالیت های امام مجتبی (ع) پیش از امامت، محل خلافت امام مجتبی (ع)، بررسی رویداد صلح، شرایط فرهنگی جامعه و تلاش های امام مجتبی (ع)، شهادت امام مجتبی (ع)، امام حسن (ع) در نگاه دیگران و گلبرگی از آفتاب عناوین فصول کتاب «یادگار آفتاب» است.

حجت الاسلام ابوالفضل هادی منش نویسنده و پژوهشگری است که در حوزه دین قلم می زند. از جمله کتابهای وی می توان به نور نیایش،خورشید رهنمای، یادگار آفتاب، ژرفای دانش، میراث دار رسول، امام رئوف، دریای جود، شهریار نیکی، کوثر جاودان، سرور شهیدان، پیشوای اندیشه، نعمت عاشورا، بانوان آسمانی و فرازهای عاشورا اشاره کرد.

در قسمتی از کتاب «یادگار آفتاب» می خوانیم: او کودکی زیرک و باهوش بود. هفت سال بیشتر نداشت که پای موعظه رسول خدا حاضر می شد و آنچه را می شنید به ذهن می سپرد و برای مادرش فاطمه (س) بازگو می کرد. وقتی علی (ع) به خانه می آمد، فاطمه (س) آنها را برای علی (ع) می گفت. علی (ع) از او می پرسید:« اینها را از کجا شنیده ای؟» و فاطمه (س) پاسخ گفت:« از فرزند تو حسن». در پی همین ماجرا روزی علی (ع) در گوشه ای از خانه پنهان شد تا ماجرا از نزدیک ببیند. حسن (ع) مانند هر روز دوان دوان پیش مادر آمد تا شنیده هایش را بازگوید ولی نتوانست مانند روزهای دیگر به خوبی کلمات وحی را ادا کند و دچار لکنت شد. فاطمه (س) با تعجب علت را پرسید و حسن (ع) پاسخ داد:« تعجب مکن مادر زیرا بزرگی دارد به سخنان من گوش می دهد و همین سبب شده است تا نتوانم به خوبی بیان کنم». در این لحظه علی (ع) بیرون آمد و کودک باهوش خود را بوسید.

در بخش دیگری از این کتاب آمده است: از آنجا که دشمنان اهل بیت (ع) همواره می کوشیدند تا چهره تابناک آنان را خدشه دار کنند برای شهوت پرست جلوه دادن چهره امام مجتبی (ع) تهمت های ناروایی را به ایشان نسبت می دادند. دشمنان او را فردی معرفی می کردند که نعوذ بالله علاقه وافری به زن ها داشته و پیوسته ازدواج می کرد و طلاق می داد. موج این اتهام های نادرست از دوره خلافت منصور دوانیقی آغاز گردید. او یکی از سرسخت ترین دشمنان اهل بیت (ع) بود و برای سرکوبی قیام های علویان و برای جلوگیری از پشتیبانی مردم از آنان و تحکیم حکومت استبدادی از هیچ کوششی فروگذار نمی کرد. او با پخش خبرهای جعلی درباره اهل بیت و تشویق دیگران به پراکندن این گونه دروغ ها می کوشید تا چهره و جایگاه بلند اهل بیت (ع) را ناآنان آاخدشه دار کند.

گفتنی است، کتاب «یادگار آفتاب» نوشته حجت الاسلام ابوالفضل هادی منش مشتمل بر 192 صفحه در شمارگان دو هزار نسخه با قیمت 16 هزار تومان در قطع رقعی از سوی انتشارات بهار دلها چاپ و روانه بازار کتاب شده است.