آخرین اخبار
کد خبر : 17533 تاریخ ثبت : 1400/2/15 13:14:34

استغفار صادقانه، شاهرگ شیطان را قطع می‌کند

ای آدم به تو و فرزندانت این فرصت را می‌دهم که استغفار کرده و به سوی من رجوع کنید، اگر در قبال شیطان ضعف نشان داده و خطا کردید به شما فرصت استغفار و توبه داده تا به سوی من برگردید.

به گزارش واحد خبری کانون شیفتگان حضرت قائم (عج)  به نقل از مهر ، محمد علی انصاری، مفسر قرآن کریم و استاد حوزه و دانشگاه به تفسیر آیاتی از قرآن کریم، بیانات امیر حکمت و بلاغت امیرمومنان امام علی (ع) و شرح دعاهای صحیفه سجادیه پرداخته است که به صورت روزانه و موضوعی، در ماه مبارک رمضان تقدیم مخاطبان می‌شود. در روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان محمدعلی انصاری مفسر قرآن به تفسیر حدیثی از پیامبر (ص) پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:

پیامبر (ص) فرمودند: «اَلا اُخْبِرُکُمْ بِشَیْ ءٍ اِنْ اَنْتُمْ فَعَلْتُموهُ تَباعَدَ الشَّیْطانُ مِنْکُمْ کَما تَباعَدَ الْمَشْرِقُ مِنَ الْمَغْرِبِ؟ قالوا: بَلی، یا رسول اللّه قالَ: اَلصَّوْمُ یُسَوِّدُ وَجْهَهُ وَ الصَّدَقَةُ تَکْسِرُ ظَهْرَهُ وَ الْحُبُّ فِی اللّه وَ الْمُوازَرَةُ عَلَی الْعَمَلِ الصّالِحِ یَقْطَع دابِرَهُ وَ الاْسْتِغْفارُ یَقْطَعُ وَ تینَهُ و لکلّ شیء ء زکاة و زکاة لأبدان الصّیام».

«آیا شما را از چیزی خبر ندهم که اگر به آن عمل کنید، شیطان از شما دور شود، چندان که مشرق از مغرب دور است؟ عرض کردند: چرا. فرمودند: روزه روی شیطان را سیاه می‌کند، صدقه پشت او را می‌شکند، دوست داشتن برای خدا و همیاری در کار نیک، ریشه او را می‌کند و استغفار شاهرگش را می‌زند و برای هر چیزی زکات است و زکات بدن‌ها روزه است».‌

«…الاْسْتِغْفارُ یَقْطَعُ وَ تینَهُ …» «استغفار حقیقی شاهرگ شیطان را قطع می‌کند.»

حضرت آدم (ع) گفت پروردگارا شیطان در من و فرزندانم به صورت پنهان نفوذ کرده و همچون خون جاری در وجود و قلب ما وارد شده و وسوسه خود را آغاز می‌کند؛ الهی مقابله با این شیطان و دشمن داخلی بسیار سخت است، به من و فرزندانم فرصتی و چیزهای بده که مقابل او ما هم قوی باشیم، خطاب رسید ای آدم به تو و فرزندانت این فرصت را می‌دهم که استغفار کرده و به سوی من رجوع کنید، اگر در قبال شیطان ضعف نشان داده و خطا کردید به شما فرصت می‌دهم که استغفار و توبه کرده و به سوی من بازگشت داشته باشید.

حضرت آدم (ع) گفت خدایا تا چه زمانی این فرصت را می‌دهی، اگر فرزندان من یک ساعت قبل مرگ موفق شدند که توبه کرده برگردند و جبران کنند کافی است، از خداوند ذی‌الجلال خطاب رسید که بله کافی است. دوباره حضرت آدم (ع) گفت خدایا اگر یک ماه قبل مرگشان برگردند کافی است خداوند فرمودند بله؛ حضرت آدم (ع) گفت اگر یک هفته قبل مرگشان فرزندان من استغفار و توبه کنند می‌پذیری، خداوند فرمودند بله می‌پذیرم، حضرت آدم (ع) باز هم پرسید اگر یک روز قبل از مرگشان موفق به توبه و استغفار شدند می‌پذیری خداوند فرمود بله می‌پذیرم. حضرت آدم پرسید اگر یک ساعت قبل از مرگشان موفق به توبه و استغفار شدند باز هم می‌پذیری خداوند متعال فرمود بله می‌پذیرم، این رحمت واسعه الهی است. البته مراد از این استغفار و توبه استغفاری است که لقلقه زبان نیست از اعماق جان، دل و وجود است.

ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم

از بد حادثه اینجا به پناه آمده‌ایم

ره رو منزل عشقیم و ز سرحد عدم

تا به اقلیم وجود این همه راه آمده‌ایم

سبزه خط تو دیدیم و ز بستان بهشت

به طلبکاری این مهرگیاه آمده‌ایم

با چنین گنج که شد خازن او روح امین

به گدایی به در خانه شاه آمده‌ایم

لنگر حلم تو ای کشتی توفیق کجاست

که در این بحر کرم غرق گناه آمده‌ایم

آبرو می‌رود ای ابر خطاپوش ببار

که به دیوان عمل نامه سیاه آمده‌ایم

این اقیانوس رحمت و غفران الهی نسبت به بندگان خود است پس دلخوش باشید و بدانید که اگر انسان صادقانه به سوی خدا برگردد در هر مقطع و شرایطی که هست تلاش خود را انجام دهد حاشا که عنایت الهی شامل حال او نشود.

حکایت جوان یهودی تازه مسلمان

هر روز که پیامبر (ص) به سوی مسجد حرکت می‌کردند یک جوان یهودی در مسیر ایشان حضور پیدا کرده و ایشان را تماشا می‌کردند، روزی از روزها پیامبر (ص) دیدند که این جوان نیامدند، سوال کردند این جوان یهودی کجاست؛ گفتند در بستر بیماری افتاده است، پیامبر (ص) فرمودند به حرمت و احترام اینکه می‌آمد و من را تماشا می‌کرد به عیادت او می‌روم؛ با جمعی از اصحاب راهی منزل آن جوان شدند؛ پدر آن جوان یهودی با مشاهده پیامبر (ص) متحیر شدند؛ رسول خدا (ص) کنار بستر آن جوان یهودی رفتند، تفقدی کردند و حالی پرسیدند و دانستند که دیگر لحظات جدایی و آخر عمر آن جوان است؛ نبی اکرم (ص) فرمودند آمادگی داری که اسلام را بر تو عرضه کنم، جوان یهودی با تمام اشتیاق سر را تکان داد و به پدر خود نگاه کرد که یعنی از پدرم می‌ترسم و نمی‌دانم چه بگویم؛ پیامبر (ص) به پدر فرمودند فرزند خود را آزاد بگذار؛ پدر تأملی کرد و گفت باشد فرزندم آزاد است؛ فرزند به پدر نگاه کرد و گفت «اشهدان لا اله الا الله و اشهدان محمد رسول الله» پس از آن جان به جان‌آفرین تسلیم کرد؛ پیامبر (ص) فرمودند به این بدن دست نزنید او دیگر از آن من است؛ پیامبر اسلام (ص) بدن را با اصحاب خود برداشتند. غسل دادند بر بدن آن جوان و نماز گذاردند و خود ایشان نیز تشیع جنازه کردند و به خاک سپردند؛ آن جوان یهودی مسلمان شد در حالی که یک رکعت نماز هم نخواند توسط پیامبر به خاک سپرده شد؛ وقتی رجوع و بازگشت صادقانه باشد اگر استغفار صادقانه باشد شاهرگ حیات شیطان را قطع می‌کند.

اخبار مرتبط
کلمات کلیدی
ثبت دیدگاه