۲ برکت ظهور امام عصر (عج) در بیان امام عسکری (ع)
سالهای منتهی به دوران ولادت و امامت امام عصر عجل الله تعالی فرجه از حساسترین مقطع تاریخ اسلام و بلکه نقطه عطفی در تمام دوران تاریخ بشریت شناخته میشود.به گزارش واحد خبری کانون شیفتگان حضرت قائم (عج) به نقل از تسنیم ، قسالهای منتهی به دوران ولادت و امامت امام عصر عجل الله تعالی فرجه از حساسترین دوران تاریخ اسلام و بلکه نقطه عطفی در تمام دوران تاریخ بشریت شناخته میشود؛ چرا که از یک سو فردی میخواست پا به عرصه دنیا گذارد که رسول خدا صلی الله علیه و آله در طول مدت رسالت خویش و نیز ائمه اطهار علیهمالسلام در طول امامت خویش، نسبت به آمدن او بشارت داده بودند و از دیگر سو و در سطح کلان نیز تمام انبیاء و رسولان الهی نسبت به ظهور فرد صالحی در آخرالزمان که از او با عناوینی همچون «موعود اُمم» و «منجی عالم» یاد میشود، خبر داده بودند.
در کنار این بشارت انبیاء و اولیاء، جریان جبهه باطل با بهرهبرداری از آموزههای کتب مقدس هم کمر همت به جلوگیری از پیشروی این جریان را بست و هم سعی در مصادره مفهوم منجی به نفع جریان خود کرد. این روند تا دوران رسالت رسول خدا صلی الله علیه و آله و حتی ائمه اطهار ادامه داشت تا زمانی که بالأخره منتهی به دوران امامت امام حسن عسکری علیهالسلام شد. در چنین شرایطی امام علیهالسلام از یک طرف باید جان فرزند خویش به عنوان آخرین موعود را حفظ میکرد و از طرف دیگر باید به گونهای ایشان را معرفی میکرد که افراد دیگر توانایی مصادره مفهوم منجی به نفع خود یا حزب خود را نداشته باشند، همچنان که عباسیان در آن دوران از سردمداران اصلیِ جریان مدعیان دروغین مهدویت بودند؛ آنها از جمله گروههای معاندی بودند که با جعل روایاتی از پیامبر (ص)، منجی را از نسل جدّ خود یعنی عباس عموی رسول گرامی اسلام معرفی کردند.
در این زمان بود که امام حسن عسکری ضمن معرفی امام عصر عجل الله تعالی فرجه به خواص از شیعیان خویش، با صدور روایاتی در شأن و منزلت فرزند بزرگوار خویش و مأموریتهای آخرالزمانی ایشان و نیز وظایفی که شیعه باید در قبال ایشان داشته باشد، از بروز فتنه عباسیان جلوگیری کردند؛ به عنوان نمونه احمد بن اسحاق میگوید: بر امام عسکرى علیهالسلام وارد شدم و میخواستم از خلیفه پس از ایشان پرسش کنم. فرمود: اى احمد بن اسحاق خداى تعالى از زمان آدم علیهالسلام زمین را خالى از حجّت نگذاشته است و تا روز قیامت نیز خالى از حجت نخواهد گذاشت. به واسطه اوست (حجت خدا) که بلا را از اهل زمین دفع میکند و به خاطر اوست که باران میفرستد و برکات زمین را بیرون میآورد؛ یَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمْ یُخَلِّ الْأَرْضَ مُنْذُ خَلَقَ آدَمَ ع وَ لَا یُخَلِّیهَا إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ بِهِ یَدْفَعُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ بِهِ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِهِ یُخْرِجُ بَرَکَاتِ الْأَرْض.
گفتم: اى فرزند رسول خدا، امام و خلیفه پس از شما کیست؟حضرت شتابان برخاست و داخل خانه شد و سپس برگشت، در حالى که بر شانهاش کودکى سه ساله بود که صورتش مانند ماه شب چهارده میدرخشید. فرمود: اى احمد بن اسحاق، اگر نزد خداى تعالى و حجّتهاى او گرامى نبودى، این فرزندم را به تو نشان نمیدادم، او همنام و همکنیه رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم است. کسى است که زمین را پر از عدل و قسط میکند همچنان که پر از ظلم و جور شده باشد؛ یَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ لَوْ لَا کَرَامَتُکَ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عَلَى حُجَجِهِ مَا عَرَضْتُ عَلَیْکَ ابْنِی هَذَا إِنَّهُ سَمِیُّ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ کَنِیُّهُ الَّذِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْما.
اى احمد بن اسحاق، مَثَل او در این امّت مثل خضر و ذو القرنین است؛ او غیبتى طولانى خواهد داشت که هیچ کس در آن نجات نمییابد مگر کسى که خداى تعالى او را در اعتقاد به امامت ثابت بدارد و در دعاء به تعجیل فرج موفّق کند؛ یَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ مَثَلُهُ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ مَثَلُ الْخَضِرِ ع وَ مَثَلُهُ مَثَلُ ذِی الْقَرْنَیْنِ وَ اللَّهِ لَیَغِیبَنَّ غَیْبَةً لَا یَنْجُو فِیهَا مِنَ الْهَلَکَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِیهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِیلِ فَرَجِهِ
گفتم: اى مولاى من آیا نشانهاى است که قلبم به آن مطمئن شود؟ آن کودک به زبان عربى فصیح به سخن درآمد و فرمود: أنا بقیّة اللَّه فی أرضه و المنتقم من أعدائه؛ یعنی من بقیت الله در زمین او و منتقم دشمنانش هستم. امام فرمود اى احمد بن اسحاق، پس از مشاهده جستوجوى نشانه مکن.
امام حسن عسکری (ع) در این روایت ضمن بیان فضیلت امام عصر عجل الله تعالی فرجه و مأموریت آخرالزمانی ایشان، فرزند بزرگوار خویش را در معرض نگاه راوی قرار میدهد؛ این در حالی است که اختناق بنی العباس تا حدی بود که در پی قتل آخرین وصیّ پیامبر (ص) بودند.