علت ورود حضرت فاطمه (س) به موضوع غصب جانشینی پیامبر (ص)
جامعه به سکون فرو رفته و در پی منافع و مصالح خودش بود. حتی شمشیرزنان بدر و احد و خیبر و خندق همگی سکوت کردند و تنها این بانوی عظیم الشأن بود که باید هدایت میکرد و راه را نشان میداد.، رسالت حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها ابعاد گوناگون سیاسی، فکری، اعتقادی، مبنایی، هدایتی و حتی اقتصادی دارد که باید در منظومه جامعی مورد بررسی و توجه قرار بگیرد. در این میان، بعد از رحلت پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله، جامعه به سکون فرو رفته و در پی منافع و مصالح خودش بود. به تعبیر حضرت زهرا سلامالله علیها، مردم صدای چکش انحراف را میشنیدند که بر جامعه میخورد و جامعه ترک برمیداشت و در نتیجه مسیرها از هدایت دور میشد. این چیزی بود که ایشان باید همه مردم را از آن آگاه میکرد و مسیر هدایت را تبیین میفرمود.
به گزارش واحد خبری کانون شیفتگان حضرت قائم (عج) به نقل از تسنیم ، دکتر محمدحسین رجبی دوانی میگوید که حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها، مظلومهای است که دختر پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله است، و این یک تناقضی بوده که جامعه در آن حیران ماند. چراکه بزرگترین شخصیت بازمانده از پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله معترض آن چیزی است که بر سر خاندان آن حضرت آمده و در حقیقت معترض کسانی است که بر اسلام حکومت میکنند.
نقش سیاسی و اجتماعی حضرت زهرا(س)
می دانیم که رسالت حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها ابعاد گوناگون سیاسی، فکری، اعتقادی و مبنایی دارد. اما نقش سیاسی و اجتماعی آن حضرت به خصوص در دوران بعد از رحلت پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله چگونه بود؟
همانطور که اشاره کردید رسالت حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها ابعاد گوناگون سیاسی، فکری، اعتقادی، مبنایی، هدایتی و حتی اقتصادی دارد. یعنی میخواهد یک مسیر سالم را برای جامعه مطرح کند که از خلال آن مسیر، جامعه به یک افق روشن و سرانجام نیکی برسد.
این رسالت حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها است و اگر به طور جامع نگاه کنیم و تاریخ گذشته را به حال تبدیل کنیم، شرایطی به وجود میآید که امروزه هم میتوان آن را ترسیم کرد به صورتی که تنها یک درک ابتدایی از رسالت آن حضرت نباشد.
به این ترتیب است که از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام که حق او در ماجرای سقیفه تضییع شده دفاع میکند و جامعهای که به سکوت واداشته شده را متحول میکند که مسیر را درک کنند و از حق دفاع کنند.
بنابراین در حقیقت حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها، مظلومهای است که دختر پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله است، و این یک تناقضی است که جامعه در آن حیران مانده است. چراکه بزرگترین شخصیت بازمانده از پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله معترض آن چیزی است که بر سر خاندان آن حضرت آمده و در حقیقت معترض کسانی است که بر اسلام حکومت میکنند.
تبیین مسیر هدایت
چطور شد که تبیین مسیر هدایت در چنین شرایط متناقضی، به عهده حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها قرار گرفته بود؟
بعد از رحلت پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله، جامعه به سکون فرو رفته و در پی منافع و مصالح خودش بود. حتی شمشیرزنان بدر و احد و خیبر و خندق همگی سکوت کردند و تنها این بانوی عظیم الشأن بود که باید هدایت میکرد و راه را نشان میداد.
همه میدانند و در تاریخ تصریح شده که در زمان آن حضرت جامعه به مسیری غیر از آنچه باید، منتهی شد. به تعبیر حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها، مردم صدای چکش انحراف را میشنیدند که بر جامعه میخورد و جامعه ترک برمی داشت و در نتیجه مسیرها از هدایت دور میشد. این چیزی بود که باید همه مردم را از آن آگاه میشدند و مسیر هدایت را نشانشان میداد.
بعد از وفات رسول اکرم صلیالله علیه و آله، مشکلاتی هم پیش آمده بود.
بله، از جمله وقایع رده و جنگ های ارتداد در یازده نقطه از شبه جزیره عرب اتفاق افتاده بود و مردم احساس خطر میکردند و عده ای برای حفظ آرامش، تمکین کردند.
در چنین شرایطی حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها در حقیقت فراتر از اینها، به ماجرا نگاه میکردند و معتقد بودند که به دلیل حوادثی که پیش آمد که ناحق بوده و در پی مقاصد سیاسی و ایدئولوژی و قبیله ای است، نباید به خاطر این مقاصد کوتاه، انسان راهی را بپیماید که مردم مسیر هدایت را فراموش کنند.
باید راه حق را به مردم نشان داد اما در این راه ممکن است حادثه ای پیش آید که در این صورت هم نباید از مسیر اصلی خارج شد. در این شرایط حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها هم به مسیر جامعه به عنوان خط اصلی نظر داشتند و هم خطی را که پیامبر اسلام صلیالله علیه و آله معرفی کردند و حضرت امام علی علیه السلام باید آن را ادامه میدادند، دنبال کردند.
واکنش مردم به هدایت فاطمی
درواقع رسالت حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها نشان میدهد که شاخصه و میزان حق و باطل در جامعه چیست و اگر حکومت به دست حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام باشد، این جامعه به کجا خواهد رسید. در چنین اوضاعی، مردم با این رویکرد چطور برخورد کردند؟
بر حوادثی که دیگران آن را کوتاه و مقطعی نگاه میکردند و بهانه میآوردند که از آن مسیر کنار بکشند و هرکدام خود را به بهانهای مشغول کرده بودند، حضرت فاطمه سلامالله علیها نگاه جامعی به عمق و طول حوادث داشتند در عین اینکه حوادث عرضی را هم نگاه میکردند.
به نقل از تاریخ، در آن زمان رسالت و وصایت پس از رسول گرامی اسلام صلیالله علیه و آله بر عهده حضرت علی علیه السلام بود، البته رسالت در ادامه نبوت و هدایت خلق به عهده وصی بود که حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام بود و شرایطی پیش آمد که حضرت نمیتوانست رسالت خود را ادامه دهد.
این انقطاع که میان رسالت و وصایت حاصل شده بود، در نتیجه حرکتی در جامعه بود که حتی عدهای از اصحاب و نخبگان هم به این حرکت اعتماد کرده و سکوت کردند و بنابراین مسیر برای بسیاری از مردم سر در گم شده بود.
در این وضع حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها بر این بود که مسیر حق را از باطل مشخص کرده، شاخص رسالت را تعیین و مردم را از این بحرانها و گمراهیها نجات دهد تا مردم گرفتار راههای انقطاعی و عرضی نشوند، بلکه بتوانند به انتهای مسیر نظر کنند و بر حق باشند.