۸ ویژگی امیرالمؤمنین (ع) در بیان دُخت نبی
پژوهشگر تاریخ اسلام به هشت ویژگی امیر مؤمنان مبتنی بر خطبه فدکیه حضرت زهرا (س) اشاره کرد.به گزارش واحد خبری کانون شیفتگان حضرت قائم (عج) به نقل از تسنیم ، حجتالاسلام مجید خداوردی استاد حوزه علمیه و پژوهشگر تاریخ اسلام در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی تسنیم با اشاره به ارزش توجه به میراث حدیثی اهل بیت علیهمالسلام به ویژه حضرت زهرا سلامالله علیها گفت: احادیث اهل بیت وحی قلب انسان را احیاء میکند. وقتی خطبه فدکیه حضرت زهرا سلامالله علیها را مطالعه میکنیم، چنین حسی را دریافت میکنیم. چه بسا خیلی از افرادی که نام و نشانی از آنها نمیشناسیم، اما به واسطه همین بیانات از نجاتیافتگان شدند. "عبدالمنعم حسن" سنیمذهب از حقوقدانهای اهل سودان بود. ایشان پس از آنکه خطبه فدکیه را خواند، به مذهب تشیع گرایش یافت و کتابی با عنوان «بِنورِ فاطمه إهتدَیتُ» به معنای «با نور فاطمه س هدایت شدم» نوشت. او در این کتاب مینویسد «روزی داستان خشم فاطمه بر ابوبکر و قضیه فدک را شنیدم و همین کنجکاوی من را برانگیخت و به دنبال این موضوع رفتم و همین موضوع منجر به هدایت من شد.»
وی افزود: آنچه از خطبه فدکیه میدانیم، شاید به ظاهرِ امر تصور کنیم کل این خطبه درباره ماجرای فدک است، اما این خطبه در برگیرنده عالیترین مضامین معرفتی، اعتقادی، اخلاقی و حکمت برخی احکام الهی است؛ اما از جمله مسائلی که در این خطبه مشاهده میکنیم، علت انحراف امت از مسیر حق بود. از اولین گزارههایی که آن بانوی بزرگوار اشاره میکنند، پشت کردن به قرآن بود. حضرت فرمود «به کجا روی میآوردید، در حالی که کتاب خدا رویاروی شماست، امورش روشن، احکامش درخشان، علائم هدایتش ظاهر، محرّماتش هویدا و اوامرش واضح است، اما آن را پشت سر انداختید. آیا بیرغبتی به آن را خواهانید؟ یا به غیر قرآن حکم میکنید؟» ما هم باید به زندگی خود نگاه کنیم چگونه با قرآن برخورد میکنیم. آیا از قرآن فقط برای خانه جدید و شروع زندگی و سر سفره عقد و یا منحصر در ماه مبارک رمضان است؟ گاهی اوقات به ظاهر قرآن هم توجه نداریم، حال آنکه امت صدر اسلام عمدتاً اهل قرائت و تلاوت قرآن بودند و آیهای را عبور نمیکردند مگر اینکه سعی داشتند باطن آن را فهم کنند. در هر صورت دچار کجفهمی شدند و کتاب الله را گرفتند، اما عترت به عنوان معلمان قرآن را فراموش کردند. هرچند خواندن و شنیدن قرآن در قلب نورانیت ایجاد میکند، منتها برای کسانی که اعتقاد و ایمان به ولایت امیرالمؤمنین و خاندان وحی نداشته باشند، مایه گمراهی است.
حجتالاسلام خداوردی با اشاره به اینکه خداوند در قرآن اطاعت از اولوا الأمر را در طول اطاعت از خدا و رسول الله صلی الله علیه و آله معرفی کرده، گفت: خداوند میفرماید «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْكُم...» با این استدلال ساده مگر اولی الامر کسی جز یک فرد معصوم میتواند باشد؟ حال از چنین وجود مقدسی که خداوند اطاعت وی را مساوی با اطاعت خویش معرفی کرده، باید نهایت بهره را برد و قرآن را از مکتب او آموخت. نتیجه رویگردانی از ولیّ امر در آن زمان ایجاد فرقههای منحرف بود که تقریباً آغازش با خوارج بود که گول قرآنِ سر نیزه معاویه را خوردند و بعد روی کار آمدن امثال امویان و بنیالعباس بودند و در حال حاضر گروههای تکفیری که با تابلوی اسلام کشتن سایر مسلمانان را بر خود روا میدارند. حضرت زهرا سلامالله علیها در بیانی فرمود اگر از عترت پیامبر تبعیت میکردند «لَمَا اختَلَفَ فِى اللّهِ اثنَان» دو نفر در راه خدا اختلاف نمیکردند.
وی ادامه داد: حضرت زهرا سلامالله علیها طی این خطبه به پیام برخی آیات اشاره داشتند که از جمله آنها آیه103 سوره آلعمران بود، آنجا که فرمود «...اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»؛ یعنی تقوای الهی داشته باشید و حق تقوای آن را ادا کنید»؛ سپس فرمود «وَ أَطِیعُوا اللَّهَ فِیمَا أَمَرَکُمْ بِه» یعنی خداوند را در آنچه به شما امر کرده، اطاعت کنید که در اوج آن، قبول پذیرش ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام بود. بر این اساس باید توجه داشت که پایه هر رفتاری تقواست. دلدادگی به دنیا و پیروی از شهوات نفس، تقوای اخلاقی و رفتاری را از انسان زائل میکند.
خداوردی افزود: در فرازهای بعد به ویژگیهای امیرالمؤمنین اشاره کرده، فرمود مُجتَهِداً فِی أمرِ اللّه. تمام تلاش خود را در راستای امر خدا به کار بست؛ چه امور عالم و چه امور جزئی. بعد فرمود «نزدیکترین مردم به پیامبر و آقا و سرور اولیاء الله بود. او پیوسته آماده به خدمت و خیرخواه و جدى و پر تلاش بود.» قَرِیباً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ سَیِّداً فِی أَوْلِیَاءِ اللَّهِ مُشَمِّراً نَاصِحاً مُجِدّاً كَادِحاً لَا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ وَ أَنْتُمْ فِی رَفَاهِیَةٍ مِنَ الْعَیْش. بنابراین دنیا مقابل آرمانی که مدنظر داشت، نزد ایشان بیمقدار بود. ابن عباس میگوید بر امیر مؤمنان وارد شدم در حالی که مشغول وصله کردن کفش خویش بود. به من فرمود «این کفش چند مى ارزد؟» گفتم: ارزشى ندارد. فرمود «به خدا سوگند که این کفش نزد من، محبوبتر از فرمانروایى بر شماست، مگر آن که حقّى را بپا دارم یا باطلى را از میان بردارم.» همچنین بر اساس این فراز، امیر مؤمنان را اینگونه معرفی میکند که در راه خداوند از ملامتِ ملامتگران هراس نداشت و به آنچه که بوی حق از آن استشمام میشد، پایبند بود. شاید این فراز از کلام حضرت زهرا سلامالله علیها درباره امیر مؤمنان که فرمود «لَا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِلَوْمَةُ لَائِمٍ» اشاره به آیه54 سوره مائده باشد آنجا که درباره یکی از خصلتهای برگزیدگان خداوند میخوانیم «وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِم.»
- روش پاسخ به حمله دشمن در کلام امیرالمؤمنین (ع)
- معرفی ۸ کتاب مرجع درباره امیرالمؤمنین (ع)
- اختلاف روایتی که اهمیتی در برابر عنایت امیرالمؤمنین (ع) به شهریار ندارد
- رویدادهای مربوط به شهادت امیرالمؤمنین (ع)
- فرهنگ غدیر جامعه را در مسیر پیشرفت پیش میبرد
- مبعث در نگاه عترت |دو علت بعثت پیامبر اکرم (ص) در کلام امیرالمؤمنین (ع)
- سیمای انسانها در نگاه امیرالمؤمنین (ع)
- شرح صحیفه: دعا و گریه برای خدا سبب رحمت است / کیفیت مناجات امیرالمؤمنین (ع)
- شدیدترین گناه در بیان امیرالمؤمنین (ع)
|