سنگرهایی که عطر امام زمان(عج) را داشت

به گزارش واحد خبری کانون شیفتگان حضرت قائم (عج) ، به مناسبت آغاز هفته گرامیداشت دفاع مقدس و به منظور مروری بر انس و ارتباط رزمندگان و شهدا با امام زمان(عج) و عنایات آن حضرت(عج) به جبهه های حق علیه باطل، با حجت الاسلام «محمد صادقی»، راوی دفاع مقدس گفتگویی ترتیب داده ایم که در ادامه مشروح آن را می خوانید:

حجت الاسلام صادقی با بیان اینکه همه رفتار و گفتار رزمندگان در دوران دفاع مقدس خالصانه و عارفانه بود، اظهار کرد: زمانی اسمی از امام زمان(عج) می بریم و مطلبی می گوییم اما در جان و دلمان تاثیری را که باید، نمی کند اما زمانی آنچه را که در همه وجود و قلب و روحمان نفوذ کرده، بروز می دهیم ... ارتباط رزمندگان در دفاع مقدس با وجود مبارک حضرت ولیعصر(عج) از این سنخ بود یعنی در همه وجود خود این انس و ارتباط را لمس و حس می کردند لذا نیاز نبود حتی درباره آن سخن بگویند.

این راوی دفاع مقدس ادامه داد: لذا وقتی با یک فرمانده و رزمنده دفاع مقدس برخورد می کردیم دیدنش ما را عاشق امام زمان(عج) می کرد. یکی از علل ترورها و حذف فیزیکی حتی رزمندگان ساده یا همان بسیجیان به دست منافقان کوردل برای آن بود که حضورشان مخالف با استضعاف و استکبار و جهل و جهالت بود چون مردم همین که آنها را می دیدند به معارف حقه متمایل می شدند.

وی تصریح کرد: اگر قرار باشد شهدا را معنا و معرفی کنیم باید بگوییم نور ایمان و تقوا و معصومان(ع) به ویژه نور وجود حضرت ولیعصر(عج) در آنها تجلی یافته بود و آینه جلال و جمال بودند و این جلال و جمال را منعکس می کردند.

حجت الاسلام صادقی در ادامه بیان کرد: یکی از استادان می گفت در دفاع مقدس طلبه و روحانی گردان بودم در عملیات کربلای 5 شرکت کردیم و بعد از بازگشت دیدم در فضای گردان زمزمه ای ایجاد شد که یک یا چند نفر از بسیجی ها توفیق تشرف به محضر حضرت ولیعصر(عج) را یافته اند! این روحانی می گفت من قرار بود مربی فرهنگی بچه ها باشم اما آنها پیشتاز شده بودند ... .

وی افزود: آن روحانی می گفت: پیگیر شدم چطور چنین اتفاقی افتاده است، بعد از پیگیری های متعدد رسیدم به یک بسیجی کم سن و سال اما عارف و با معرفت، وقتی مسئله تشرف او به محضر امام زمان(عج) را بیان کردم، گریه کرد، خوشحال شدم که هدف را یافته ام ... آن بسیجی گریست و گفت: البته خودم نه! اما یک مطلب را یقین دارم، اگر لحظه عبور از خاکریز به سمت دشمن چشمانم وجود بابرکت حضرت(ع) را ندید چشمان حضرت(عج) من را می دید و از من محافظت می کرد، این برایم مهمتر است ... معرفت یعنی این که اگر من امامم را نبینم او من را می بیند این یعنی درکِ در محضر امام بودن ... اینها شاگردان امام خمینی(ره) بودند که فرمود: عالم محضر خدا است در محضر خدا معصیت نکنید.

حجت الاسلام صادقی با بیان اینکه ارتباط شهدا با امام زمان(عج)، عادی و فیزیکی نبود، تاکید کرد: رحمت خدای متعال بر شهیدان والامقام عبدالله میثمی و مصطفی ردانی‌پور که آیت الله مصباح می گفت اگر زنده می ماندند اکنون جزء مراجع بودند؛ این شهدا می گفتند یک بسیجی یعنی خود ولی و امام، وقتی می توان گفت بسیجی هستم که در ذره دره وجودم امام من حضور داشته باشد؛ مثل ضربان قلب که حتی در نوک انگشت هم هست ... ذره ذره وجود یک بسیجی عنصر ولایت است.

این راوی دفاع مقدس در ادامه ابراز کرد: بسیجی عارف، فرمانده جانباز، شهید والامقام شاپور برزگر از خطه اردبیل با یک دست معاون شهید مهدی باکری بود و می گفت: هر حرکتی بی امام، سکون است هر دریایی بی امام سکوت است، هر حقی بی امام باطل است هر پیروزی بی امام شکست است و هر نوری بی امام ظلمت است؛ این جملات و تعابیر آسمانی است که بر زبان این بسیجی مخلص جاری شد.

وی افزود: رزمندگان و فرماندهان ما عنصر اصلی وجودشان نور مهدوی بود لذا دیگر جا ندارد بگوییم اینها ویژگی اصحاب المهدی(عج) را داشتند بلکه تجلی نور مهدوی بودند. حاج قاسم می گفت: بسیجی تازه‌واردی داشتیم موقع اعزام گفتیم اگرچه نیاز به رزمنده داریم اما در شهر برای حفظ امکانات سپاه لازم است برخی بمانند، وی برخاست و گفت: من می مانم، آمده ام برای ادای تکلیف هر جا فرمانده بگوید می گویم: چشم.

حجت الاسلام صادقی تاکید کرد: حاج قاسم تعریف می کرد: این بسیجی نوجوان در برج نگهبانی توفیق تشرف به محضر امام زمان(عج) را یافته بود و حضرت(عج) به وی وعده شهادت داده و فرموده بودند: اسماعیل تو در کردستان برات رهایی می گیری ... با کمال تعجب بعد از مدتی ماموریت کردستان پیش آمد و اسماعیل انتخاب شد و همان جا به شهادت رسید! ... اینها اتفاق و حادثه نیست.

این راوی دفاع مقدس  با بیان اینکه رزمندگان و شهدا لحظه به لحظه رشد و طی مسیر داشتند، گفت: اگر قرار باشد از معارف مهدوی در دفاع مقدس مطلب بگوییم باید به تک تک شهدا بپردازیم، فرازهای حاج قاسم می شود درس مهدویت و تجلی جلوه های مهدوی؛ دشمن ما می گوید: آنچه حاج قاسم به دنیا نشان داد قطره ای از جریان بی بدیل مهدوی بود.

وی در پایان خاطرنشان کرد: از شهدا یاد بگیریم مهدوی بیندیشم و عمل کنیم و مهدویت را حتی برای دشمنان به تصویر بکشیم چنان که حاج قاسم هر جا که می رفت صلح و دوستی برقرار می کرد.