آخرین اخبار
کد خبر : 22004 تاریخ ثبت : 1401/2/23 18:15:08

اجرای حدود چه ارتباطی با تربیت افراد دارد؟ آیا بهتر نیست آن فرد را هدایت کنیم تا اینکه او را اعدام کنیم

عضو گروه فقه تربیتی موسسه اشراق و عرفان گفت: از شیوه‌های مهم در منظومه تربیت اسلامی، نظام تشویق و تنبیه است. هدف کلی این در این منظومه، هدایت و تربیت انسان‌ها و رساندن آنها به اهداف والاتر است.

به گزارش واحد خبری کانون شیفتگان حضرت قائم (عج) به نقل از شبستان ؛ حجت الاسلام والمسلمین هادی عجمی،‌ مدرس حوزه و دانشگاه، پژوهشگر فقه فرهنگ و عضو گروه فقه تربیتی موسسه اشراق و عرفان در یادداشتی اختصاصی به شبستان به موضوع اجرای حدود و ارتباط آن با تربیت افراد پرداخته است.

 

متن کامل این یادداشت در ادامه آمده است:

از شیوه‌های مهم در منظومه تربیت اسلامی، نظام تشویق و تنبیه است. هدف کلی این در این منظومه، هدایت و تربیت انسان‌ها و رساندن آنها به اهداف والاتر است.

در نظام تنبیه اسلامی، مجازات‌هایی پنجگانه وجود دارد: حدود؛[1] تعزیرات؛[2] قصاص؛ دیات؛ کفارات.

حدود، یک نوع مجازات است که باید در چارچوب قوانین شرع در حدود باشد؛ هرچند هدف نهایی و کلی حیات و هدایت جامعه است؛ اما اجرای حدود مقید به تاثیرگذاری تربیتی زودگذر بر خود فرد نیست. البته از باب عناوین ثانوی ممکن است اثار تربیتی بر اجرای حدود تاثیر گذارد. مانند عناونی ثانوی که امروزه سبب برداشتن حکم رجم و جایگزینی اعدام از سوی حاکمیت اسلامی شده است؛ به‌ویژه برپایه دیدگاه ولایت مطلقه فقیه. البته این اعمال، یک ولایت ثانوی است؛ ذات حکم، مطلق است و به‌عنوان اولی، ادله مطلق است؛ هرچند نقشی در بازدارندگی نداشته باشد.

در تقسیمی، مجازات‌های اسلامی در دو دسته قرار دارند:

1. هدف اولی، مجازات است؛ ولو اثر تربیتی در دنیای فرد نداشته باشد

مانند اعدام که کیفری است در مقابل گناه انجام شده. این مجازات در آخرت او نقش اصلاحی دارد و عقاب او را رفع می‌کند یا کاهش می‌دهد؛ اما نقش چندانی در اصلاح او در دنیا ندارد؛ یعنی هدف تغییر رفتار یا اخلاق و شخصیت در آن فرد نیست و هدف تنها مجازات است. البته این مجازات سبب کاهش عذاب در آخرت انجام دهنده و تاثیرگذار بر تربیت دیگران است؛ درنتیجه یک اقدام تربیتی است؛ اما به این معنا نیست که اجرای حدود مقید است به تاثیرگذاری تربیتی بر انجام دهنده عمل.

2. هدف تربیت فرد است

مانند برخی تعزیرات که با هدف تربی انجام میگیرد. از آنجا که تعزیز، در دست حاکم است،[3] می‌تواند در معین کردن مقدار تعزیز، مسائل تربیتی را در نظر گیرد. درنتیجه آثار تربیتی تعزیرات آشکارتر از آثار تربیتی حدود است. زیرا چگونگی اجرای تعزیرات در اختیار حاکم گذاشته‌ شده تا هراندازه صلاح دانست اجرا کند. حاکم میزان تأثیر تعزیر را می‌سنجد و بسته به شرایط جامعه، آن مقدار از تعزیر را اجرا می‌کند که نقش بیشتری در تربیت دارد.

 

آثار تربیتی حدود و تعزیرات اسلامی

در تقسیمی، حدود و تعزیرات بر دو گروه تاثیرگذار است: اثر تربیتی بر خود فرد؛ اثر تربیتی بر دیگران.

1. اثر تربیتی بر فرد

حدود و تعزیرات از جهاتی بر فرد می‌تواند تاثیر تربیتی داشته باشند.

1ـ1. نمایش نتیجه عمل

این مجازات‌ها، عقوبت و نتیجه عمل است. اجرای حدود و تعزیرات، بخشی از اثر عمل ولو در دنیا را به او نشان می‌دهد و می‌تواند بازدارنده او از تکرار یا مراتب بالاتر آن گردد.

از سویی، دانستن مجازات‌ها و تعزیرات اسلامی می‌تواند اثر تربیتی در فرد داشته باشد. این حدود و تعزیرات سرنوشت عمل نکردن به حدود الهی را ولو در دنیا ترسیم می‌کند. توجه به این فرجام تأثیر فراوانی در خودداری شخص از ارتکاب اعمال ناشایست دارد.

1ـ2. پاک شدن

در روایات[4] وارد شده که اجرای حدود اثر وضعی وارد و موجب پاک شدن فرد از تبعات گناه می‌شود. از جمله روایت حمران:

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ حُمْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ‏ رَجُلٍ‏ أُقِيمَ‏ عَلَيْهِ‏ الْحَدُّ فِي‏ الرَّجْمِ أَ يُعَاقَبُ عَلَيْهِ فِي الْآخِرَةِ قَالَ «إِنَّ اللَّهَ أَكْرَمُ مِنْ ذَلِك‏؛[5] از حضرت باقر علیه السلام پرسيدم از مردي که و حد بر او جاری شده و سنگسار شده آيا در آخرت هم عقاب شود؟ فرمود: خدا کريم‌تر از آن است (که با اين که در دنيا کيفر شده در آخرت نيز او را کيفر کند).

در این روایت عقوبت در این دنیا به وسیله حدود و تعزیرات را به نوعی جایگزین عقوبت آخرت و سبب پاک شدن افراد می‌داند. از این رو،  این حدود الهی لطف خداوند است؛ زیرا موجب می‌شود که آثار اخروی گناه از بین برود. از‌این‌رو اجرای حدود از این نظر که آثار گناه را از بین می‌برد، نقش مهمی در صفای روح و روان دارد و می‌تواند انگیزه فرد را برای استمرار مسیر حق تقویت کند و این خود بخشی از تربیت فرد است. به همین علت برخی با هدف پاک شدن از گناه به اهل بیت ع رجوع می‌کردند و درخواست اجرای حد بر خود می‌کردند.

2. اثر تربیتی بر دیگران و جامعه

همانگونه که در روش اصلاح محیط عام اجتماعی (ذیل روش‌های زمینه‌ساز) بیان شد، اجرای حدود به ویژه اجرای علنی حدود بر دیگران نیز آثار تربیتی دارد.

2ـ1.  عبرت‌گیری دیگران

ادله شرعی، علاوه بر امر به اصل اجرای حدود و تعزیرات، با شرایطی امر به اجرای علنی برخی از آنها نیز دارد؛ از جمله در:

((الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني‏ فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ في‏ دينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنين‏)).[6]

برپایه این آیه شریفه اجرای حد برخی مجرمان باید علنی باشد. نیز از آیه، الزام حضور برداشت می‌شود. این اجرای علنی حدود، نوعی اثر تربیتی بر جامعه دارد؛ همانگونه که در مرسله‌ای به آن اشاره شده است: «إِقَامَةَ الْحُدُودِ إِعْظَاماً لِلْمَحَارِم‏».[7]

از جمله این آثار، اثر تربیتی بر بینندگان اجرای حدود و تعزیرات است. درباره این اثر تربیتی چند احتمال وجود دارد:

1ـ1. برای بینندگان نیز نوعی تنبیه تربیتی است. زیرا آنها نیز از دیدن این صحنه آزار می‌بینند و این آزاری است بازدارنده و تربیتی.

1ـ2. احتمال دوم این است که اثر تربیتی بر بینندگان در حقیقت انذار است؛ نه تنبیه تربیتی.

به‌هرروی، اجرای علنی حدود و تعزیرات، این دو جهت تربیتی را دارد: تاثیر بر فرد و بر بیننده آن.

درنتیجه اجرای حدود علاوه بر بازدارندگی شخصی، بازدارندگی اجتماعی نیز دارد. این کار علاوه بر عبرت‌گیری انجام دهنده‌ جرم، سبب عبرت‌گیری کسانی است که صحنه اجرای حدود را مشاهده می‎کنند. این مسئله عبرت‌گیری، همانگونه که در روش‌‌های زمینه‌ساز بیان شد، می‌تواند سبب اصلاح محیط عام اجتماعی گردد و نقش تمهیدی دارد.

3ـ2. برکات تکوینی برای جامعه

در روایات از جمله در کتاب الکافی «بَابُ التَّحْدِيدِ»[8] برکاتی معنوی برای اجرای حدود در جامعه بیان کرده‌اند. از جمله روایت ابن سدیر:

 مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ قَالَ حَدَّثَنِي‏ مُحَمَّدُ بْنُ‏ يَحْيَى‏ عَنْ‏ أَحْمَدَ بْنِ‏ مُحَمَّدِ بْنِ‏ عِيسَى‏ عَنْ‏ مُحَمَّدِ بْنِ‏ إِسْمَاعِيلَ‏ بْنِ‏ بَزِيعٍ‏ عَنْ‏ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ؟ع؟‏ «حَدٌّ يُقَامُ فِي الْأَرْضِ أَزْكَى فِيهَا مِنْ مَطَرِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَ أَيَّامَهَا؛[9] بركات حدى كه در روى زمين اقامه شود، از چهل شبانه روز باران رحمت بهتر و پاك‌تر است.

سند این روایت موثقه است. «زکی» به معنای رشد و زیادشدن است. در معنای طهارت و پاک کردن نیز می‌آید و گفته شده است که طهارت نیز نوعی رشد است.[10] «ازکی» چه به معنای رشد یا طهارت باشد، دربردارند آثار تربیتی برای جامعه است. حضرت برکت اجرای حد را برای جامعه بیشتر از بارانی مستمر و فراون می‌دانند. روایاتی دیگر نزدیک به این مضمون بیان شده است.[11]

 

نتیجه‌گیری

هرچند هدف از اجرای حدود و برخی تعزیرات، تاثیرگذاری تربیتی بر فرد نیست؛ اما اجرای این حدود در کل جامعه اثر تربیتی دارد. البته اگر تربیت را شامل رشد در دنیا و آخرت بدانیم، اجرای حدود بر خود فرد نیست اثرات تربیتی دارد. هرچند ممکن است اجرای یک حد سبب شود که آن فرد حتی از دین بیزارتر گردد. اما اجرای حدودی که مشخص شده اند؛ مانند حد افرادی که به پیامبر و اهل بیت ع توهین کرده‌اند، مقید به تاثیرگذاری در فرد نیست و باید اجرا گردد.

 هرچند امروزه برخی با الویت دادن به تاثیرگذاری کوتاه مدت اجرا نشدن حدود بر افراد، از آثار و برکات اجرای حدود بر دیگران و کل جامعه غفلت می‌کنند.

 

[1]. عقوبت‌ها و مجازات‌هایی که میزان آنها در اسلام تعیین ‌شده است.

[2]. مجازات‌هایی که مقدار آن در شرع تعیین نشده و در اختیار حاکم گذاشته‌ شده است.

[3]. التعزير بما يراه الحاكم (نجفى، صاحب الجواهر، محمد حسن، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، 43 جلد، دار إحياء التراث العربي، بيروت - لبنان، هفتم، 1404 ه‍ ق، ج‌42، ص: 169).

[4]. ر.ک: محمد بن حسن حرعاملی، وسائل الشیعة، ج 2۸، ابواب مقدمات حدود، باب‌های ۱، 2، 6، 14، 15، 20، 21، 25، 29، 32، 34.

[5] كلينى، محمد بن يعقوب، الكافی، ج‏2 ؛ ص443؛ محمد بن حسن حرعاملی، وسائل الشیعة، ج 2۸، ص14.

[6]. سوره نور (24)، آیه 2.

[7] شريف الرضي، محمد بن حسين، نهج البلاغة (للصبحي صالح) - قم، چاپ: اول، 1414 ق. ص512.

[8]. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي ج‏7 ؛ ص174.

[9]. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي ج‏7 ؛ ص174.

[10]. «الزاء و الكاف و الحرف المعتلّ أصلٌ يدل على نَمَاءٍ و زيادة. و يقال الطَّهارة زكاة المال. قال* بعضهم: سُميِّت بذلك لأنَّها مما يُرجَى به‏ زَكاءُ المال، و هو زيادته و نماؤه. و قال بعضُهم: سمِّيت‏ زكاةً لأنها طهارة. قالوا: و حُجّة ذلك قولُه جلّ ثناؤُه: خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ‏ بِها. و الأصل فى ذلك كلِّهِ راجع إلى هذين المعنيين، و هما النَّماء و الطهارة» (معجم المقاييس اللغة، ج‏3، ص 17).

[11]. «أَحْمَدُ بْنُ مِهْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ مُوسَى بْنِ سَعْدَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي إِبْرَاهِيمَ ع‏ فِي‏قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها  قَالَ لَيْسَ يُحْيِيهَا بِالْقَطْرِ  وَ لَكِنْ يَبْعَثُ اللَّهُ رِجَالًا فَيُحْيُونَ الْعَدْلَ فَتُحْيَا الْأَرْضُ لِإِحْيَاءِ الْعَدْلِ وَ لَإِقَامَةُ الْحَدِّ لِلَّهِ أَنْفَعُ فِي الْأَرْضِ مِنَ الْقَطْرِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً» (كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي ج‏7 ؛ ص174).

اخبار مرتبط
کلمات کلیدی
ثبت دیدگاه