اگر امروز مسیح(ع) هم وارد قدس شود، این قوم منحرف او را میکشند
امام موسی صدر بنیانگذار مقاومت علیه اشغالگران صهیونیست در لبنان بیش از همه متفکران، مردم را به توجه به ریشه های صهیونیسم فرا می خواند.به گزارش واحد خبری کانون شیفتگان حضرت قائم (عج) به نقل از مهر ، برژیم کودک کش و جنایتکار صهیونیستی فاجعهای بشری رقم زد که دل همه انسانهایی که حتی ذرهای عاطفه به هم نوع در وجود خود حس میکنند را نیز به درد آورد. اما این نخستین بار نبود که رژیم اشغالگر دست به چنین جنایتی بزرگی میزند؛ علاوه بر بیمارستان المعمدانی، قانا، صبرا و شتیلا، خان یونس و صدها و صدها نام دیگر همه یادآور ددمنشی و جنایت کور اسرائیلی است. رژیمی که وجودش و حیاتش نقض همه مبانی و اصول حقوق بشر است.
امام سید موسی صدر، بنیانگذار مقاومت ضد صهیونیستی در لبنان از روزهای نخست حضور در لبنان بیش از همه متفکران و مجاهدان همه را به شناسایی ریشههای جنایت کاری صهیونیسم رهنمون کرد.
متنی که در ادامه میخوانید، بخشی از سخنرانی امام موسی صدر دربارۀ اسرائیل و یهودیان است. این سخنرانی از جلد یازدهم کتاب «مسیرة الامام السید موسی الصدر» برگرفته و ترجمه شده است:
اینجا بود که انحراف به وجود آمد و منشأ همین حرفهایی شد که دوست دارم امروز برایتان بگویم. آنها خدایی برای خود انتخاب کردند و او را «یهوه»، یعنی خدای یهود، نامیدند و خودشان را ملت برگزیده خدا و حاکمان دنیا خواندند. انسانها را به دو گروه تقسیم کردند: گروه اول یهود و گروه دوم دیگر انسانها که برای خدمت به انسانهای برگزیده (یهود) آفریده شدهاند. و برای آنکه خود را از دیگران متمایز کنند، به طرز لباس پوشیدن و شئون فردی و شرایط و قابلیتهای فردی اکتفا نکردند، بلکه تلاش کردند که فلسفهای برای آن بتراشند. لذا اساساً برای خودشان خدایی غیر از خدای بقیه مردم انتخاب کردند.
این اعتقاد آنان بود؛ اعتقادی که هیچ دلیلی برای آن نداشتند. خود حضرت موسی (ع) هم از این حرفها متنفر است. اصول دینشان را به کلی تغییر دادند و کتابشان را تحریف کردند. کتابشان را مطالعه کنید و ببینید درباره زندگی حضرت لوط (ع) چه نوشته است؟ نوشته است که حضرت لوط (ع) با دختران خود نزدیکی کرد و از آنان بچههایی به دنیا آورد که اجداد یهود به شمار میروند. ببینید تا چه اندازه به اصول اخلاقی و انسانی و شرافت پایبند بودند. در تورات، مطالب عجیب و غریبی هست که از گفتن آنها شرم دارم، حتی شرمآورتر از این. همه ارزشها را زیر پا گذاشتهاند و آن را برای خودشان افتخار و کمال میدانند. واقعاً انسان شرم میکند. دلم میخواست چند نمونه برایتان بگویم، اینکه چگونه حضرت سلیمان (ع) با ملکۀ سبا نزدیکی کرد و پادشاهان لشکرش به دنیا آمدند. نمیخواهم چیزهایی بگویم که انسان از گفتن آنها شرم دارد. این تورات آنهاست، خدایشان یهوه، کتابشان تورات و خودشان ملت برگزیده خدا هستند و شأنشان از بقیه مردم جداست. اینگونه بود که از زمانهای قدیم تا امروز، این نژادپرستی ریشهدار بین انسانها و مکاتب و ادیان به وجود آمد و این مصیبت بزرگ شکل گرفت.
میگویند ما ملت برگزیده خدا هستیم و خداوند ما را در برهه خاصی از زمان انتخاب کرد و رسالتش را بر عهده ما گذاشت، ولی همانطور که میبینیم، به خدا خیانت کردند و رسالت او را تحریف کردند و به آن کافر شدند. خدا هم رسالتش را از آنان گرفت و به ملت دیگری سپرد. قرآن مجید و انجیلهای چهارگانه را ببینید.
جریان معروفی را برایتان از انجیل میخوانم که حضرت مسیح (ع) برای بزرگان قومش مثلی میآورد و میفرماید: چند شرابساز باغ انگوری را اجاره کردند، ولی از دادن اجرت آن به صاحب باغ امتناع ورزیدند. صاحب باغ کارکنان خود را برای دریافت اجرت فرستاد، ولی آنها چند نفر از کارکنان را کشتند و چند نفر را آواره کردند و چند نفر دیگر را به اسارت گرفتند. سپس صاحب باغ پسر خود را به سوی آنها فرستاد. وقتی شرابسازها او را دیدند، با خود گفتند که این وارث باغ است، بیایید او را بکشیم و میراث او را به چنگ بیاوریم. سپس او را گرفتند و از باغ بیرون انداختند و سرانجام کشتند. (اینها همه در اِصحاح بیستویکم انجیل [متی] آمده.) آنگاه مسیح از آنها میپرسد: به نظر شما وقتی صاحب باغ آمد، با این شرابسازها چگونه رفتار کند؟ پاسخ میدهند: آن احمقها را به بدترین شکل به قتل برساند و بستان را به شرابسازهای دیگری اجاره دهد که محصول آن را سر وقت به او بدهند. بدون شک، منظور مسیح از شرابسازان، قوم خودش بود. سپس به آنها میگوید: آیا تا به حال در کتاب نخواندهاید که همان سنگی که بنایان به دور انداختند، سنگ اصلی ساختمان شد؟ این امت شماست ای عرب!
قرآن کریم در سورۀ جمعه که دائماً در روزهای جمعه میخوانیم، [خطر یهود را] به ما یادآوری میکند. مسئله مسئلۀ تنفر و انزجار نیست، بلکه اعلام خطر قرآن و انجیل است برای ما. این هشداری از سر نژادپرستی نیست. هرگز! علت مهم و اساسی در فلسفهها و افکار و نگرشهای آنان نهفته است. قرآن کریم در سورۀ جمعه، که هر جمعه آن را میخوانیم، میگوید: «مَثَلُ الذینَ حُمِّلوا التّوراةَ ثُمَّ لَمْ یحْمِلوهَا» افتخار نکنند که کتاب خدا تورات نزد آنهاست- «کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ.
بعد از آن میگوید: «قدس را به دست سگان نسپارید، و آن را زیر پای خوکان رها نکنید تا لگد مال کنند و بعد از آن نوبت پارهپاره کردن شما برسد.» آری، این گفتۀ معروفی است و برادران، این تعالیم اعلام بیدار باش و اعلام خطر است. چرا ساکت نشستهایم؟ هر جمعه میخوانیم: «وَاللهُ لا یَهدی القَومَ الظّالِمینَ.»ای مردم! توجه کنید، آنان ظالماند و خدا ظالمان را هدایت نمیکند. هر جمعه و در هر آیهای میخوانیم و مسیحیان هم [سخنان مسیح را] میخوانند، ولی خواب ماندیم و از دستمان رفت تا امورشان را ساماندهی کردند و حکومتشان را تشکیل دادند و صهیونیسم را تأسیس کردند و شیوههای معروف خود را، که در این روزها در کتابها هم مینویسند، شروع کردند. نقشههای خود را اجرا کردند و بر این مناطق مسلط شدند و امروز جهان مسیحی ساکت نشسته و سخنان مسیح دیگر شنیده نمیشود. ساکت نشسته و تأیید میکند، اما در آینده خطر یهود آنان را هم غافلگیر خواهد کرد.
اگر امروز مسیح داخل قدس شود و ببیند که مرکز سیاست نژادپرستی و توطئهها بر ضد صلح جهانی و آواره کردن مردم و به فساد کشاندن اخلاق و احتکارهای جهانی است، چه میگوید؟ آیا همان گونه که با پدران آنها رفتار کرد، با آنها رفتار نمیکند؟ در این صورت جواب مسیحیان و یهودیها چه خواهد بود؟ آیا نمیگویند کشتن او واجب است؟ آیا نمیگویند او دروغ میگوید؟ آیا همان حرفهایی را که در جواب پیلاتوس گفتند، تکرار نمیکنند؟
در انجیل متی، اصحاح ۲۷ آمده: «پیلاتوس دستان خود را پیش چشم همگان شست و گفت: من این خون را به گردن نمیگیرم، شما خودتان میدانید چه کار کنید. مردم یکصدا گفتند: خون او بر گردن ما و فرزندان ما.»
این خون امروز هم جاری است؛ یعنی اگر مسیح امروز داخل قدس شود و با آنها همان رفتار را بکند، آنها هم با او همان کار را میکنند (او را میکشند)؛ وگرنه چرا به مسیح ایمان نیاوردند؟ این عمل (ایمان نیارودن) دلیل این است که آنها هم صد در صد در این خون شریکاند.
قرآن کریم و پیش از آن، انجیل و قبل از آن، انسانهای با بصیرت و آگاه بر افکار و گرایشها و فلسفه و دیدگاههای یهود، این خطر را حس کرده بودند و سعی میکردند تا از وخامت آن جلوگیری کنند، ولی بدبختانه این خطر وخامت پیدا کرده و مصیبت، واقع شده و صهیونیستها رژیمی تشکیل دادهاند که با تکیه بر آن موجودیت خود را حفظ کردهاند و در پناه آن برای اجرای نقشههایشان در تلاشاند و به برگزیده بودن خود اعتقاد دارند. حال چاره چیست و چه باید کرد؟
این خطر بر ضد ما و فرزندان ما و اسلام و مسیحیت و مردم روی زمین و ارزشها و بر ضد همه چیز است. گذشتگان به ما اعلام خطر کردند و ما امروز با چشم خودمان میبینیم. چه باید کرد؟
برادران، در این بحثهای ارزشمند، بسیار شنیدهاید، ما وقتی احساس میکنیم که خطر یهود مهمترین خطر در زندگی ماست، قبل از هر چیز منتظر فرمان جهاد هستیم، اما باید بگویم که این جهاد نیست، دفاع است. ما دنبال جهاد نیستیم، بلکه میخواهیم از خودمان دفاع کنیم. آیا در معرض خطر نیستیم؟ آیا دین و کشور و سرزمین ما در خطر نیست؟ خطر واقع شده و ما را غافلگیر کرده است. باید آماده شویم و تلاش کنیم. باید همه توان خود را بسیج کنیم. باید زبان و دست و قلب و فکرمان را بهکار بگیریم. باید همه نیروهای موجود را به کار بگیریم. باید نیروهای اسلامی و مسیحی را و نیروهای انسانی را که نیتشان پاک است، بسیج کنیم. باید همه انسانهای آزاده جهان را بسیج کنیم و از هیچ تلاشی فروگذار نکنیم
- خاطره حضرت آیتالله خامنهای از امام موسی صدر درباره حوزه نجف
- حمله به امام موسی صدر، حمله به پروژه آزادسازی قدس بود
- نمیپذیریم که قوانین جز بر مبنای فضیلت و ایمان به خدا شکل گیرد
- ای انسان، بیش از حد به سعی خود متکی نباش
- نشست «زیست مؤمنانه در جهان امروز از نگاه امام موسی صدر»
- پیشنهاد امام موسی صدر برای حضور روحانیت در سبک جدید زندگی مردم
|