آخرین اخبار
کد خبر : 23060 تاریخ ثبت : 1401/9/27 23:41:01

چرا بر فضیلت ویژه عبادت شبانه تأکید شده است

یکی از راه‌هایی که شیطان مانع عبادت و سحرخیزی می‌شود همین است که به انسان چنین القا می‌کند که برای عبادت سحر، چند ساعت وقت لازم است، تا خواندن دعاها، قرائت قرآن و سجده‌های طولانی انجام شود.

به گزارش واحد خبری کانون شیفتگان حضرت قائم (عج) به نقل از مهر ، زندگی انسان ساحت‌های مختلفی دارد که انسان مؤمن همانطور که از اسمش پیداست باید در هر کدام از آن‌ها ایمان خود را ظهور و بروز دهد. در ساحت‌های فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، هنری، اعتقادی، اخلاقی، علمی، اقتصادی و جسمی. بروز ایمان نیز در این ساحت‌ها چیزی نیست جز تقوا. یعنی فرد در همه این ابعاد زندگی نظر خدا و رضایت او را محور قرار دهد. امام صادق (ع) درباره وظیفه شیعیان فرموده است: «کونوا لنا زینا ولا تکونوا لنا شیناً» زینت و سبب افتخار ما باشید نه اینکه باعث شرمندگی ما باشید. در این راستا حضرت علی (ع) می‌فرماید: «اعیونی بورع واجتهاد و سداد» سعی کنید تقوا و ورع داشته باشید. در این راه تلاش کنید و استقامت داشته باشید. آنچه پیش رو دارید گزیده‌ای از سخنان آیت الله مصباح یزدی؛ در دفتر مقام معظم رهبری است که در سال ۸۷ ایراد کرده‌اند. بخش بیست و هفتم آن را باهم می‌خوانیم:

شب خیز! که عاشقان به شب راز کنند.

در ادامه بحث، بخشی دیگر از روایت مورد بحث را می‌خوانیم: أَمَّا اللَّیْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ تَالُونَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَهُ تَرْتِیلًا یَعِظُونَ أَنْفُسَهُمْ بِأَمْثَالِهِ وَ یَسْتَشْفُونَ لِدَائِهِمْ بِدَوَائِهِ تَارَةً وَ تَارَةً مُفْتَرِشُونَ جِبَاهَهُمْ وَ أَکُفَّهُمْ وَ رُکَبَهُمْ وَ أَطْرَافَ أَقْدَامِهِمْ تَجْرِی دُمُوعُهُمْ عَلَی خُدُودِهِمْ یُمَجِّدُونَ جَبَّاراً عَظِیماً وَ یَجْأَرُونَ إِلَیْهِ جَلَّ جَلَالُهُ فِی فَکَاکِ رِقَابِهِمْ

شیعیان خالص برنامه‌ای برای شب‌های خود و برنامه‌ای هم برای روزها دارند. اما برنامه شبانه‌شان این است که: قدم‌هایشان را جفت می‌کنند کنایه از این‌که روی پا می‌ایستند. و اجزا قرآن را به صورت ترتیل و با تأنی و آرامش تلاوت می‌کنند؛ با مثل‌ها و اوصافی که در آیات قرآن ذکر شده، خود را موعظه می‌کنند و درمان دردشان را از قرآن طلب می‌کنند؛ پیشانی، دست‌ها، زانوها سر انگشتان پایشان را روی زمین فرش می‌کنند کنایه از این‌که به سجده می‌افتند، در حالی که اشک بر گونه‌هایشان جاری می‌شود؛ در پیشگاه جبروت و عظمت الهی به تمجید و ستایش او می‌پردازند. و با ناله در درگاه او، نجات خود را از آتش جهنم طلب می‌کنند.

در نهج‌البلاغه ‏البلاغه، این بخش از روایت تعبیراتی مفصل‌تر و دل‌نشین‏تر دارد که آنها را هم تلاوت می‌کنیم: أَمَّا اللَّیْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ تَالِینَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَهَا تَرْتِیلًا. از این بخش روایت، و همچنین از بعضی احادیث دیگر استفاده می‌شود که بهترین حالت برای قرائت قرآن این است که شخص، در خلوت قرآن را روی دو دست گرفته، رو به قبله بایستد و با توجه، همراه با تأنی و آرامش قرآن را قرائت کند.

یُحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ وَ یَسْتَثِیرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِم ْ۱؛ شیعیان با تلاوت قرآن و با توجه به مضامین آن، خود را وادار به حزن می‌کنند. شاید این فراز اشاره به این باشد که مناسب‌تر است قرآن به صورت حزن‏آور قرائت بشود؛ هم چنان‌که در برخی روایات دیگر به این معنا تصریح شده است که قرآن را به‌گونه‌ای بخوانید که تلاوت آن برای شنونده حزن‌آور باشد ۲.

وَ یَسْتَثِیرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِمْ؛ و به واسطه قرآن داروی دردشان را بر می‌انگیزانند. شارحین نهج‏البلاغه این نکته لطیف را از این فراز استفاده کرده‌اند که منظور از اینکه می‌فرماید به وسیله قرآن در خودشان ایجاد حزن می‌کنند و دوای دردشان را بر می‌انگیزانند این است که بعد از این‌که حزن در آن‌ها ایجاد شد، اشکشان جاری می‌شود و این اشک داروی دردشان است.

فَإِذَا مَرُّوا بِآیَةٍ فِیهَا تَشْوِیقٌ رَکَنُوا إِلَیْهَا طَمَعاً وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَیْهَا شَوْقاً وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْیُنِهِمْ؛ وقتی مؤمنین به آیات بشارت دهنده نعمت، رحمت و مغفرت می‌رسند، دل خود را متوجه این آیات می‌کنند و از سر طمع به رحمت الهی، به مضامین این آیات سرک می‌کشند؛ مانند کسی که از پشت دیواری سرک می‌کشد، تا پشت دیوار را ببیند. وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْیُنِهِمْ. چنان‌که گویا بر نعمت‌های بهشتی و رحمت‏؛ الهی اشراف پیدا کرده‌اند و تصور می‌کنند که این نعمت‌ها پیش چشمشان حاضر است.

وَ إِذَا مَرُّوا بِآیَةٍ فِیهَا تَخْوِیفٌ أَصْغَوْا إِلَیْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ؛ همین افراد هنگامی که به آیاتی بر می‌خورند که در آنها نسبت به عذاب و عقوبت‌های الهی هشدار داده شده، گوش دلشان را به این آیات می‌سپارند و سرسری از آنها نمی‌گذرند.

وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِیرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِیقَهَا فِی أُصُولِ آذَانِهِمْ؛ چنان که گویا «زفیر»؛ و «شهیق»؛ جهنم یعنی صدای دم و بازدم آن در بن گوششان است. این حالت مؤمنین هنگام قرائت قرآن است.
اما در حال رکوع و سجود، فَهُمْ حَانُونَ عَلَی أَوْسَاطِهِمْ؛ کمرشان را در پیشگاه عظمت الهی خم کرده‌اند.

مُفْتَرِشُونَ لِجِبَاهِهِمْ وَ أَکُفِّهِمْ وَ رُکَبِهِمْ وَ أَطْرَافِ أَقْدَامِهِمْ؛ مواضع سجده خود را فرش زمین می‌کنند و بر خاک می‌افتند.

یَطْلُبُونَ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی فِی فَکَاکِ رِقَابِهِمْ؛ و از خدای متعال آزادی خود را از آتش جهنم درخواست می‌کنند.‌حاصل این بخش از روایت این است که برنامه شبانه شیعیان حقیقی این است که بخشی را به نماز و قرائت قرآن، بخش دیگری را به رکوع و سجده، و بخشی را هم به تضرع در پیشگاه الهی برای نجات از عذاب و رسیدن به رحمت‌های الهی می‌گذرانند.
سؤالی که ممکن است در اینجا مطرح شود این است که چرا این برنامه، اختصاص به شب دارد؟ عبادت خدا در تمامی ایام و ساعات مطلوب است؛ اختصاص این برنامه به شب چه وجهی دارد؟

هر جا که دری بوَد، به شب بر بندند

در قرآن کریم هم تأکید شده است که مؤمنین بخش قابل توجهی از شب را به عبادت بگذرانند. در سوره مزمل به پیغمبر (ص) امر شده که دو ثلث شب، یا نیمی از آن، یا حداقل ثلث شب را به عبادت خدا بپرداز. قُمِ اللَّیْلَ إِلاّ قَلِیلاً ۳؛ بیشتر شب را به عبادت بپرداز. قرآن در وصف مؤمنین خالص می‌فرماید: کانُوا قَلِیلاً مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ ۴؛ کسانی که به مقامات عالی بهشت می‌رسند، در دنیا اندکی از شب را می‌خوابیدند
.
دلیل اینکه بر عبادت شبانه تأکید شده این است که روح عبادت این است که انسان از همه چیز صرف نظر کند و توجهش فقط به خدای متعال باشد. بنا بر این آنچه در عبادت مطلوب است حضور قلب و انقطاع الی الله است. از همین رو گفته شده عبادت را در جای خلوتی انجام دهید، در محلی که نقش و نگار، صدا و یا هر عامل دیگری که انسان را به خود مشغول کند، نباشد. گفته شده که حضرت سلمان جایی را برای نماز انتخاب کرده بود که فقط یک نفر می‌توانست بایستد و خم و راست شود. انسان خواه، ناخواه در روز اشتغالاتی دارد؛ علاوه بر این‌که وضع طبیعی روز انسان را به خود مشغول می‌کند.

بر خلاف شب که به طور طبیعی شرایط برای سکوت، سکون، آرامش و توجه و حضور قلب فراهم است و در فضای تاریک و خلوت آن، که صداها خاموش و عوامل مزاحم دیگر کمتر است، آمادگی انسان برای حضور قلب و تمرکز بیشتر است.

در چنین حالتی اگر انسان انگیزه‌ای برای عبادت داشته باشد، با توجه و شعور بیشتری می‌تواند عبادت کند. در این حال اگر انسان به خدا توجه پیدا کند، خدا هم به او لطف کند، تأثیر بیشتر خواهد داشت.

شاید این آیه هم به همین نکته اشاره دارد: إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِیلاً ۵؛ پدیده شب مؤثرتر و پا برجاتر است، و عبادت، فکر، و توجهی که در شب انجام می‌گیرد رسوخ و عمق بیشتری دارد. إِنَّ لَکَ فِی النَّهارِ سَبْحاً طَوِیلاً ۶؛ انسان در روز تحرک زیادی دارد و باید فعالیت‌هایش را در روز انجام دهد.

این هم یکی از حکمت‌های الهی است که انسان را به‌گونه‌ای نیافریده که تمام عمرش را در گوشه غاری زندگی کند. خدا زندگی این عالم و شرایط و حالات مختلف آن را قرار داده، تا انسان از همه آنها استفاده کند و در هر حالی از نعمت‌های خدا برای رسیدن به کمال استفاده کند.

مُرادَکَ مِنّی أَنْ تَتَعَرَّفَ إِلَیَّ فِی کُلِّ شَیْءٍ حَتَّی لَا أَجْهَلَکَ فِی شَیْء ۷؛ خداوند خواسته خود را در هر چیزی به انسان بشناساند، تا در هیچ حالی از او غافل نباشد. زندگی در عزلت، در کنار یک صومعه یا دیر و پرداختن به عبادت از نظر اسلام چندان پسندیده نیست. انسان آفریده نشده است که فقط در گوشه خلوتی مشغول عبادت شود؛ ولی بی نیاز از چنین عبادتگاه خلوتی هم نیست. لذا باید عبادات خود را در طول شب انجام دهد و روز را به رسیدگی به کارهای دیگر خود اختصاص دهد؛ کارهایی از قبیل درس خواندن و درس دادن، موعظه کردن دیگران، رسیدگی به فقرا، جهاد فی‬ ‏سبیل الله، امر به معروف و نهی از منکر، تحصیل روزی و…‌. ثلث از شب را هم به استراحت و تجدید قوا بپردازد و بقیه آن را به عبادت خدا اختصاص دهد.

قرآن بخوان!

سوال دیگر این است که هنگامی که نیمه شب برخاستم، چه عباداتی را انجام دهم؟ در سوره مزمل دستور داده شده: وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلاً ۸؛ در این روایت هم می‌فرماید: أَمَّا اللَّیْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ تَالِینَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَهَا تَرْتِیلًا؛ مؤمنان بر پا می‌ایستند و اجزای قرآن را تلاوت می‌کنند.

هر چند بعضی شارحین نهج‌البلاغه گفته‌اند در این عبارت ایستادن روی پا تلازمی با تلاوت قرآن ندارد، ولی این بیان خلاف ظاهر عبارت است. از سوی دیگر در چنین حالتی که انسان روی پا ایستاده، کتاب خدا را روی دو دست گرفته، قرائت کند، احترام قرآن بیشتر رعایت می‌شود، تا زمانی که شخص روی زمین نشسته و احیاناً به جایی هم تکیه بدهد.

نکته دیگری که علاوه بر شب‌زنده‬ ‏داری و قرائت قرآن، بر آن تأکید شده، تلاوت قرآن با حالت تأنی و آرامش و به صورت شمرده است.

یُرَتِّلُونَهَا تَرْتِیلًا. زیرا در چنین حالتی شخص فرصت بیشتری برای توجه و تنبه نسبت به مفاهیم آیات پیدا می‌کند. هنگامی که انسان قرآن را با سرعت می‌خواند، چندان اثری در او ایجاد نمی‌کند. اما زمانی که آیات قرآن را به آرامی تلاوت می‌کند، نسبت به آنها تمرکز پیدا می‌کند و می‌تواند تصور کند که نعمت‌هایی که در آیات شمرده شده، پیش چشم اوست، یا صدای زفیر و شهیق جهنم در گوشش است. چنین حالاتی نیازمند فرصتی برای تأمل و تمرکز است.

برای تلاوت قرآن هم هیچ حد و مرزی مشخص نشده است. خداوند می‌فرماید: خدا می‌داند که همه شما نمی‌توانید هر شب، دو ثلث شب را به عبادت بپردازید (زیرا بعضی از شما در سفر هستید، ممکن است بعضی از شما هم به بیماری مبتلا باشید و فرصت یا توان این‌که دو ثلث شب را به تلاوت قرآن بایستید، ندارید.) لذا خداوند در سوره مزمل می‌فرماید: فَاقْرَوا ما تَیَسَّرَ مِنْهُ؛ هر اندازه برایتان میسر شد قرآن بخوانید. یعنی گمان نکنید که اگر بخواهید سحرخیزی داشته باشید، حتماً باید نماز و عبادت شما ساعت‌ها طول بکشد. بلکه نافله و قرائت قرآن شما حتی اگر چند دقیقه هم باشد، خوب است؛ ولی سحرخیزی را ترک نکنید.

یکی از راه‌هایی که شیطان مانع عبادت و سحرخیزی می‌شود همین است که به انسان چنین القا می‌کند که برای عبادت سحر، چند ساعت وقت لازم است، تا خواندن دعاها، قرائت قرآن و سجده‌های طولانی انجام شود و کسی که نیمه شب برای چنین عبادت مفصلی برخیزد، در طول روز خسته و خواب‌آلوده خواهد بود و به کار و زندگی‌اش نمی‌رسد؛ پس بهتر است از آن صرف نظر شود! در حالی که انسان می‌تواند همه یازده رکعت نماز شب را در مدت کوتاهی حدود ده تا پانزده دقیقه بخواند و به قرائت چند آیه از قرآن اکتفا کند. فَاقْرَوا ما تَیَسَّرَ مِنْهُ.؛ البته کسانی که همت بالاتری دارند و از نیروی بدنی کافی و فراغت بیشتری برخوردارند، بهتر است وقت بیشتری را برای قرائت قرآن و عبادت صرف کنند.

از این بیانات استفاده می‌شود بخشی از این عبادت شبانه باید قرائت قرآن باشد. اما آیا منظور خواندن قرآن در نماز است؟ در بسیاری از موارد منظور از قرائت قرآن، نماز است که بخشی عمده‌ای از آن به قرائت قرآن اختصاص دارد؛ مثل آیه شریفه: وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُودًا ۹، که در روایت به نماز صبح تفسیر شده است.
اما قرائت قرآن که در این روایت و آیاتی از قرآن مورد سفارش قرار گرفته، منظور از آن ممکن است قرائت سوره‌هایی از قرآن در حال نماز باشد. در بعضی آیات تسبیح، سجده، دعا و تضرع به صورت مستقل مورد سفارش قرار داده شده است: وَ مِنَ اللَّیْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَیْلاً طَوِیلاً ۱۰؛ شب‌ها سجده طولانی انجام ده و خدا را تسبیح بگو. سجده طولانی در دل شب نیز مورد تأکید قرار گرفته است؛ شاید از بیان سجده و تسبیح در کنار هم بتوان این نکته را استفاده کرد که خوب است انسان در شب سجده‌ای طولانی انجام داده و ضمن آن تسبیح خدا را بگوید.

حکایت عاشقی

در این بخش از روایت به کیفیت قرائت قرآن اشاره شد. مؤمن باید هنگام تلاوت قرآن آن چنان نسبت به معانی آیات توجه داشته باشد که با رسیدن به آیات رحمت، گویا رحمت الهی را می‌بیند و با قرائت آیات عذاب صدای زفیر و شهیق جهنم را در گوش خود احساس کند.

حضرت امیر (ع) به ما می‌آموزد در حال نماز و قرائت قرآن این‌گونه باشیم؛ حداقل سعی کنیم فکر مسائل مادی و زندگی دنیا را از سر بیرون کنیم و توجه بیشتری‌؛ به معانی آیات داشته و انسی با این مفاهیم پیدا کنیم.هم‏چنین سعی کنیم رکوع و سجودی در دل شب داشته باشیم. در احوالات بعضی از اصحاب پیغمبر (ص) و هم‏چنین شاگردان مکتب اهل بیت (ع) حکایات شنیدنی از نماز و رکوع و سجودشان در دل شب نقل شده است؛ بعضی از ایشان گاهی شبی را به رکوع می‌پرداختند و می‌گفتند: هذه لیلة الرکوع.؛ هرچند باور کردن بعضی از حکایات برای ما سخت است.

از فرد موثقی شنیدم که مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی؛ که در حرم امام رضا (ع) مدفون است هر شب عادت داشت اواخر شب می‌آمد و به پشت بام حرم می‌رفت و نزدیک گنبد به نماز می‌ایستاد. یکی از خادمان حضرت رضا (ع) نقل کرده بود: ما که با او آشنا بودیم و می‌دانستیم عادت ایشان این است، در پشت بام را برایش باز می‌کردیم؛ ایشان به آن‌جا می‌رفت. ما هم در را می‌بستیم و می‌رفتیم، تا پیش از اذان صبح که در را باز می‌کردیم تا ایشان برگردد.

 

یک شب سرد زمستانی ایشان طبق عادت همیشگی به کنار گنبد رفت و مشغول نماز شد. اتفاقاً در حالی که ایشان مشغول نماز بود، برف شروع به باریدن کرد. ایشان به رکوع رفت و رکوعش طول کشید. من هر چه صبر کردم، ایشان سر از رکوع بر نداشت.

خودم هم نمی‌توانستم زیر برف بایستم. چیزی فراهم کردم که ایشان بتواند خود را با آن گرم کند و سپس در را بستم و به منزل رفتم. اما تمام طول شب را نگران ایشان بودم که زیر برف، روی پشت بام چه می‌کند و چه بلایی بر سرش خواهد آمد؟ پیش از اذان، زودتر از شب‌های دیگر به حرم آمدم و به پشت بام رفتم و در را باز کردم؛ دیدم ایشان همچنان در حال رکوع است، در حالی که حدود یک وجب برف روی پشت او نشسته است. شاید به خاطر همین عبادت‌ها است که چنین کسی با یک اشاره، یا با یک دانه انجیر مرض‌های لاعلاج را معالجه می‌کرد.درباره اویس قرنی که از اصحاب پیغمبر اکرم (ع) بوده، نقل شده که عبادت‌های طولانی در دل شب داشته و گاهی یک شب را بیشتر به رکوع و گاهی یک شب را بیشتر به سجده می‌پرداخت.

ما باید سعی کنیم اگر نمی‌توانیم چنین برنامه‌هایی داشته باشیم حداقل شباهتی به چنین کسانی پیدا کنیم؛ نمازمان را با تأنی بیشتری بخوانیم. نمازهایی که با عجله و شتاب می‌خوانیم، ما را به کجا می‌رساند؟ در روایتی نقل شده که هنگامی که بنده‌ای نمازش را سریع می‌خواند، خدای متعال به فرشتگان خطاب می‌فرماید که این بنده من از نمازش کم گذاشت برای این‌که به خواسته‌های دنیوی‌اش برسد؛ در حالی که نمی‌داند همه امور دنیا به دست من است و تا من اراده نکنم چیزی تحقق پیدا نمی‌کند.

در قرائت قرآن، چه در حال نماز و چه در غیر حال نماز سعی کنیم حالاتی را که در روایات سفارش شده، داشته باشیم. فرض کنیم صحنه‌ای را که آیه بیان می‌کند، می‌بینیم. فرض کنیم از طرف خدای متعال انذارها و عتاب‌ها را می‌شنویم. کسانی که آن حالات عجیب را در عبادت‌هایشان پیدا می‌کردند چنین زمینه‌هایی در آن‌ها بود؛ ما اگر نمی‌توانیم عین آنها باشیم، حداقل سعی‏کنیم شباهتی به آن‌ها پیدا کنیم.

۱. نهج‬ ‏البلاغة، ص ۳۰۳، خطبه ۱۹۳، معروف به «خطبه متقین».

۲. به عنوان نمونه ر. ک: وسائ‬ل‏‬ الشیعة، ج ۶، ص ۲۰۸، باب استحباب القراءة بالحزن؛ إِنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ بِالْحُزْنِ فَاقْرَءُوهُ بِالْحُزْنِ.

۳. مزمل / ۲.

۴. ذاریات / ۱۷.

۵. مزمل / ۶.

۶. مزمل / ۸.

۷. دعای امام حسین در روز عرفه.

۸. مزمل / ۴.

۹. اسرا / ۷۸.

۱۰. انسان / ۲۶.

اخبار مرتبط
کلمات کلیدی
ثبت دیدگاه