۴ تکلیف اصلی مسئولان حکومتی در نامه ۵۳ نهجالبلاغه
یک استاد نهجالبلاغه با بیان اینکه از منظر امیرالمؤمنین(ع) کارگزار نباید خصوصیات طاغوت را داشته باشد و باید صریح حساب پس بدهد، گفت: در نامه ۵۳ حضرت امیر(ع) چهار تکلیف اصلی حکومت را بر عهده مالک اشتر میگذارند که هم از تکالیف اصلی نمایندگان مجلس و هم مسئولان مملکتی است.به گزارش واحد خبری کانون شیفتگان حضرت قائم (عج) به نقل از ایکنا ، محسن حقشناس، استاد نهجالبلاغه در گفتوگو با ایکنا از قزوین، با اشاره به بیانات حضرت علی(ع) در خطبه ۱۲۷ نهجالبلاغه گفت: حضرت امیر(ع) در این خطبه میفرمایند بهترین مردم کسانی هستند که همراستا با قانون حرکت میکنند، میانهرو هستند نه کندرو و نه تندرو. خداوند هم با جماعتی است که از تفرقه و پراکندگی جلوگیری میکنند؛ حضور مردم در انتخابات هم مصداق همین مورد است.
معاویه حکومت حضرت امیرالمؤمنین(ع) را قبول نداشت و اعلام خودمختاری کرد و با مولا بیعت نکرد. امیرالمؤمنین(ع) هم در نامه ششم نهجالبلاغه به معاویه میفرمایند کسانی که با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کردند با من هم بیعت کردند. آنجایی که نتیجه انتخابات باب میل عدهای نیست نمیتوانند زیرمیز بزنند و اعلام کنند انتخابات را قبول ندارند، باید به اخلاق و قانون احترام گذاشت و فتنه ایجاد نکرد.
بعد از به خلافت رسیدن خلیفه اول، عدهای به سرکردگی ابوسفیان آمدند به امیرالمؤمنین(ع) گفتند ما به شما هم سپاه میدهیم هم هزینهها را تأمین میکنیم شما مقاومت کنید و حق خودتان را بگیرید. حضرت امیر با تیزهوشی متوجه شدند که این مسئله یک فتنه است و اینها میخواهند اجتماع مسلمانان را به جنگ داخلی بکشند، بنابراین حضرت امیر(ع)، پیشنهاد این فتنهگر را نپذیرفتند. ای کاش مردم هم همین موضوع را وسیله و سرمشق خود قرار میدادند تا خیلی از اتفاقات ناگوار نمیافتاد.
این تیزهوشی و گرفتار نشدن در تله معاندین یکی از مهمترین مسائلی است که کارگزاران حکومتی و حاکمان باید به آن توجه کنند. حضرت امیر(ع) بعد از اینکه فرماندار حکومت عثمانی را از مصر عزل کردند، قیس را به فرمانداری مصر منصوب کردند. معاویه که زرنگی کرده بود، چون میدانست اگر بیعت کند عزل میشود و با حضرت امیر(ع) بیعت نکرده بود بعد از اینکه اعلام خودمختاری کرد، شروع کرد به نامهنگاری و فرستادن فرستاده و هدایا به قیس. از طرفی به هر نحوی تلاش کرد تا با قیس ارتباط بگیرد از طرف دیگر در میان مردم شایعات ارتباط گرفتنش با قیس را منتشر کرد. این اتفاقات در صورتی رخ داد که قیس به شدت به حضرت امیر(ع) وفادار بود و این تنها حربه معاویه برای ضربه زدن به حکومت امیرالمؤمنین(ع) بود.
شایعات و گزارشاتی که از حکومت مصر به گوش مردم و امیرالمؤمنین(ع) رسید به قدری زیاد شد که مردم مصر را دچار تزلزل و دلسردی کرد و اعتماد مردم نسبت به قیس از بین رفت و دیگر او را قبول نداشتند، به همین دلیل امیرالمؤمنین(ع) مجبور شدند قیس را عزل کنند تا تب شایعات بخوابد، چراکه قدرت اجرایی و قدرت نفوذ حاکم بر مردم از بین رفته بود. این خود درس بزرگی است برای مسئولان تا بیتقواییها و تلههای جریان معاند را خوب شناسایی کنند و خود را گرفتار بازیهای سیاسی و هدایای جریان معاند نکنند و با شفافیت از این تلهها بگریزند.
دستاوردهای حکومت علوی
مهمترین دستاورد حکومت علوی این است که این حکومت یک الگوی همیشگی در تاریخ است و همه حکومتها میتوانند آن را سرمشق حکومت خود قرار دهند. دومین دستاورد عدالت است. اصلاً هدف برقراری حکومت رعایت عدالت و امنیت است. در حکومت حضرت امیر(ع) رفاه موج میزد. ایشان در زمانی که در کوفه حاکم هستند میفرمایند: «مَا أَصْبَحَ بِالْكُوفَةِ أَحَدٌ إِلَّا نَاعِماً إِنَّ أَدْنَاهُمْ مَنْزِلَةً لَيَأْكُلُ الْبُرَّ وَ يَجْلِسُ فِي الظِّلِّ وَ يَشْرَبُ مِنْ مَاءِ الْفُرَات»، یعنی حتی سطح پایینترین افراد ساکن کوفه هم خانه دارند و هم غذا دارند و هم سلامتی. ثانیاً مولا میفرمایند مردم باید حقوق برابر داشته باشند، شهروند درجه یک و درجه دو در حکومت علوی وجود ندارد. ثالثاً، حکومت باید تلاش کند سطح فرهنگ جامعه را بالا ببرد و زمینه آموزش و تربیت جامعه را بهصورت صحیح فراهم کند. از منظر امیرالمؤمنین(ع) کارگزار نباید خصوصیات طاغوت را داشته باشد و باید صریح حساب پس بدهد. در نامه ۵۳ حضرت امیر(ع) چهار تکلیف اصلی حکومت را بر عهده مالک اشتر میگذارند که هم از تکالیف اصلی نمایندگان مجلس هم مسئولان مملکتی است.
اولاً میفرمایند «جبایه خراجا» اولین کار جمعآوری مالیات است. مالیات یعنی درآمد، درآمدی که درست به دست میآوری و درست خرج میکنی. ما متأسفانه در حکومت اسلامی نه مالیات را درست به دست میآوریم و نه درست خرج میکنیم. در این مورد کشورهای غربی بهتر از ما عمل کردند. شما در فرانسه یا انگلیس با کمترین مالیات خانه اول را میخرید، اما زمانی که میخواهید خانه دوم را بخرید باید جبران عوارض حبس ثروت را بدهید و یک مالیات سنگین برای خانه دوم باید پرداخت شود.
مثلاً در حوزه کارآفرینی وقتی یک نیرو به کسب و کار خود اضافه میکنید یک مقدار مالیات باید به دولت پرداخت کنید ولی هرچه تعداد نیروهایی که استخدام میکنید بیشتر شود، دولت مالیات کمتری از شما بهعنوان کارآفرین میگیرد، چراکه نیروهای جدید شما هم هر کدام مالیات میپردازند پس تشویق میشوید، نیروهای بیشتری استخدام کنید و مالیات کمتری پرداخت کنید و شما باعث شدید آنها هم کار کنند و به دولت مالیات بدهند.
اما در ایران نظام مالیاتی درستی نداریم، بازیکنها و بازیگرهایی که قراردادهای میلیاردی دارند از مالیات معاف هستند ولی کارآفرین هرچه نیرو بیشتر بیاورد، حجم مالیات و بیمهاش بیشتر میشود. دوم «جهاد عدوها» یعنی جهاد و مبارزه با دشمنان. سوم «استصلاح اهلها» یعنی به صلاح رسیدن مردم. چهارم «عمارت بلادها» به معنی آبادانی مملکت.
اگر در این چهار عبارت دقیق شوید میبینید فعلهای جبایه و جهاد و عمارت همه از نظر دستوری شبیه هم در یک باب هستند ولی در بخش سوم مولا نگفتند اصلاح مردم، از فعل استصلاح استفاده کردهاند. در زبان عرب، سختی فعل را در قالب اضافه کردن یک حرف نشان میدهند. استصلاح مثل استخراج است و نشان از سختتر بودن این تکلیف نسبت به سه تکلیف دیگر مولا خطاب به مالک اشتر است. یعنی تربیت مردم خیلی سختتر از باقی موارد است، بنابراین دولتمردان و حکمرانان باید خیلی ویژهتر روی این موضوع کار کنند.
- اگر مکتب مالک اشتر زنده بود در بسیاری از مسائل حکمرانی جلو بودیم
- سه ویژگی بارز آیت الله رئیسی در نهج البلاغه
- آثاری مفید برای پیوند نسل نو با نهج البلاغه
- آخرین هفته حیات امام علی علیه السلام به روایت نهج البلاغه
- بهترین راه در تفسیر نهج البلاغه همان روش تفسیر قرآن کریم است
- عدالت و مردمداری؛ دو اصل اساسی حکومت علوی
- کتاب«تمام نهج البلاغه»چه افزودههایی بر کتاب سید رضی دارد
- متأسفانه نهجالبلاغه در حاشیه قرار گرفته است
- جزئیات برگزاری آزمون سالانه حفظ قرآن کریم، نهج البلاغه و صحیفه سجادیه
|