آخرین اخبار
کد خبر : 23616 تاریخ ثبت : 1402/12/27 18:53:31

چرا برخی کافران روز قیامت هم ایمان نمی‌آورند

مفسر قرآن کریم ضمن تبیین آیات ابتدای سوره حجر بیان کرد: مسلمان شدن به قلب بستگی دارد و گاهی درون قلب یکسری حساسیت‌ها و سنسورها تثبیت می‌شود که حتی روز قیامت هم نمی‌تواند بگوید دوست داشتم مسلمان شوم.

به گزارش واحد خبری کانون شیفتگان حضرت قائم (عج) به نقل از ایکنا ، جلسه تفسیر قرآن سیدمجتبی حسینی با محوریت آیات اول و دوم سوره حجر، شب گذشته ۲۶ اسفند برگزار شد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

«الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَ قُرْآنٍ مُبِينٍ؛ الف لام راء اين است آيات كتاب [آسمانى] و قرآن روشنگر»

ظاهرا کتاب در اینجا به معنای کتاب تشریع است. البته باید توجه داشت همانطور که در کتاب تشریع آیات داریم، در کتاب تکوین هم آیات داریم؛ بنابراین نمی‌توانیم بگوییم فقط کتاب تشریع است، ولی الف و لام اگر برای عهد باشد، آیه دارد اشاره به یک کتاب مهم می‌کند. این نکته هم عرض شد که کتاب تشریع و تکوین از نگاه من و شما دو تا چیز است والا اگر آنها را به مبدأشان برگردانی به یکی می‌رسند. لذا اهل بیت از همین کتاب تشریع، مسائل تکوین را برداشت می‌کردند.

مثلا کسی از امام صادق(ع) سوالی کرد و حضرت پاسخ داد، آن شخص سوال کرد این مطلب را از کجا فرمودید حضرت فرمود از کتاب خدا گفتم. بنابراین کتاب خدا برای ما یک تجلی کرده است که همان قرآن است ولی برخی می‌توانند این کتاب را در مراتب بالاتری فهم کنند و درکشان از کتاب تشریع به کتاب تکوین نزدیک می‌شود. یک کتاب دیگری که هست کتاب سرنوشت و سرگذشت است. از این جهت هر کس یک کتابی دارد که مقدرات شخص در آن نوشته شده است. بعضی شاید معتقد باشند این هم در کلمه کتاب اراده شده است.

 

قرآن سیال است

یک کتاب هم کتاب اعمال یا نامه اعمال است. قرآن در این رابطه می‌فرماید: «فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا كِتَابِيَهْ؛ اما کسی که نامه اعمال او را به دست راستش دهند (با کمال نشاط و شادمانی و سربلندی به اهل محشر) گوید: بیایید نامه مرا بخوانید». البته در اینجا یک نکته‌ای وجود دارد و آن اینکه شاید «کتابه» اشاره به همین قرآن باشد. چطور شما در خانه خودتان یک قرآن دارید که با آن قرآن ارتباط دارید؛ همینطور وقتی شما آیات قرآن را تلاوت می‌کنید یک معنایی از آیات برداشت می‌کنید که قرآن شما همان است.

ما فکر می‌کنیم قرآن یک چیز ثابت است در حالی که این کتاب سیال است و شما باید توجه داشته باشید معنا و برداشتی که شما از قرآن دارید چیست. باید تصویری که از قرآن در وجودتان افتاده است را تغییر دهید. تصویر این قرآن به میزان شفافیتی که دل ما دارد در دل ما افتاده است. در روز قیامت هم همین تصویر به شما ارائه می‌شود که شامل برداشت‌ها و فهم‌های شما از قرآن است. پس قرآن برای همه یکی است ولی به نسبتی که ما پاک هستیم در ما تجلی می‌کند. لذا کتابی که ما داریم و روز قیامت به عنوان نامه عمل دست ما می‌دهند در اصل همان نامه عمل ما است ولی این نامه عمل، ممکن است بخشی‌اش نگاه و برداشت تو از قرآن باشد. به هر ترتیب در مورد کلمه کتاب در این آیه چند احتمال وجود دارد؛ کتاب تکوین، کتاب تشریع، کتاب حوادث و سرگذشت‌ها که مسائل اقوام و ... در آن گفته شده است، یک کتاب هم نامه اعمال است.

 

فایده قرآن چیست؟

قرآن آمده ما را بزرگ کند، وقتی تو بزرگ شدی بقیه کارها را خودت درست می‌کنی. متاسفانه ما یک قرآن و اسلام کاربردی درست کردیم و خودمان را نابود کردیم. اینگونه مواجهه با قرآن ما را بزرگ نمی‌کند و فقط اطلاعات ما زیاد می‌شود. بشر امروز اینطوری است. ما باید قرآن بخوانیم که ما را بزرگ کند. وقتی تو بزرگ شوی دنیا برایت کوچک می‌شود.

آیه بعد می‌فرماید: «رُبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كَانُوا مُسْلِمِينَ؛ چه بسا كسانى كه كافر شدند آرزو كنند كه كاش مسلمان بودند». حرف در این آیه زیاد است. چطور می‌شود که «يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كَانُوا مُسْلِمِينَ» مصداق بارزش روز قیامت است که کافران آرزو می‌کنند کاش مسلمان بودیم و روایتی از امام صادق(ع) نیز این مطلب را ثابت می‌کند. در روایتی دیگر بیان شده است که برخی مسلمانان وارد جهنم می‌شوند و کفار به آنها طعنه می‌زنند ولی بعد از مدتی مسلمانان را از جهنم خارج می‌کنند و کافران آرزو می‌کنند کاش مسلمان بودند. این نکته مهمی است. فکر نکنید چون «ولاالضالین» را غلیظ گفتی اهل بهشت هستی. ما فکر می‌کنیم هر چیز که خطرناک است برای بقیه است، هر چیزی خوب است برای ما است. بله، همینطور است ولی ما خوب نیستیم.

بحث من سر «رُبَمَا» است. ربما یعنی چه؟ «چه بسا» یعنی چه؟ چه بسا برای ما است که علم‌مان ناقص است و الا خدا که می‌داند می‌شود یا نمی‌شود. آیاتی که «لعل» دارد هم همینطور است و خدا نباید بگوید ممکن است اینطور شود. خدا می‌توانست بفرمایید بعضی از کفار روز قیامت اینطور می‌گویند، نه اینکه بفرماید چه بسا اینطور بگویند. اتفاقا همه حرف در همین «ربما» است ولی ما سریع از روی آن رد می‌شویم.

این «ربما» تو را به وادی بزرگتری از رابطه انسان و خدا می‌برد یعنی این آدم‌ها در روز قیامت هم معلوم نیست چطور شوند. «یود» جزء حالات قلب است و قلب خیلی پیچیده‌تر از اینها است. «ربما» یعنی ممکن است انسان یک لحظه یک حالتی داشته باشد، لحظه بعد یک حالت دیگر داشته باشد. بنابراین تو یک نفر ممکن است هر لحظه عوض شوی. بنابراین گاهی انسان با قلبش یک کاری می‌کند که جهنم را بر اسلام ترجیح می‌دهد و حتی روز قیامت هم نمی‌گوید «کاش مسلمان بودم». پس این مسلمان شدن به قلب بستگی دارد و گاهی درون قلب یکسری حساسیت‌ها و سنسورها تثبیت می‌شود که حتی روز قیامت هم نمی‌تواند بگوید دوست داشتم مسلمان شوم.

اخبار مرتبط
کلمات کلیدی
ثبت دیدگاه