آخرین اخبار
کد خبر : 24032 تاریخ ثبت : 1403/3/19 12:14:14

چرا ازدواج مهم است

ازدواج مقدس‌ترین و پیچیده‌ترین رابطه میان دو انسان از دو جنس مخالف و محبوب‌ترین کانون نزد خالق متعال است و در آیات بسیاری بر موضوع ازدواج تأکید شده است. در این گزارش به چرایی اهمیت و کارکردهای ازدواج از منظر روانشناسی و اجتماعی می‌پردازیم.

 به گزارش واحد خبری کانون  شیفتگان حضرت قائم (عج) به نقل از ایکنا ، اولین روز ماه ذی‌الحجه همزمان با سالروز ازدواج حضرت فاطمه(س) و امام علی(ع)، روز ازدواج نامگذاری شده است و این روز خجسته تاریخ گرانقدر و مناسبی برای وصال زوج‌های جوان شده است تا در این روز جشن ازدواج خود را برپا کرده و با پیوند زدن دل‌های خود به زندگی این دو شخصیت نورانی، شادی خود را با این روز مبارک همزمان کنند.  

ازدواج یک نیاز است و انسان طوری آفریده شده‌ که احساس نیاز به جنس مکمل دارد، یعنی نوع آفرینش به گونه‌ای است که دو جنس مخالف در کنار هم، مکمل هم می‌شوند و نتیجه پاسخ به این نیاز هم آرامش است. خداوند در آیه ۲۱ سوره مبارکه روم، فلسفه ازدواج را آرامش معرفی می‌کند و می‌فرماید «یکی از آیات (لطف) او آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در کنار او آرامش یافته و با هم انس گیرید و میان شما رأفت و مهربانی برقرار فرمود. در این امر نیز برای مردم بافکرت ادله‌ای (از علم و حکمت حق) آشکار است.»

پاسخ نیاز به ازدواج را نمی‌توان از راهی غیر از راهی که خداوند مقرر کرده است، به دست آورد. در واقع ازدواج در صورتی انسان را به آرامش می‌رساند که ازدواج باشد، چون گاهی همین ازدواج، ممکن است نوعی افتراق باشد و آرامش را از زوجین و دیگران سلب کند. اگر به سراغ افراد متعددی برویم و از آنها بپرسیم، هدف شما از ازدواج چیست، مطمئناً با پاسخ‌های گوناگونی روبه‌رو خواهیم شد که عواملی مانند جهان‌بینی، اعتقادات مذهبی، شرایط فرهنگی، اجتماعی و… در پاسخ آنها یافت می‌شود.  

در گذشته‌های بسیار دور، بیشتر ازدواج‌ها به دلایل سیاسی، اجتماعی و قبیله‌ای بوده است، اما امروزه هدف از ازدواج به سمت تأمین نیازها، عشق، رشد، تعالی، تکامل و… تغییر جهت یافته است؛ بنابراین هدف از ازدواج یک پاسخ مشخص ندارد و در افراد مختلف بسته به فرهنگ و زمینه‌های اجتماعی و ... متفاوت است.

ازدواج مقدس‌ترین و پیچیده‌ترین رابطه میان دو انسان از دو جنس مخالف و محبوب‌ترین کانون نزد خالق متعال است و در آیات بسیاری بر موضوع ازدواج تأکید شده است. در این گزارش به چرایی اهمیت و کارکردهای ازدواج از منظر روانشناسی و اجتماعی می‌پردازیم.

ازدواج از دیدگاه روانشناسی

ریحانه صبورنژاد، روانشناس و مشاور ازدواج و خانواده در گفت‌وگو با ایکنا اظهار کرد: جامعه در اولین تقسیم‌بندی به چند نهاد اصلی تقسیم می‌شود؛ نهاد خانواده، اقتصاد، حکومت، دین و نهاد خانواده یکی از مهمترین نهاد‌هایی است که با ازدواج آغاز می‌شود. ازدواج در واقع یک نقطه عطف در زندگی هر انسان و یکی از مهمترین تصمیم‌گیری‌ها در زندگی است که گویا با ازدواج هر فردی سرنوشت نسل خود را مشخص می‌کند. ازدواج یکی از مهمترین پدیده‌های زندگی است که می‌تواند پناهگاه امنی برای مقابله با دشواری‌های زندگی باشد. اکثر کلیسا‌های مسیحی و همچنین دین اسلام به ازدواج و انسجام خانواده تأکید زیادی دارند و ازدواج یک پیمان مقدس است. پیامبر خدا(ص) می‌فرمایند، در‌های رحمت آسمانی در چهار وقت گشوده می‌شود؛ اول موقع بارش باران، دوم زمانی که فرزند به چهره پدر و مادرش می‌نگرد، سوم هنگام گشوده شدن در کعبه و چهارم هنگام برپایی مراسم عقد و عروسی. در روایات متعددی آمده است که بیشترین اهل جهنم انسان‌های بی‌همسر هستند. همچنین در روایات بر وساطت ازدواج نیز تأکید زیادی شده است.

وی در پاسخ به اینکه از نظر روانشناسی ازدواج چه کمکی به افراد می‌کند، گفت: روانشناسان نیاز‌های انسان‌ها را بررسی کرده‌اند، یکی از این روانشناسان آبراهام مازلو است که سلسله مراتب پنج نیاز فطری را معرفی کند و از نیاز‌های فیزیولوژیک و ایمنی شروع می‌شود و به تعلق و محبت می‌رسد. در نظریه مازلو آنچه مهم است و در رأس هرم قرار دارد، خودشکوفایی است، به کمال رسیدن از نظر او به معنی خودشکوفایی است. اگر نیاز فرد به تعلق و محبت ارضا نشود، به خودشکوفایی نمی‌رسد، پس باید در این مرحله نیازهایش را ارضا کند و بهترین جا برای ارضای این نیاز ازدواج است، چراکه همه انسان‌ها تمایل دارند فرد ایمنی در زندگی داشته باشند که به او محبت کنند و محبت دریافت کنند.

وی افزود: روانشناس دیگری به نام اریک فروم مطرح می‌کند که ما نیاز به ارتباط داریم و این نیاز را می‌توانیم از طریق عشق نشان دهیم. با عشق ورزیدن به رشد و خشنودی دیگران اهمیت می‌دهیم و به آنها احترام می‌گذاریم و به سمت فرد دیگری می‌رویم و ناکامی‌های خودمان را در ارتباط با او ارضا می‌کنیم. پس نیاز به برقراری ارتباط و محبت، نیاز فطری دیگری است که لازمه رسیدن فرد به سلامت روان و پختگی و کمال است و از طریق ازدواج ممکن می‌شود.

وی تصریح کرد: پژوهش‌هایی در این زمینه انجام شده است تا بدانند ازدواج چه اثراتی بر افراد دارد؛ دیان هالس در کتاب «رهنمود‌های سلامت زیستن» مطرح می‌کند که مردان و زنان متأهل نسبت به افراد مجرد عمر طولانی‌تری دارند. یعنی احتمال مرگ بر اثر بیماری‌های قلبی و ... در افراد مطلقه و ازدواج نکرده بدون در نظر گرفتن جنس و نژاد بیشتر از افراد متأهل بوده است. مردان متأهل نسبت به مردان مجرد کمتر مستعد اعتیاد به الکل و در معرض رخداد‌های ناگوار و بیماری‌ها هستند و افراد متأهل حتی دستگاه ایمنی سالم‌تری دارند.

متأهلان زندگی شادتری دارند

صبورنژاد ادامه داد: روانشناسان مثبت‌گرا در تحقیقات و پژوهش‌های خود به این نتیجه رسیده‌اند که متأهلان زندگی شادتری دارند. در واقع مطالعه تجربی روی ۸۲۰ مرد و زن به مدت ۷ سال انجام شده است و دریافته‌اند که؛ موارد افسردگی و مصرف الکل در افراد ازدواج کرده، نسبت به مجرد‌ها بسیار اندک بوده است. مارتین سلیگمن، روانشناس نامدار معاصر و پیشگام روانشناسی مثبت‌گرا در کتاب «شادکامی اصیل» می‌گوید؛ ازدواج گاهی اوقات همانند غل و زنجیر محکوم شده است و گاهی به عنوان عامل شادی همیشگی و پایدار، ستایش می‌شود. هیچ یک از این توصیف‌ها مطلق نیستند، اما بررسی‌های علمی و تجربی از دیدگاه دوم بیان می‌کند که، ازدواج عامل شادکامی پایدار است و برخلاف ثروت و پول که تأثیر اندکی روی خوشبختی و شادکامی دارد، اما ازدواج باعث می‌شود، پیوند محکم و بادوامی ایجاد شود که شادکامی نسبتاً پایداری را هم ایجاد خواهد کرد. مرکز تحقیقات افکار عمومی امریکا در ۳۰ سال گذشته بیش از ۳۵ هزار نفر را مورد ارزیابی قرار داده که ۴۰ درصد افراد متأهل گفته‌اند بسیار شاد هستند و ۲۴ درصد افراد ازدواج نکرده یا مطلقه خود را شاد معرفی کرده‌اند. این واقعیت در ۱۷ کشور دنیا هم مورد مطالعه قرار گرفته و دقیقاً همین مورد را مشاهده کرده‌اند. در مورد افسردگی هم تحقیقات زیادی انجام شده است که گزارش می‌دهد، متأهلان کمتر افسرده می‌شوند، اما افرادی که ازدواج نکرده‌اند یا مطلقه هستند، بیشتر در معرض افسردگی هستند.

چرا ازدواج

این روانشناس به تحقیقی درباره فرزندان نیز اشاره و افزود: میزان مردودی فرزندان دارای والد، نسبت به کودکانی که تک‌والد هستند، بسیار کمتر است. کودکانی که با والدین خود زندگی می‌کنند، به اندازه یک چهارم سایر کودکان به دلیل اختلالات هیجانی تحت درمان قرار می‌گیرند. از جمله شگفت‌انگیزترین نتایج، یافته‌هایی است که نشان می‌دهد، فرزندان حاصل از ازدواج‌های باثبات در مقایسه با فرزندان طلاق، دیرتر به بلوغ جنسی می‌رسند و نگرش مثبت‌تری نسبت به آینده خود دارند و علاقه بیشتری به روابط بلندمدت از خود نشان می‌دهند. 

عامل پایداری ازدواج

وی درباره اینکه افراد برای تجربه اثرات خوب ازدواج چه کنند، بیان کرد: آنها باید در انتخاب دقت زیادی کنند. گاهی اوقات افراد عاشق همدیگر می‌شوند و فکر می‌کنند اگر من کسی را دوست داشته باشم پس لزوماً می‌توانم با او زندگی خوبی داشته باشم و رضایت زناشویی را تجربه کنم، اما تجربه و تحقیقات نشان می‌دهد که این طور نیست. عامل پایداری یک ازدواج وقتی منجر به سلامت روان می‌شود که همراه با انتخاب صحیح و عاقلانه باشد، نه هر نوع انتخابی. ویرجینیا ستیر، روانشناس در کتاب «آدمسازی» می‌گوید؛ کسانی که با هم ازدواج می‌کنند، در کمتر از دو سال به سه گروه تقسیم می‌شوند؛ کسانی که طلاق می‌گیرند و جدا می‌شوند، افرادی که در آشفتگی و نابسامانی قرار می‌گیرند، یعنی دائم با هم تعارض دارند و افرادی که به بالندگی می‌رسند، یعنی به شادکامی زندگی خود دست می‌یابند و این نتیجه انتخاب درست است. پس برای اینکه یک زندگی شاد و رضایت‌بخش داشته باشیم باید در امر همسرگزینی دقت کنیم تا اثرات یک ازدواج خوب را ببینیم.

فواید اجتماعی ازدواج 

با توجه به اینکه ازدواج آثار مثبت اجتماعی بسیاری دارد، با حجت‌الاسلام محمدرضا کدخدایی، مشاور خانواده نیز در این زمینه گفت‌وگو کردیم. وی این مسئله را براساس رویکرد دینی که علامه مصباح بیان می‌کند، مورد بررسی قرار داد و گفت: فواید اجتماعی، جزء انگیزه‌هایی است که فرد را به یک رفتار یا کنش اجتماعی مثل ازدواج سوق می‌دهد و به سه دسته تقسیم می‌شوند، یکسری از انگیزه‌ها ناظر بر لذت، یکسری ناظر بر منفعت و یکسری هم ناظر بر مصلحت است. تفاوت این موارد در چیست؟ یکسری از رفتار‌ها با انگیزه لذت‌محورانه انجام می‌شود، یعنی شخص برای لذت عاطفی، لذت جنسی و لذت فرزنددار شدن و ... ازدواج می‌کند. تفاوت آن با منفعت چیست؛ هم انسان و هم حیوان از غذا خوردن لذت می‌برند و این در همه حیوانات و انسان‌ها مشترک است و لذت محسوب می‌شود، اما یکسری از لذت‌ها اجتماعی هستند، نظیر لذت عاطفی که با هم بودن یک فایده اجتماعی نیز است و لذتی برای مکانیسم حیاتی انسان به شمار می‌رود. تفاوت منفعت با لذت در این است که یک نوع حسابگری در آن دیده می‌شود و مخصوص انسان‌ها است، یعنی من از غذا لذت می‌برم ولی از پول لذت نمی‌برم، بلکه از آن منفعت می‌برم و منافع پول از آن لحاظ است که به لذت منتهی می‌شود. در این منفعت، حسابگری وجود دارد و اهمیت آن از لذت بیشتر و پیچیده‌تر است.  

۵۰۰ فایده اجتماعی ازدواج

وی با بیان اینکه مصلحت، الزاماً به منفعت و لذت من شخص مربوط نیست، چه بسا مصالح، نوعیه است، یعنی نوع انسان اقتضا دارد که این اتفاق بیفتد یا اینکه مصالح دینی، نوعی، آخرتی و ... را دربرگیرد، به برخی از فواید و آسیب‌های اجتماعی ازدواج اشاره کرد و گفت: در این زمینه، هم جامعه‌شناسان، هم روانشناسان و هم علمای دین و اخلاق فواید اجتماعی متعددی را ناظر بر این سه دسته بیان کرده‌اند و حدود ۵۰۰ فایده اجتماعی فهرست شده است. مشروعیت ارضای نیاز جنسی یک بحث فردی است، اما مشروعیت اجتماعی آن با ازدواج است. مشروعیت ارتباط با جنس مخالف با ازدواج فراهم می‌شود و به رفتار جنسی نظم می‌بخشد.

حجت‌الاسلام محمدرضا کدخدایی تولید و تکاثر نسل را یک فایده اجتماعی دیگر ازدواج دانست که می‌تواند از سنخ لذت، منفعت و مصلحت باشد و گفت: من انسان از جنبه حیوانی از فرزندآوری لذت می‌برم که هم منافعی برای من دارد و هم سرمایه اجتماعی و عاطفی من است و با فرزندآوری این سرمایه توسعه می‌یابد. توسعه روابط خویشاوندی از فواید اجتماعی ازدواج است و لوازم متعددی نیز دارد که با توسعه آن، سرمایه اجتماعی جدیدی و به تبع آن سرمایه اقتصادی جدیدی ایجاد می‌شود و شبکه روابطی که با ازدواج برای فرد ایجاد می‌شود، شبکه قابلیت‌ها و ظرافیت‌های جدیدی است. در واقع با ازدواج روابط خویشاوندی، همسایگی و  روابط اقتصادی جدید توسعه می‌یابد و برخورداری از حمایت‌های اقتصادی به صورت متقابل بین زوجین ایجاد می‌شود و شبکه خویشاوندی آنها را پشتیبانی می‌کند.

وی با تأکید بر اینکه بالا رفتن نفوذ اجتماعی به ویژه در جوامع سنتی‌تر و فرهنگی‌تر و دینی‌تر با ازدواج فراهم می‌شود، اظهار کرد: مثلاً بسیاری از عرصه‌های اجتماعی، مشروعیت و امنیت اجتماعی کسی که ازدواج کرده است، نسبت به شخصی که مجرد است، بیشتر است و این مسئله قدرت و نفوذ اجتماعی آنها را بالا می‌برد. برخورداری از مراقبت‌ها و حمایت‌های اجتماعی فایده دیگری است، من وقتی همسر دارم، مراقبت‌گر و حمایتگر اجتماعی دارم و این مسئله در تکثیر نسل آنها نیز استمرار پیدا می‌کند و بعد از ۳۰- ۴۰ سال که نیاز‌های جنسی، عاطفی و زیباشناختی به تدریج به افول می‌رود، جایگزین آن مانند فرزندان، شبکه‌های سببی و نسبی که در اقوام و خویشاوندان ایجاد می‌شود و حمایت اجتماعی انسان‌ها و شبکه مراقبت‌گری اجتماعی انسان‌ها را بالا می‌برد.  

این مشاور خانواده ادامه داد: کنترل اجتماعی مهم است یعنی فردی که مجرد زیسته، نسبت به کسی که ازدواج کرده، کنترل اجتماعی بالاتری دارد و حساسیت جامعه در مورد انحرافات فرد مجرد نسبت به متأهل بالاست، پس کنترل اجتماعی‌اش نیز بالاتر خواهد بود، در حالی که این مسئله در رابطه با فرد متأهل این گونه نیست و این یک نکته قابل ملاحظه در  فواید اجتماعی ازدواج است.

آسیب‌های اجتماعی عدم ازدواج

کدخدایی عدم تحقق فوایدی که بیان شد را آسیب دانست و گفت: یک پژوهش میدانی در این زمینه در فضای مجازی و حقیقی انجام شده است که عدم ازدواج یا همان ازدواج سنتی، دینی، ایرانی و اسلامی که همان ازدواج دائم و تک‌همسری است با خصوصیاتی که در فرهنگ ایرانی و اسلامی وجود دارد، فواید مختلف فردی، معنوی و ... را به همراه دارد و اگر این اتفاق نیفتد، با ۳۰۰ مسئله درگیر می‌شوند. مثلاً کشف حجاب یا بدحجابی یک آسیب اجتماعی است و آمار میدانی نشان می‌دهد، کشف حجاب و بازنمایی بدن در افرادی که ازدواج کرده‌اند، نسبت به کسانی که ازدواج نکرده‌اند، متفاوت است و تفاوت آماری آنها معنادار است و این مسئله از یک همبستگی علی خبر می‌دهد و بدحجابی در ازدواج نکرده‌ها بیشتر است.

وی ادامه داد: پوشش ضدهنجار‌های اجتماعی، لباس کثیف و پاره و ... در ازدواج نکرده‌ها بیشتر است. حجاب استایل، بدنمایی، اروتیسم، برهنگی، تجمل‌پرستی، سلبریتیسم، موج کره‌ای، تغییرات نابهنجار در بدن، تتو‌های غیرمتعارف، آرایش و پیرایش‌های نامتعارف و ... با عدم ازدواج همبسته است. رابط آزاد با جنس مخالف، سقط جنین، خودعرضه‌گری جنسی، صنعت و تجارت و تبلیغات پورن، کالاشدگی جنسی، مردبارگی(زن خود را شبیه مردان کند) و یا زن بارگی(مرد خود را شبیه زنان کند) و ... همه آسیب‌های اجتماعی هستند که در ازدواج نکرده‌ها بیشتر است. دو سویگی جنسیتی در ظاهر و پوشش، آرایش و ...، دگرباشی جنسی، دوجنس‌گرایی، همجنس‌گرایی، ترنس‌گرایی، حیوان‌گرایی و ... همبستگی علّی با عدم ازدواج دارد، البته الزاماً همه آنها مجرد نیستند، اما با عدم ازدواج همبستگی علّی دارد. روابط سیال، روابط متکثر، ارضای نیاز‌های عاطفی با حیوانات، خشونت جسمی، خشونت جنسی و ... همه نمونه‌هایی است که خود را در اجتماع بروز می‌دهد. البته شاید خشونت خانگی در ازدواج کرده‌ها بیشتر باشد، اما خشونت جسمی و جنسی در ازدواج نکرده‌ها بیشتر است.

بنابر این گزارش، همه این مسائل که با تکیه بر پژوهش‌ها و تحقیقات میدانی است، نشان می‌دهد ازدواج همان آرامشی را برای انسان‌ها به ارمغان می‌آورد که خداوند در کتاب مقدس قرآن کریم به آن اشاره کرده و وعده داده است و باید به انتخاب صحیح و عاقلانه شریک و همراهی دست زد که بتوان با او در یک مسیر برای هدفی واحد در زندگی تلاش کرد و به تکامل رسید.

اخبار مرتبط
کلمات کلیدی
ثبت دیدگاه