آخرین اخبار
کد خبر : 25043 تاریخ ثبت : 1403/10/2 21:53:49

فضائل و مناقب حضرت فاطمه(س) در منابع شیعی

در معارف شیعی، فضائل و مناقب بیشماری برای حضرت فاطمه زهرا(س) برشمرده شده که نشان‌دهنده عظمت شخصیت و جایگاه رفیع آن بانوی بزرگوار و بی‌بدیل است.

به گزارش واحد خبری کانون شیفتگان حضرت قائم (عج) به نقل از ایکنا ، یکی از این فضائل، هم صحبتی با فرشتگان و دریافت علوم از آن سفیران الهی است که در اصطلاح از آن با عنوان «محدَّثه بودن» یاد می‌شود. 

از همین‌روست که در زیارت مخصوص آن حضرت، خطاب به ایشان عرضه می‌داریم: «السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِيمَة؛ سلام بر تو ای محدّثه دانا.» 

برای روشن شدن معنا و مفهوم این فضیلت بی‌نظیر که نشان‌دهنده ارتباط حضرت زهرای اطهر(س) با عالم غیب است، در این مقاله، به بررسی این موضوع می‌پردازیم.

۱- معنا و مفهوم محدَّث

«مُحدَّث» از نظر لغوی اسم مفعول از مصدر «تحدیث» و به معنای «راستگمان» و «الهام شده» است. از نظر برخی از اهل لغت، محدَّث به كسى گفته می‌شود كه بر اساس فراست و قدرت درک خدادادی از امور مختلف خبر می‌دهد و از نظر برخی دیگر، به کسی گفته می‌شود که فرشتگان با او سخن می‌گويند، بی‌آنکه او آنها را ببیند. واژه «مُفهَّم» نیز به همین معناست و به كسى اطلاق می‌شود كه مفهوم را از آسمان و ملكوت دريافت می‌كند.

در روايات شیعی در موارد متعددى امامان معصوم(ع) با تعبيرهایی چون «محدَّثون؛ الهام‏‌شدگان يا راست‏‌گمانان» و «مفهَّمون؛ فهمانيده‌‏شدگان» توصيف شده‌‏اند، تا آنجا كه در كتاب‏هاى الكافى و بصائر الدرجات، بابى با عنوان «أنّ الأئمة عليهم‏السلام محدَّثون مفهَّمون» به نقل روايات وارد شده در اين زمينه اختصاص يافته است.

برای روشن شدن مفهوم این دو واژه، یادآوری این نکته ضروری است که بر اساس  روایات، اولیا و اوصیای الهی علم خود را از راه‌های گوناگونی کسب می‌کنند که یکی از آن‌ها دریافت از طریق فرشته وحی است.

در اين زمينه روايتى از امام صادق(ع) نقل شده كه بسيار گوياست. در اين روايت كه گزارش مشاهدات امام صادق(ع) از ديدار حضرت الياس با امام باقر(ع) در مسجدالحرام و پرسش‏‌هاى متعدد آن حضرت از امام چهارم شيعيان(ع) است، موضوع‌‏هاى متعددى مطرح شده كه يكى از آنها علم امامان(ع) است. 

امام باقر(ع) در ابتداى روايت ياد شده، پس از اشاره به اين مطلب كه در علم خداوند هيچ اختلافى نيست، در پاسخ حضرت الياس كه از ايشان می‌پرسد: «چه كسى از اين علم كه در آن هيچ اختلافى (تناقضى) نيست، آگاهى دارد؟» مى‏‌فرمايد: «أَمّا جُمْلَةُ الْعِلْمِ فَعِنْدَ اللهِ، جَلَّ ذِكْرُهُ وَ أَمّا ما لابُدَّ لِلْعِبادِ فَعِنْدَ اْلأوصِياءِ.»

همه علوم نزد خداوند است، ولى آن دسته از علوم كه دانستن آنها براى بندگان ضرورى است، نزد اوصياست.

آن‏گاه در پاسخ اين پرسش كه «اوصيا چگونه اين علوم را فرا می‌‏گيرند؟» فرمود: «كَما كانَ رَسُولُ اللهِ، يَعْلَمُهُ إِلاّ أَنَّهُمْ لايَرَوْنَ ما كانَ رَسوُلُ اللهِ، صلى‏الله‏عليه‏و‏آله يَرَى، لأنَّهُ كانَ نَبِيّا وَ هُمْ مُحَدَّثُونَ وَ أَنَّهُ كانَ يُفِدْ إِلَى اللهِ، عَزَّ وَ جَلَّ فَيَسْمَعُ الْوَحْىَ وَ هُمْ لايَسْمَعُونَ؛همان‏گونه كه پيامبر خدا(ص) که درود خدا بر او و خاندانش باد، اين علوم را فرامى‏‌گرفت. با اين تفاوت كه آنها آنچه را رسول خدا(ص) مى‌‏ديد، نمى‌‏بينند؛ زيرا او پيامبر بود و آنها الهام‏‌شدگان. آن حضرت به عنوان رسول در پيشگاه خداى صاحب عزت و جلال حاضر مى‏شد و وحى را مى‌‏شنيد در حالى كه آنها وحى را نمى‌‏شنوند.»

امام باقر(ع) در اين روايت در تبيين شيوه علم‏آموزى امامان معصوم(ع) از تعبير «محدَّثون» استفاده كرده است. 

در روايت دیگری، محمد بن اسماعيل از امام موسى بن جعفر(ع):در این باره چنين نقل مى‏كند: 

سَمِعْتُ أَبَا الحَسَنِ عليه‏السلام يَقُولُ: «الأَئِمَّةُ عُلَماءٌ صادِقُونَ مُفَهَّمُونَ مُحَدَّثُونَ؛ از ابا الحسن امام موسى بن جعفر شنيدم كه مى‏‌فرمود: «امامان، علماى صادق، مفهَّم و محدَّث هستند».

با توجه به مطالب یاد شده می‌توان گفت، تعبيرهايى چون «محدَّثون» و «مفهَّمون» كه در مورد امامان معصوم(ع) وارد شده است، به اين معناست كه آنها علوم و معارف مختلف را از طريق الهام ربانى دريافت می‌كنند؛ يعنى همان‏گونه كه پيامبر اكرم(ص) از طريق وحى بر همه امور آگاه و از علوم الهى برخوردار مى‌‏شدند، ايشان نيز از طريق الهام بر همه آنچه بدان نياز دارند، آگاه می‌‏شوند.

البته با اين تفاوت كه پيامبر اعظم(ص)، فرشته وحى را مى‌‏ديد، ولى ائمه(ع) فرشته وحى را نمى‌‏بينند و تنها الهام‌‏هاى او را دريافت مى‌‏كنند. 

در روايتی كه محمد بن مسلم از امام صادق(ع) نقل كرده است، در اين زمينه چنين مى‏‌خوانيم:

«ذُكِرَ المُحَدَّثُ عِنْدَ أَبي عَبْدِاللهِ، عليه‏السلام فَقالَ: إِنَّهُ سَمِعَ الصَّوْتَ وَ لايَرَى الشَّخْصَ. فَقُلْتَ لَهُ: جُعِلْتُ فِداكَ، كَيْفَ يَعْلَمُ أَنَّهُ كَلامَ الْمَلَكِ؟ قالَ: إِنَّهُ يُعْطى السَّكِينَةُ وَ الْوَقارُ حَتّى يَعْلَمُ أَنَّهُ كَلامُ الْمَلَكِ؛ نزد ابى‌‏عبدالله [امام صادق](ع) از «محدث» بودن [امام] سخن به ميان آمد. حضرت فرمود: «او سخنان را مى‏‌شنود، ولى شخص [فرشته] را نمى‏‌بيند.» پرسيدم: فدايت شوم، پس چگونه مى‌‏فهمد كه آن كلام فرشته است؟ فرمود: با آرامش و سكينه‌‏اى كه به او عطا مى‏‌شود، مى‏‌فهمد كه آن كلام فرشته است.»

گفتنى است در ميان ائمه معصومين(ع)، امام على(ع)، به عنوان يک استثنا هم فرشته وحى را مى‌‏ديد و هم صداى او را مى‏‌شنيد. آن حضرت در اين زمينه چنين مى‏‌فرمايد: 

«لَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّيْطانِ حِينَ نَزَلَ الْوَحْىُ عَلَيْهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، فَقُلْتُ: يا رَسُولَ‏اللهِ، ما هذِهِ الرَّنَّةُ؟ فَقالَ: هذَا الشَّيْطانُ قَدْ ايَسَ مِنْ عِبادَتِهِ. إِنَّكَ تَسْمَعُ ما أَسْمَعُ وَ تَرى ما أَرى، إِلاّ أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ وَ لكِنَّكَ لَوَزِيرٌ وَ إِنَّكَ لَعَلى خَيْرٍ؛هنگامى كه وحى بر پيامبر نازل مى‌‏شد، صداى ناله شيطان را شنيدم. پرسيدم: اى پيامبر خدا، اين صداى ناله چيست؟ فرمود: اين شيطان است. از اينكه او را بپرستند، نوميد شده است. تو هم مى‏‌شنوى هرچه من مى‏‌شنوم و مى‏‌بينى آنچه من مى‌‏بينم، جز آنكه تو پيامبر نيستى، ولى تو وزير منى و به راه خير مى‏‌روى.»

۲- پیشینه موضوع در دیگر امت‌ها

اينكه كسانى غير از پيامبران مخاطب فرشتگان قرار گيرند و با آنها از عالم غيب سخن گفته شود، در امت‏هاى پيشين هم سابقه داشته است و در آن امت‏‌ها هم كسانى به عنوان «محدَّث» شناخته مى‏‌شدند. در صحيح بخارى از جوامع روايى اهل‏‌سنت، دو روايت از پيامبر گرامى اسلام(ص) روايت شده كه مؤيد اين مطلب است. در نخستين روايت چنين مى‏‌خوانيم:

«لَقَدْ كانَ فِيما قَبْلِكُمْ مِنَ الأُمَمِ مُحَدَّثُونَ؛ در امت‌‏هاى پيش از شما كسانى بودند كه به آنها الهام مى‌‏شد.»

در ارشاد السارى لشرح صحيح البخارى در شرح واژه «محدَّثون» كه در اين روايت به كار رفته، چنين آمده است:

الهام‌‏شدگان، يا كسانى كه امور، قبل از خبردار شدن به دلشان مى‌‏افتد، درست مانند كسى كه ديگرى با او سخن گفته است، يا كسانى كه سخن درست بى‏‌آنكه قصد كرده باشند، بر زبان‌شان جارى مى‏‌شود.

در روايت دوم نيز مى‏‌خوانيم: «لَقَدْ كانَ فِيمَنْ كانَ قَبْلِكُمْ مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ رِجالٌ يُكَلَّمُونَ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونُوا أَنْبِياءَ؛ در ميان پيشينيان شما از بنى‌‏اسرائيل مردانى بودند كه با آنها [از عالم غيب] سخن گفته مى‌شد، بدون آنكه پيامبر باشند.»

در شرح صحيح بخارى تصريح شده كه مراد از «يكلَّمون» سخن گفتن فرشتگان با آنهاست.

۳- محدَّث بودن فاطمه زهرا(س)

حضرت فاطمه زهرا(س)، افزون بر مقام عصمت، از نظر محدَّث بودن نیز هم رتبه اوصیای الهی است. در روايتى كه از امام صادق(ع) نقل شده، درباره محدَّث بودن آن حضرت، چنين آمده است:

«إِنَّمَا سُمِّيَتْ‏ فَاطِمَةُ مُحَدَّثَةً لِأَنَّ الْمَلَائِكَةَ كَانَتْ تَهْبِطُ مِنَ السَّمَاءِ فَتُنَادِيهَا كَمَا تُنَادِي مَرْيَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ فَتَقُولُ يَا فَاطِمَةُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى‏ نِساءِ الْعالَمِينَ‏ يَا فَاطِمَةُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِي وَ ارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ‏ فَتُحَدِّثُهُمْ وَ يُحَدِّثُونَهَا فَقَالَتْ لَهُمْ ذَاتَ لَيْلَةٍ أَ لَيْسَتِ الْمُفَضَّلَةُ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مَرْيَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ فَقَالُوا إِنَّ مَرْيَمَ كَانَتْ سَيِّدَةَ نِسَاءِ عَالَمِهَا وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَكِ سَيِّدَةَ نِسَاءِ عَالَمِكِ وَ عَالَمِهَا وَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ‏؛ فاطمه را از اين رو «محدثه» ناميدند كه فرشتگان از آسمان بر او فرود مى‌‏آمدند و او را مخاطب قرار مى‌‏دادند، چنان‏كه مريم دختر عمران را مخاطب قرار مى‏‌دادند. آنگاه می‌گفتند: ای فاطمه، خداوند تو را برگزیده و پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برتری داده است. ای فاطمه، فرمانبر پروردگار خود باش و سجده کن و با رکوع کنندگان رکوع نما». پس فاطمه با آنها سخن می‌گفت و آنها هم با او سخن می‌گفتند.»

شبی فاطمه به آنها گفت: «آیا آنکه بر زنان جهان برتری یافته مریم دختر عمران نیست؟ پس آنها پاسخ دادند: مریم، سرور زنان عصر خود بود، ولی خداوند تو را سرور زنان عصر خود و عصر او و سرور زنان پیشینیان و پسینیان قرار داده است.»

آن حضرت در روايت ديگرى در مورد ارتباط حضرت فاطمه(س) با فرشته وحی مى‌‏فرمايد: «إِنَّ فَاطِمَةَ مَكَثَتْ‏ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ يَوْماً وَ كَانَ دَخَلَهَا حُزْنٌ شَدِيدٌ عَلَى أَبِيهَا وَ كَانَ جَبْرَئِيلُ علیهالسلام يَأْتِيهَا فَيُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلَى أَبِيهَا وَ يُطَيِّبُ نَفْسَهَا وَ يُخْبِرُهَا عَنْ أَبِيهَا وَ مَكَانِهِ وَ يُخْبِرُهَا بِمَا يَكُونُ بَعْدَهَا فِي ذُرِّيَّتِهَا وَ كَانَ عَلِيٌّ علیهالسلام يَكْتُبُ ذَلِكَ فَهَذَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ علیهاالسلام؛ فاطمه پس از پيامبر خدا هفتاد و پنج روز در دنيا درنگ كرد. او از دورى پدر اندوه بسيارى داشت. جبرئيل نزد وى مى‏‌آمد و او را در مرگ پدرش تسلى مى‌‏داد و خوش‏دل مى‏ساخت. همچنين او را از احوال و جايگاه پدر آگاه مى‏.كرد و سرگذشت اولادش را پس از او برايش مى‏گفت و على اينها را مى‏‌نوشت. اين نوشته‌‏ها مصحف فاطمه است.»

در برخى روايات تصريح شده است كه در مصحف فاطمه(س) چيزى در زمينه حلال‏‌ها و حرام‌‏هاى الهى نيامده، بلكه در آن، تنها درباره آنچه در آينده رخ خواهد داد، سخن گفته شده است.

با مطالعه و بررسی جوامع روایی شیعه روشن می شود که حضرت فاطمه زهرا(س) افزون بر ویژگی عصمت، در ویژگی‌های دیگری نیز با اوصیای الهی مشارکت دارد که از آن جمله است ارتباط با فرشتگان الهی و برخورداری از علم الهی و از همین‌رو می‌توان گفت که سخنان او نیز چون اوصیای الهی از سرچشمه وحی جاری شده و هرگونه هوی و هوس و خطا و نسیان پیراسته است.

فهرست منابع 

قرآن كريم، ترجمه: محمدمهدي فولادوند، چاپ اول: قم، دارالقرآن الكريم، ۱۴۲۱ هـ . ق، ۱۳۷۹.  

نهج البلاغه(امام علی بن ابی طالب)، ترجمه: محمد مهدى فولادوند، چاپ سوم: تهران، صائب، ۱۳۸۴. 

ابن منظور، لسان العرب، چاپ اول: بیروت، دار صادر، ۱۹۹۷م. 

بخارى، ابوعبدالله محمد بن اسماعيل، صحيح البخارى، ۸ ج، بيروت، دارالفكر، ۱۴۰۱ه . ق. 

جوهری، اسماعیل بن حماد ، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، تحقیق: احمد عبدالغفور عطار، چاپ چهارم: بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م. 

دهخدا، على‌‏اكبر، لغت‏نامه، ۱۵ ج، چاپ اول از دوره جديد: تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران،۱۳۷۳. 

زبيدي، محمد مرتضي الحسيني الواسطي، تاج العروس من جواهر القاموس، تحقيق علي شيري، ۲۰ ج، چاپ اول: بيروت، دارالفكر، ۱۴۱۴ هـ . ق. 

شيخ صدوق، محمد بن علي بن الحسين (ابن بابويه)، ، علل الشرائع، نجف، المكتبة الحيدرية، ۱۳۸۵ ه . ق. 

،كمال‏الدين و تمام النعمة، ۲ ج در يك مجلد، قم، مؤسسة النشر الإسلامي، بي‏تا.  

شيخ طوسي، محمد بن حسن، كتاب الغيبة، تهران، مكتبة نينوي الحديثه. بي‏تا. 

كليني، محمد بن يعقوب، الكافي، ۸ ج، چاپ چهارم: تهران، دارالكتب الإسلاميه، ۱۳۶۵. 

مجلسي، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمّة الأطهار، ۱۱۰ ج، چاپ سوم: بيروت، دار إحياء التراث العربي، ۱۴۰۳ هـ . ق. 

معين، محمد، فرهنگ فارسي، ۶ ج، چاپ سيزدهم: تهران، اميركبير، ۱۳۷۸.

اخبار مرتبط
کلمات کلیدی
ثبت دیدگاه