صبر امام حسن(ع) مسیر تاریخ را تغییر داد
حجتالاسلام علمالهدی گفت: اگر امام مجتبی(ع) با آن یاران دغلکار و دنیاپرستی که در ظاهر ادعای تبعیت از امام زمان شان را داشتند ولی در واقع دل به درهم و دینار بنی امیه خوش کرده بودند در صحنه حاضر میشدند و «امام حسین(ع)»، «حضرت عباس»، «حبیب بن مظاهرها» و «مسلم بن عوسجهها» به شهادت میرسیدند، مسیر اهل بیت(ع) برای همیشه در ناکجاآباد تاریک تاریخ قرار میگرفت.به گزارش واحد خبری کانون شیفتگان حضرت قائم (عج) به نقل از شبستان ، حجت الاسلام «سیدمحمدباقر علمالهدی» ضمن بیان نکات قابل توجه در رابطه با زندگانی و سیره کریم اهل بیت امام مجتبی علیه السلام با اشاره به جلوه های صبر در سیره آن حضرت(ع)، اظهار کرد: زندگی انسان همواره با فراز و فرودهایی همراه است و این قانون بر طبیعت دنیا تحمیل شده که همه نوش ها در کنار نیش ها قرار دارند. در این مهم آنکه دنیا را به مثابه مجموعه کاملی ببینیم که در مقاطع مختلف مانند جورچینی، تشکیل دهنده مدل زندگی ما انسان هاست.
وی تصریح کرد: زندگی گاه روی خوش خود را به ما نشان می دهد و گاه روی ناخوش خود را. اما ما باید بتوانیم در مواجهه با هر دو چهره دنیا، از مرز انسانیت و اعمال و رفتارهای ارزشمند فاصله نگیریم و بتوانیم خود را با معیارهای دینی تنظیم کنیم. همچنان که قرآن کریم می فرماید: «لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَیٰ مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ؛ بر آنچه از دست شما رفت، تأسف نخورید و بر آنچه به شما عطا کرده است، شادمان و دلخوش نشوید، یعنی نه به خاطر کامیابی ها بیش از حد خوشحال شوید و نه از ناکامی هایتان در مدیریت زندگی نگران.
مدیر حوزه علمیه قم بن الحسن(ع) وجود مبارک امام حسن مجتبی علیه السلام را الگوی این شیوه زندگی برشمرد و افزود: امام مجتبی علیه السلام در شرایطی چنین نقش الگو بودن را ایفا می کنند که دوران ایشان عصری است که هنوز به جاهلیت نزدیک است. ایشان در روایتی پیرامون یک موضوع خیر با ما گفتگو می کنند اما «خیری که هیچ شری در آن نیست» خیری که هیچ شری در آن وجود ندارد، چیست؟ آن خیر بدون شر که انسان را به سر منزل مقصود می رساند، کدام است؟
«صبوری کردن» به معنای واگذار کردن صحنه به دشمن نیست
وی خاطرنشان کرد: حضرت امام مجتبی علیه السلام «صبوری» و «شکیبایی» را همان خیر بدون شر معرفی می کنند و به انسان ها هشدار می دهند که در این دنیا با تمام گرفتاری ها و مصیبت هایش، با همه ناکامی ها و تلخ کامی هایش ما باید بهترین شرایط زندگی را برای یکدیگر مهیا کنیم و از این طریق است که انسان می تواند ارزش های دین مدارانه را پیش ببرد.
علم الهدی در تبیین راه رسیدن به این خیر بدون شر، گفت: اگر بنا باشد به این جایگاه برسیم قرآن به ما می فرماید: «وَلَنَبۡلُوَنَّکُم بِشَیۡءࣲ مِّنَ ٱلۡخَوۡفِ وَٱلۡجُوعِ وَنَقۡصࣲ مِّنَ ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَٱلۡأَنفُسِ وَٱلثَّمَرَٰتِۗ وَبَشِّرِ ٱلصَّـٰبِرِین ٱلَّذِینَ إِذَآ أَصَٰبَتۡهُم مُّصِیبَةࣱ قَالُوٓاْ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَیۡهِ رَٰجِعُونَ َ؛ قطعاً همواره شما را به وسیله چیزی از [قبیل] ترس وگرسنگی و کاهش در اموال وکسان ومحصولات میآزماییم وشکیبایان را نوید ده، همانان که هر گاه مصیبتی به آنان برسد، میگویند:انّا و انّا الیه راجعون همانا ما از آنِ خداییم وقطعاً ما تنها به سوی او بازمیگردیم. یعنی پروردگا به صابران و شکیبایان بشارت می دهد. صابران چه کسانی هستند؟ باز قرآن خود در ادامه آنها را معرفی می فرماید: ٱلَّذِینَ إِذَآ أَصَٰبَتۡهُم مُّصِیبَةࣱ قَالُوٓاْ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَیۡهِ رَٰاجِعُونَ. افرادی که وقتی مصیبتی بر آنها وارد می شود آنها خود را در اردوگاه پروردگار عالم مستقر می بینند و می گویند ما از خدا هستیم و به سوی او باز می گردیم. بنابراین «خیری» که هیچ «شری» در آن وجود ندارد بر اساس سخن امام مجتبی علیه السلام «شکیبایی کردن» است.
این کارشناس مذهبی تأکید کرد: البته صبوری کردن به معنای واگذار کردن صحنه به دشمن نیست، به معنای رفتار منفعلانه نیست. اشتباه نکنیم. گاهی باید در مقابل زورگویی ایستاد اما یک جاهایی ایستادگی و مقاومت نتیجه عکس می دهد. یکجاهایی گرفتن حق، باعث بروز آشوب در زندگی دیگران می شود. باید اجازه دهیم گاهی خدا مدافع ما باشد «إِنَّ اللَّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا»؛ و وقتی خدا مدافع انسان شد یعنی بهترین یاریگر و بهترین وکیل برای انسان چرا که خداوند نعم المولی و نعم النصیر است، نعم المولی و نعم الوکیل است.
وی در ادامه با اشاره به این که نمونه های عملی این صبر و صبوری را به کرات در زندگی امام مجتبی علیه السلام می بینیم، گفت: مردی از اهالی شام وارد مدینه شد. تحت تاثیر تبلیغات سوء شامیان قرار گرفته بود و وقتی وارد مدینه شد خدمت امام حسن(ع) رسید و بسیار به ایشان ناسزا گفت، خیلی جسارت کرد برخی از اصحاب امام خواستند با او برخورد کنند امام مانع شدند بعد به آن فرد تازهوارد فرمودند: «به نظر می رسد در این شهر غریب هستی اگر جا نداری منزل ما برای پذیرایی از تو آماده است اگر گرسنه ای غذا برای تو آماده می کنیم اگر مرکب نداری برای تو مرکب فراهم می کنیم» مرد شامی وقتی چنین برخوردی در مقابل آن همه جسارت و تندی و توهین که از روی جهل از او سر زده بود، می بیند دعوت امام را قبول می کند یک شب را در خدمت ایشان می ماند و صبح روز بعد به دست و پای امام می افتد و عذرخواهی می کند حلالیت می طلبد که من نمی دانستم شما در مقابل دشمن قسم خورده خود این چنین با سعه صدر مدارا می کنید.
علم الهدی تصریح کرد: این چنین است که امام مجتبی علیه السلام یکی از ارزشمندترین گزاره های اخلاقی را به جامعه آموزش می دهند. از این دسته گزارش ها و وقایع تاریخی درباره امام مجتبی (ع) در رابطه با گذشت، ایثار، صبوری، انفاق و ... فراوان داریم.
رهاورد صبر حسنی برای نظام هستی
وی در ادامه موضوع نوع تعامل امام با رویدادهای دنیایی را بررسی و بیان کرد: امام وقتی می بیند مردم در مصاف با معاویه، آمادگی و همراهی لازم را برای هم داستان شدن با دستورات امام زمان خود ندارند، برای حفظ تشیع صبوری می کنند. هرچند معاویه توانست به لحاظ ظاهری یک موفقیت سیاسی کسب کند ولی امام مجتبی(ع) بستر را برای حاکمیت امام حسین (ع) آماده کردند. برای این که مومنان خالص و عاشقان ولایت، بتوانند بار دیگر خود را پیدا کرده و گرد شمع وجود حجت خدا جمع شوند.
علم الهدی در ادامه گفت: دستگاه بنی امیه با تبلیغات سوء خود توانسته بود ناآگاهان را به خود جلب کند و با ایجاد حکومت پلیسی، موفق شده بود افراد سرشناس و چهره های تاثیرگذار را هم وادار به سکوت کند. لذا وقتی لشکر امام مجتبی (ع) به خاطر خیانت فرماندهان لشکر، تارومار می شود امام مجبور می شوند برای حفظ باقیمانده مومنین، چهره ها و شخصیت هایی مانند «حضرت امام حسین (ع)»، «حضرت عباس (ع) و برادرانش»، «عابس بن شبیب عضدی»، «حبیب بن مظاهرها»، «هانی ابن عروه ها» و... و. را حفظ کند تا آنها بتوانند در تاریخ دیگری حماسه فرهنگی و قیام دیگری را در جهت تنویر افکار مردم و رشد و سعادتمندی آنها رقم بزنند.
وی تصریح کرد: امام به همین دلیل صلح را پذیرفتند. گرچه مفاد صلح نامه ای که امام آن را امضا کرده بودند دقیقا هدفمند و با یک برنامه از پیش طراحی شده برای تشکیل حکومت امام حسین علیه السلام بود، ولی به هرحال آن صبوری باعث شد تا مسلمانان خالص و ناب باقی بمانند تا با یک بازسازی فرهنگی و فکری از بین آن همه مسلمان، ۷۲ کبوتر سینه سوخته خارج شوند و در رکاب برادر بزرگوارشان، بنی امیه و یزیدیان را برای همیشه تاریخ رسوا کرده وخط سرخ شهادت را در امتداد تاریخ برای هدایت و رشد مردم به ارمغان بیاوند.
استاد حوزه در بخش دیگری از سخنان خود به رهاورد این صبر برای شیعه اشاره کرد و افزود: رهاورد این صبر استمرار اندیشه و معارف اهل بیتی در نظام هستی شد. اگر امام مجتبی(ع) با آن یاران دغلکار و دنیاپرستی که در ظاهر ادعای تبعیت از امام زمان شان را داشتند ولی در واقع دل به درهم و دینار بنی امیه خوش کرده بودند در صحنه حاضر می شدند و «امام حسین(ع)»، «حضرت عباس و برادرانش»، «هانی بن عروه ها» و «حبیب بن مظاهرها» و «مسلم بن عوسجه ها» به شهادت می رسیدند، معاویه بسیار راحت بر اندیشه و افکار امت اسلام مسلط می شد و برای همیشه مسیر اهل بیت(ع) درناکجا آباد تاریک زندگی قرار می گرفت.
وی یادآورشد: در این صورت دیگر هیچ خط و خبری از معارف اهل بیتی در جهان باقی نمی ماند و اسلام مردم، اسلام اموی می شد، اسلام اموی در حقیقت همان یهودی بود که از دیرباز کمر برای از بین بردن امت اسلام بسته بود. بنابراین امام با این راهبرد ارزشمند صبوری و شکیبایی، بستر را برای قیام امام حسین(ع) و مبارزه با یزید پلید آماده کردند و ایشان با واقعه عاشورا برای همیشه خط بطلانی بر اندیشه های بنی امیه کشیدند.
دلیل این همه صبر امام مجتبی(ع)
حجت الاسلام علم الهدی در بخش دیگری از سخنان خود به این شبهه پاسخ داد که آیا این صبر امام حسن(ع) ریشه در ضعف داشته است یا نه؟، بیان کرد: معاذالله ما در زندگی امام مجتبی (ع) می بینیم که از آن روزی که پدر بزرگوارشان امیرالمومنین(ع) حاکمیت را بر عهده گرفتند امام مجتبی(ع) در خط مقدم نبرد با دشمن مبارزه حضور داشته و مبارزه می کردند. در جنگ جمل، در نهروان و در صفین همیشه در خط مقدم نبرد بودند. اهل بیت(ع) هرگز از کشته شدن و شهادت در راه خدا نهراسیدند اما مهم آنکه آنها مسیر درست را انتخاب کردند و آن مسیر را درست پپیش بردند و به دنبال رسدن به آن نتیجه و هدف نهایی بودند. لذا وجود مقدس امام مجتبی(ع) «صبوری» و «شکیبایی» و «طمانینه و تأمل» را به عنوان یک راهبرد و جریان ماندگار اندیشه معارفی اهل بیت انتخاب کردند.
این کارشناس دینی تأکید کرد: امام حسن (ع) و امام حسین(ع) هر دو «امامان؛ قاما او قعدا» هر دو قیام داشتند و هر دو در مقطعی از عمرشان با دشمن صلح کردند. کما اینکه امام حسین(ع) ۱۰ سال با معاویه در صلح بودند و امام مجتبی(ع) هم با معاویه صلح داشتند. کما اینکه امام حسین(ع) جنگ کردند و امام مجتبی (ع) هم در جنگ های جمل، صفین و نهروان همواره در میدان نبرد بودند.
وی تأکید کرد: اگر نبود خیانت فرماندهان لشکر قطعاً امام مجتبی(ع) در جنگ با معاویه شرکت می کردند اما چه کنیم که فرماندهان لشکر فریب یک میلیون درهم ارسالی معاویه را خورردند و سه فرمانده در سه روز متوالی با برخی از اصحاب و یاران و مشاورانشان به اردوگاه معاویه پناهنده شدند. معاویه برای امام نامه نوشت و گفت در حالی این نامه را برای تو می نویسم که سه نفر از فرماندهان عالی رتبه لشکر شما با یارانشان امروز در کنار سفره های رنگین ما مشغول تناول غذاهای چرب و لذیذ هستند و یک خورجین نامه هم از سربازان تو برای من رسیده که از من خواسته اند که تو جنگ را آغاز کن ما خود حسن بن علی(ع) را به تو تحویل می دهیم.
حجت الاسلام علم الهدی در پایان خاطرنشان کرد: یعنی امام حسن مجتبی (ع) را مجبور به پذیرش صلح کردند. صلحی که ریشه در ادبیات ارزشمند فضایل اخلاقی آن حضرت داشت حضرت مجبور شدند صلح و صبوری کنند تا شرایط بار دیگر برای افشاء حاکمان جایر بنی امیه فراهم شود. اما آن چنان صبوری کردند که حتی صبر هم از صبر ایشان بیتاب شد، کوزه شد و زهر شد و آب شد. تا این اندازه حضرت(ع) صبر را به عنوان یک روش استراتژیک در برابر دشمن انتخاب کردند.